سه‌شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۷
کتاب «شراب مرگ و چند عاشقانه موهوم» رونمایی شد

قزوین- آیین رونمایی از کتاب «شراب مرگ و چند عاشقانه موهوم» نوشته حامد مکملی با حضور هنرمندان در سالن مولانای مجتمع ارشاد قزوین برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قزوین، در آیین رونمایی از کتاب «شرب مرگ و چند عاشقانه موهوم» فاطمه شریف‌نزاده به عنوان مجری و کارشناس، حسن لطفی و مجبد رحمانی به سخنرانی پرداختند.

فاطمه شریف‌نژاد، داستان‌نویس و مدرس داستان‌نویسی، در ابتدای برنامه گفت: وقتی به تاریخ شراب نگارش مرگ و چند عاشقانهٔ موهوم نگاه می‌کردم، متوجه شدم این داستان‌ها از نظر زمانی بسیار به هم نزدیک‌اند و به یک برههٔ خاص تعلق دارند. برای ما توضیح بدهید که چطور شد به سمت نوشتن یک مجموعه‌داستان رفتید، چرا این قالب را انتخاب کردید، و اصلاً چه شد که موضوع عشق را محور کار قرار دادید؟

حامد مکملی در پاسخ به پرسش وی بیان کرد: من اصلاً قصد انتشار یک مجموعه داستان نداشتم. این داستان‌های کوتاه کاملاً اتفاقی و براساس رویدادهایی که برایم پیش می‌آمد نوشته شدند؛ حتی «شراب مرگ» که بلندترین داستان مجموعه است، تنها در یک نوبت نوشته شد.

این نویسنده افزود: وقتی تعداد داستان‌ها به حدی رسید که می‌شد کنار هم قرارشان داد، احساس کردم بد نیست آن‌ها را به‌صورت یک مجموعه منتشر کنم؛ چون همان‌طور که شما هم گفتید، همه‌شان به نوعی پیوستگی درونی دارند. در نهایت هم به «شراب مرگ» رسیدم؛ ترکیبی که از نظر من، همان‌طور که واژه شراب پیچیده و موهوم است، کنار واژه مرگ ترکیب پیچیده‌تری می‌سازد. به همین دلیل بود که دست به کار شدم و مرتکب مجموعه‌داستان «شراب مرگ و چند عاشقانهٔ موهوم» شدم.

مکملی در پاسخ به این پرسش شریف‌نژاد ک ه «با وجود کاهش گرایش نویسندگان به داستان‌های مینیمال در سال‌های اخیر، انتخاب شما برای نوشتن در این قالب از کجا آمد؟» بیان کرد: همان‌طور که ابتدا گفتم، این‌ها همه رویدادهایی بودند که رخ دادند. از نظر من اساساً هنر یک «رویداد» است؛ چیزی نیست که دعوتش کنیم، هنر بی‌دعوت می‌آید.

وی تشریح کرد: اما اینکه چرا در این مجموعه خیال پررنگ‌تر است، باید بگویم در سنت فلسفی ما ریشه دارد. در فلسفهٔ یونان، از ارسطو تا افلاطون، مراتب ادراک به این صورت تعریف می‌شود: عقل، حواس و خیال؛ و خیال پایین‌ترین مرتبه را دارد. اما در فلسفهٔ ایرانی، که از فارابی آغاز می‌شود، جایگاه خیال یک مرتبه بالاتر می‌رود؛ یعنی از حواس بالاتر می‌ایستد و به عقل نزدیک‌تر می‌شود. به همین دلیل ما در فرهنگ ایرانی نسبت به خیال «آغوش بازتری» داریم و ارتباط عمیق‌تری با آن برقرار می‌کنیم. شاید به همین خاطر است که نه فقط این مجموعه، بلکه نمایشنامه‌ها و حتی گاهی شعرهایی که می‌نویسم، چنین ساختاری دارند.

مکملی اضافه کرد: در مورد اینکه آیا این‌ها داستان‌اند یا شعرداستان، یک‌بار با آقای حسن لطفی هم درباره‌اش صحبت کردیم. ایشان معتقد بودند که شاید این متن‌ها بیشتر به «شعرداستان» نزدیک باشند تا داستان، چون در برخی لحظات، خواننده ناگهان از واقعیت وارد فضای خیال می‌شود. این رفت‌وآمد میان واقعیت و خیال، شاید همان ویژگی‌ای باشد که این آثار را از قالب‌های داستانی متعارف جدا می‌کند.

در ادامه این نشست حسن لطفی، کارگردان و نویسنده گفت: پیش از صحبت دربارهٔ کتاب، بگذارید یک نکته را بگویم. در یکی دو ماه اخیر، در چندین جلسهٔ رونمایی کتاب شرکت کردم و این اتفاق برایم امیدوارکننده بود. زمانی اگر می‌خواستید نویسنده قزوینیِ داستان‌نویس پیدا کنید، تعدادشان بسیار کم بود؛ اما امروز تعداد نویسندگان جوان و فعال بسیار زیاد شده است. دربارهٔ کیفیت صحبت نمی‌کنم، بحث من کمیت است.

