رامبد خانلری در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) با بیان اینکه وجه تمایز این دوره از جایزه جلال آل احمد نسبت به جشنوارههای دیگر مبلغ نقدی آن است، عنوان کرد: بهعنوان داور در این دوره ادعا میکنم حداقل در این دوره هیچگونه ملاحظهای جز ملاحظهی داستانی در میان نبوده و حداقل در این دوره تنها تفاوت جایزه جلال با باقی جایزههای ادبی مبلغ نقدی آن است.
وی درباره میزان تاثیرگذاری جایزه جلال گفت: باید حداقل چند دوره پیاپی این جایزه با همین رویکرد برگزار شود تا امکان مطالعه تأثیر این جایزه بر ادبیات داستانی وجود داشته باشد. اینکه در بعضی دورهها ادبیت داستانها حاکم بوده و در بعضی دورهها جنبه ایدئولوژیک داستانها، یعنی رفتار منظمی در برگزاری این جایزه وجود نداشته که بشود انتظار نظمی تحت عنوان تأثیر آن بر ادبیات داستانی داشت.
خانلری با بیان اینکه ضربهای که ادبیات داستانی ما در سالهای گذشته خورده از عدم انطباق زیست مخاطب با زیست داستانیاش بوده است، تاکید کرد: در این دوره از جایزه جلال آلاحمد، علاوه بر سنجش کیفیت داستانی با همه مؤلفههای پیدای خودش، بهروز بودن داستانها یکی از معیارهای اصلی سنجش ما بود. اینکه چقدر میشود این آثار را مخاطب دیگری با زبان و تجربه زیسته متفاوتی در جای دیگری از جهان بخواند. از طرفی تا حد ممکن این آثار در قیاس با آثار دیگران و در قیاس با آثار قبلی خود نویسندگان متر شدهاند، یعنی هستند نویسندگانی که اگر رمانشان در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و در لیست نامزدها حضور ندارند نه در مقایسه با دیگران که در مقایسه با خودشان از راهیابی به این مرحله بازماندهاند.
وی درباره کیفیت رمانهای ارسالی به دبیرخانه جایزه جلال در این دوره گفت: همین لیست نامزدها احتمالاً گواه این است که ما یکی از سختترین داوریها را در این دوره از این جایزه داشتهایم. ما پنج نامزد داریم که هرکدام تأثیر غیر قابل انکاری بر ادبیات داستانی ما داشتهاند. در قرعهکشی جام جهانی فوتبال چنین گروه و ترکیبی را «گروه مرگ» نامگذاری میکنند. این یعنی آثار درخشان و قابل توجه زیادی در سال ۱۴۰۳ در بخش رمان منتشر شدهاند و حالا ما لیستی داریم که بیشتر از آنکه انتخاب برنده از آن جرئت بخواهد، انتخاب کسی که برنده این جایزه نشده است، جرئت میطلبد. از طرفی رماناولیها در ظرفی مجزا به رقابت با یکدیگر پرداختهاند و قیاس منصفانهای است. این شکل از جایزهی جلال احتمالاً تأثیر غیر قابل انکاری بر آیندهی ادبیات داستانی ایران خواهد داشت.
خانلری با بیان اینکه در داستان فارسی بزرگترین چالش این است که نسبت تعریفشدهای میان ذهنیت و عینیت وجود ندارد، عنوان کرد: بیشتر داستانهای ما در ذهنیت خلاصه میشود. احتمالاً این رویکرد به کیفیت زیست ما بستگی دارد و در این دوره از جایزه حواسمان را بیشتر به داستانهایی دادیم که با مهارت یک بندباز در مرزی به باریکی یک طناب در مرز میان ذهنیت و عینیت سیر میکنند.
نظر شما