به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی موسسه فرهنگی هنری موعود عصر (عج)، اسماعیل شفیعی سروستانی طی یکصد و هفتاد و هفتمین نشست از سلسله نشستهای ماهانه فرهنگ مهدوی فرهنگ مهدوی با عنوان «بنیاسرائیل، بنیاسماعیل و آخرالزمان» ریشههای تاریخی این تقابل کهن را واکاوی نموده است. در ادامه گزارشی از این نشست از نظر میگذرد:
***
سیر مواجهه قوم یهود با انبیاء الهی از حضرت آدم علیه السلام تا حضرت عیسی ابن مریم علیه السلام
شفیعی سروستانی ضمن اشاره به سیر تاریخی قوم یهود بر اساس تاریخ انبیاء این قوم گفت: تاریخ حضور انبیا بر زمین حدود ۷ هزار سال بر اساس منابع مختلف، از زمان آدم تا زمان حاضر، برآورد میشود، و این تاریخها در قالب زمان فانی و مکان فانی در عالم خاکی است.
او به اهمیت داستانهای مربوط به ابراهیم، هاجر، و اسماعیل اشاره کرد، از جمله واقعه جوشش چشمه زمزم که نقطه عطفی در شکلگیری تمدن و قبیلهای بزرگ در منطقه حجاز است. طوفان نوح، که نقطه عطفی در سیر تحول انبیا محسوب میشود. پس از آن، به نقش حضرت ابراهیم خلیلالله و بعثت او اشاره کرد، که حدود ۴۰۰۰ سال پیش در منطقه بینالنهرین و بابل زندگی میکرده است. تاریخچه زندگی ابراهیم، از جمله آتش افکنده شدن او در بابل، مهاجرت به کنعان، و داستانهای مرتبط با ساره و هاجر از جمله وقایع تعیینکننده این قوم است.
انتقال مرکزیت نبوت از بنی اسرائیل به بنی اسماعیل منجر به خصومت تاریخی یهود با بنی اسماعیل شده است
شفیعی سروستانی ضمن اشاره به چگونگی مواجهه بنیاسرائیل با انبیاء خود یادآور شد: سلسله انبیا بنیاسرائیلی از اسحاق و یعقوب و سپس یوسف (علیهم السلام)، شاخه پیامبران بنیاسرائیل تا حضرت عیسی بن مریم (ع) امتداد مییابد. در مجموع پیامبران بسیاری در تاریخ بنی اسرائیل ظهور کردهاند که بسیاری از آنها به قتل رسیدهاند.

نویسنده کتاب «بنیاسرائیل، بنیاسماعیل و آخرالزمان» ضمن تاکید بر تحریفات موجود در عهد عتیق گفت: قرائن نشان میدهد که در طول بیش از ۳۰۰۰ سال، دو ارابه در مسیر تاریخ حرکت کردهاند: یکی ارابه بنیاسماعیل که به سمت پایان زمان و ظهور منجی بزرگ جهانی در حرکت است و دیگری ارابه بنیاسرائیل که در مسیر دیگری قرار دارد و مذبوحانه سعی در بیرون راندن بنیاسماعیل از مسیر مقدر خداون متعال میکند.

استراتژی غرب و صهیونیسم: تاسیس دولت جهانی یهود / انعدام مسلمانان و تصرف سرزمینهای اسلامی
شفیعی سروستانی ضمن اشاره به نقشه راهبردی غرب و صهیونیسم بینالملل از تحریف گذشته تاریخی و عناصر کلیدی ادیان وحیانی، اظهار داشت: هدف از تحریف گذشته، جعل و مصادره آینده به سود قوم یهود است. چگونه ممکن است مهم ترین عناصر تاریخی ادیان وحیانی جملگی درخدمت قوم یهود باشد؟
تحریفهای تاریخی در موضوعات مهمی مانند قربانی اسماعیل در سرزمین منا و جایگزین ساختن حضرت اسحاق علیهالسلام و تغییر قربانگاه از منا به بیت المقدس امری است کاملاً هدفدار و برای طراحی دکترینهای خاصی صورت گرفته است. تحریف تاریخی کتاب مقدس تلاشی برای تاسیس حکومت جهانی در منطقه فلسطین و اورشلیم در جریان است که ریشه آن در تلاشهای یهودیان صهیونیستی، مسیحیان صهیونیستی و فراماسونری جهانی است. این سه جریان، در کنار هم، بهصورت موازی و هماهنگ، در حال پیشبرد اهداف استراتژیک خود هستند که شامل انعدام مسلمانان، تصرف سرزمینهای اسلامی و سلطه کامل بر منطقه است. در بین سرزمینهای اسلامی نقش فلسطین در تاریخ و آینده، بسیار حیاتی است. این منطقه، حلقه اتصال شرق و غرب جهان است و جایگاه مقدس و استراتژیک دارد. همچنین فلسطین، سابقه تمدنی طولانی و نقش تعیینکننده در شکلگیری فرهنگها و تمدنها و محل نزول پیامبران، بر اهمیت آن افزوده است. بنابراین فتح فلسطین تنها فتح یک سرزمین نیست، بلکه فتح تاریخ آینده است.
ابعاد متافیزیکی نبرد یهود با ملل اسلامی
پژوهشگر مطالعات غرب شناسی و مهدویت با تاکید بر اینکه مبارزه یهود، صهیونیسم بینالملل با دیگر ملل تنها به مواجهه فیزیکی ختم نمیشود یادآور شد: مواجهه یهود با دیگر اقوام محاط به نبرد فیزیکی است. بیتالمقدس، به دلیل جایگاه ویژهاش در تاریخ، دین و استراتژیک بودن، همواره مورد مناقشه و هدف اصلی تلاشهای استعماری و توطئههای جهانی بوده است. بنابر این تسلط بر دهلیزهای راهبردی که معبر بین آسمان و زمین اند برای این قوم از اهمیت بسزایی برخوردار است و آنها همواره در تلاشاند تا از ظرفیت متافیزیکی غیر رحمانی علیه دیگر ملل استفاده کنند.
سروستانی یادآور شد: اتکا به علوم فرا اخلاقی و علوم غریبه، به صورت انفرادی نیست، بلکه یک دستگاه سازمان یافته عریض و طویل جهانی است.
ریشهیابی تاریخی یک کشمکش ۴۰۰۰ ساله
پژوهشگر مطالعات فرهنگ مهدوی و غرب شناسی با اشاره به لزوم نگاه به تحولات تاریخی-فرهنگی قوم یهود، اظهار داشت: «برای مطالعه و بررسی درگیریهای کنونی، نگاهی نقطهای ره به جایی نمیبرد. ناگریز باید به مطالعه جریانات فرهنگی و تاریخی پرداخت. ما با یک کشمکش ۴۰۰۰ ساله روبرو هستیم که از زمان بعثت حضرت ابراهیم خلیلالرحمان (ع) آغاز شده است و تا امروز و آینده ادامه مییابد.»
وی با تقسیمبندی تاریخ توحیدی به دو شاخه برآمده از حضرت ابراهیم علیه السلام، به تبیین سرنوشت متفاوت این دو مسیر پرداخت:
شاخه بنیاسرائیل؛ از برگزیدگی تا انحطاط
پژوهشگر حوزه مهدویت با اشاره به تاریخ پرفراز و نشیب بنیاسرائیل، خاطرنشان کرد: «برگزیدگی این قوم، امری اعتباری و مشروط به انجام مأموریت الهی بود، نه ذاتی آنها. متأسفانه این قوم با وجود همراهی پیامبران بزرگی چون موسی و سایر انبیاء (علیهماالسلام)، به دلیل استکبارورزی، آلودگی به شرک و بتپرستی، و عدم اجرای مأموریت الهی، در نهایت این جایگاه را از دست داد.»
وی افزود: «نکته کلیدی، وابستگی روانی و فرهنگی این قوم به "معبد" به عنوان نماد تطهیر بود، بدون آنکه به تعالیم اصیل انبیا عمل کنند. همین مسئله پس از تخریب معبد دوم در سال ۷۰ میلادی توسط رومیان، به آوارگی تاریخی آنان انجامید.»
شاخه بنیاسماعیل؛ حاملان راستین میراث توحید
نگارنده کتاب «بنیاسرائیل، بنی اسماعیل و آخرالزمان» با ترسیم مسیر متفاوت شاخه بنیاسماعیل، تصریح کرد: «مسیر حضرت اسماعیل (ع) و ذریهاش در حجاز، مسیر حفظ "دین حنیف" و یکتاپرستی خالص بود. میراث پیامبران از طریق اوصیایی چون عبدالمطلب و ابوطالب (ع) حفظ شد و در نهایت به پیامبر خاتم (ص) و سپس به امام عصر (عج) منتقل گردید. این مسیر، مسیر اصلی تحقق دولت کریمه موعود است.»
تحریف مفاهیم دینی؛ پایهگذاری صهیونیسم سیاسی
شفیعی سروستانی با تحلیل چگونگی ظهور صهیونیسم در عصر جدید، توضیح داد: «با رواج جریانهای روشنفکری در اروپا، یهودیان از گتوها خارج شدند. تئودور هرتزل با ایدئولوژی ناسیونالیستی سکولار، پایههای صهیونیسم سیاسی را بنا نهاد. در این پروژه، مفاهیم عمیق دینی به شدت تحریف و به ابزاری سیاسی بدل شد.» در تحریف صورت گرفته می توان به چند نمونه کلیدی نظیر تغییر و تقلیل «سرزمین موعود» به «دولت اسرائیل»، تغییر ماهوی موعود آخرالزمان یهود از «منجی موعود (ماشیح)» به «رهبری سیاسی و نظامی» و «انتظار فرج» به «مهاجرت فعال و تشکیل دولت» تغییر ماهیت داده شد، اشاره کرد. همچنین آیات تورات درباره نابودی دشمنان بنی اسرائیل درگذشته، مصداقسازی روزآمد شده و عملاً برای کشتار فلسطینیان مورد سوءاستفاده قرار گرفت.

اتحاد استراتژیک صهیونیسم یهودی و صهیونیسم مسیحی
نگارنده کتاب «پایتختی قدس و جولت جهانی یهود» با هشدار درباره همپوشانی خطرناک دو جریان قدرتمند، اظهار داشت: «امروزه شاهد اتحاد استراتژیک "صهیونیسم یهودی" و "صهیونیسم مسیحی" هستیم. این جریان که عمدتاً در ایالات متحده و انگلیس متمرکز است، با رویکردی آخرالزمانی، از پروژه صهیونیسم حمایت همهجانبه میکند.»
وی افزود: «بر اساس باورهای تحریفشده این جریان، آنان خود را موظف میدانند تا با حمایت از اسرائیل، زمینهساز "جنگ آرماگدون" و "بازسازی هیکل سلیمان" به جای مسجدالاقصی شوند. در این سناریو، مسلمانان به عنوان "نیروهای شر" شناسایی شده و حذف آنان بخشی از طرح الهی قلمداد میشود!»
قدرت رسانهای و نفوذ در مراکز قدرت
پژوهشگر حوزه فرهنگ مهدوی و مطالعات فرهنگی با اشاره به قدرت فوقالعاده رسانهای صهیونیسم مسیحی، خاطرنشان کرد: «این جریان با در اختیار داشتن شبکههای عظیم رادیویی و تلویزیونی (بیش از ۱۵۰۰ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی تا پیش از سال ۲۰۰۰) و هزاران کتابفروشی، به تبلیغ و ترویج این گفتمان میپردازد. نفوذ آنان در کاخ سفید به حدی است که سیاستهای خاورمیانهای آمریکا را مستقیماً تحت تأثیر قرار داده است. رؤسای جمهوری چون کارتر، ریگان و بوش به صراحت از این ادبیات و منطق حاکم بر آن پیروی کردهاند.»
هشدار پایانی و دعوت به بیداری
شفیعی سروستانی در پایان با ابراز تأسف از غفلت جهان اسلام، هشدار داد: «متأسفانه جهان اسلام در حالی که از پشتوانه غنی "مهدویت" و "آخرالزمانشناسی" برخوردار است، در عرصه عملیاتیسازی این مفاهیم در سیاست و اجتماع، کاملاً منفعل بوده است. در حالی که دشمن با سوءاستفاده از مفاهیم تحریفشده آخرالزمان، هر روز بر دامنه توسعهطلبی خود میافزاید، ما حتی یک دانشکده تخصصی برای مطالعات مهدویت نداریم.»
وی تأکید کرد: «درک این رویکرد فرهنگی-تاریخی دشمن، برای تدوین استراتژی مقابلهای هوشمندانه و مبتنی بر باورهای اصیل اسلامی، امری ضروری و حیاتی است. باید با بازگشت به مبانی اصیل خود، نقشه راه دشمن برای مصادره ظهور منجی موعود و تاسیس دولت جهانی شیطانی" را خنثی کنیم.»
نظر شما