لطفی اضافه کرد: حتی کسانی که رمان‌های عامه‌پسند می‌نویسند، مخاطبانی دارند که با آن آثار زندگی می‌کنند و این برای من قابل احترام است. این‌ها همه نشانه یک جنبش تازه داستان‌نویسی در قزوین است. من معتقدم یکی از ستون‌های آینده داستان ایران، قزوین خواهد بود. فقط کافی است کنار نویسندگان شهرستان بایستید و حمایتشان کنید.

این نویسنده تاکید کرد: یک توصیه هم دارم: آثار خود را به ناشر خوب بسپارید؛ ناشری که کتاب برایش یک «کالا» نباشد و آن را دلسوزانه منتشر کند.

لطفی با اشاره به کتاب «شراب مرگ و چند عاشقانه موهوم» گفت: من کتاب حامد مکملی را هم با خودش خواندم و هم جداگانه. ابتدا تصور می‌کردم با هفده داستان کوتاه روبه‌رو هستم، اما بعد به یک نکتهٔ مهم رسیدم؛ اگر مقدمهٔ کتاب را جزو داستان‌ها به حساب نیاوریم، بخش مهمی از اثر گم می‌شود. مقدمه‌ای که حامد نوشته، برخلاف بسیاری از مقدمه‌ها، قرار نیست کتاب را توضیح دهد یا کالبدشکافی کند؛ بلکه بسیار هوشمندانه و دراماتیک نوشته شده. این ویژگی نویسنده‌ای است که درام را خوب می‌شناسد و معنا را نه در سطح، بلکه در لایه پنهان روایت منتقل می‌کند.

وی تشریح کرد: وقتی مقدمه کتاب را می‌خوانید، با نویسنده‌ای روبه‌رو می‌شوید که به ادبیات دراماتیک آشناست و خیلی صریح و بی‌پرده به شما می‌گوید در این کتاب باید دنبال چه چیزی باشید. حامد مکملی در این مجموعه، فراتر از «داستان» به دنبال امر دیگری است؛ همان موضوعی که پیش‌تر درباره‌اش صحبت کردیم: عشق. درست است که بارها درباره عشق گفته‌اند، درست است که نگاه‌ها متفاوت است، اما این موضوع در هر دوره‌ای بازتعریف می‌شود. مکملی هم در همان مقدمه دارد این را می‌گوید.

ابن کارگردان افزود: مکملی در مقدمه به نوعی دارد غیرمستقیم می‌گوید «دنبال داستانِ صرف نگردید.» آنچه برای نویسنده اهمیت دارد، همان چیزی است که از درونش می‌خواهد واگویه کند؛ یعنی عشقی که می‌خواهد روایت یا حتی «بسراید».

وی در پایان صحبت‌هایش اذعان کرد: این حرف، یک واقعیت ملموس است؛ و نویسنده همان‌جا با شما قرار می‌گذارد که این مجموعه را چگونه بخوانید. مقدمه درواقع مثل آغاز یک فیلم است که در همان سکانس اول «کُد» می‌دهد تا بفهمید چطور باید همراه روایت شوید. اگر این نگاه را درک نکنید، در خواندن بعضی داستان‌ها سردرگم می‌شوید.

در ادامه مجید رمانی، داستان‌نویس به بیان نظر خود در مورد این کتاب پرداخت و گفت: بهترین توصیفی که می‌توانم درباره این کتاب ارائه کنم این است که کار آقای مکملی، نوعی مضمون‌محوری دارد. یعنی نگاه و زاویه دیدی که نسبت به عشق، یار از دست‌رفته و مفهوم دوری داشته، در سراسر کتاب فارغ از روایت جریان دارد. این دیدگاه با زبانی بیان شده که از یک‌سو ساده است و از سوی دیگر ریتمی متناسب با متن دارد.

رحمانی در خاتمه صحبت‌هایش افزود: به‌گمان من، وجود عنصر خیال و آن شاعرانگی پنهان در نثر باعث می‌شود مخاطب بتواند در برخی لحظات حس دریافت «نثر شاعرانه» یا حتی «شعرِ نثر» داشته باشد. ریتم جملات، چه آن‌جا که طولانی می‌شوند و چه آن‌جا که کوتاه، به محتوا کمک می‌کند یا شاید بهتر بگویم، خودِ محتواست که به این زبان شکل داده و آن را به فرم مناسب رسانده است.

مجموعه داستان کوتاه «شرابِ مرگ و چند عاشقانه‌ی موهوم» شامل ۱۸ داستان کوتاه و داستانک است که به قلم حامد مکملی از سوی انتشارات شمع‌آوید منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها