شنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۰
حکایت ۲ خواهر که کتاب را به روستاهای بلوچستان بردند

سیستان و بلوچستان- در شهری که امکاناتش از روستاها بیشتر بود، دو خواهر جوان، زینب و مریم بنداد، تصمیم گرفتند راهی متفاوت برگزینند،آنان هرگز از خانواده جدا نشده بودند اما دلشان برای بچه‌های بی‌پناه روستاهای بلوچستان می‌تپید؛ کودکانی که در کلاس‌های ساده و بی‌امکانات، چشم‌انتظار دانایی بودند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - عبدالقادر بلوچ، مروج کتاب شهرستان چابهار روستای دوست دار کتاب وشنام دری: زینب، معلم کلاس اولی‌ها، هر روز با خلاقیت و ابتکار، درس را به جشن یادگیری بدل می‌کرد. او نه تنها به آموزش می‌اندیشید، بلکه رؤیای کتابخانه‌ای را در دل می‌پروراند؛ کتابخانه‌ای که بتواند کودکان روستا را با جهان گسترده اندیشه و خیال آشنا کند.

پیگیری‌های او سرانجام به ثمر نشست، نخست در گبولانی کتابخانه‌ای کوچک اما پرنور بنا شد، و سپس در کالبر، با یاری دوستان و هدیه‌های محبوبه نجف‌خانی مترجم نام‌آشنای ادبیات کودک و نوجوان کتابخانه‌ای دیگر شکل گرفت. بیش از صد کتاب از او به این کتابخانه اهدا شد و نامش بر پیشانی آن نشست، کتابخانه محبوبه نجف‌خانی پنجره‌ای تازه به جهان برای کودکان کالبر گشود.

مریم، دبیری توانا که با عشق به کتاب و درس، همراه خواهرش ایستاد و کلاس‌های ساده را به چراغی از اندیشه بدل کرد. او با علاقه‌ی وافری به کتابخوانی، دانش‌آموزان را به دنیای مطالعه و پرسشگری فرا می‌خواند. اما این زینب بود که بی‌وقفه کتابخانه را پیگیری کرد و رؤیای کودکان روستا را به حقیقت رساند.

امروز، این دو خواهر در کنار مدیر مدرسه، هر روز چراغی از کتاب و کتابخوانی می‌افروزند. برنامه‌های متنوعی در حوزه مطالعه برگزار می‌کنند و کودکان را به تجربه تازه‌ای از یادگیری می‌برند. کتابخانه‌هایشان نه تنها قفسه‌ای از کتاب، که باغی از امید و دانایی است؛ باغی که در دل روستاهای دشتیاری و کالبر شکوفه داده است.

زینب و مریم بنداد، با گام‌های عاشقانه‌شان، نشان دادند که معلمی تنها شغل نیست؛ رسالتی است برای روشن کردن راه آینده. آنان با عشق و ایثار، تاریخچه‌ای کوچک اما بزرگ در فرهنگ بلوچستان نوشتند؛ تاریخی که می‌گوید حتی در دورافتاده‌ترین روستاها، آموزش می‌تواند به جرقه‌ای برای تغییر بدل شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها