سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سیده معصومه محمدی؛ حاج آقا رفته تا کتابی از قفسههای بالایی بردارد. کتاب را یافته و تورقی کرده؛ اما اسیرش شده. همانجا نشسته. به وضعیتِ خودش واقف نیست. ممکن است کوچکترین لرزشی، او را به زمین زند. ممکن است مطلبی در نظرش شگفت آمده و به وجد بیاید و حرکتی کند.
اما حاج آقا این خطرات را هم به جان خریده است. اینک چیزی بر او غالب شده که از همه عالم غافل است. مختص به این شیخ هم نیست.
نقل است که آیتالله خویی در زمان جنگ ایران و عراق، اخبار را از رادیو "مونت کارلو" پیگیری میکرد. شبی صدای آهنگ و موسیقی از اتاق ایشان شنیده میشد. اطرافیانِ آیتالله متعجب میشوند. آخر آیتالله اگر به حُرمتِ موسیقی هم حکم نداده باشد، بعید است در بیتِ خود موسیقی بشنود.
به دربِ اتاقِ ایشان میروند. میبینند که غرق در مطالعه شده و متوجه پایانِ اخبار نبوده؛ به صدای موسیقی هم التفاتی نداشته است.
در وصف علامه طباطبایی هم اینچنین گفتهاند. میگویند همسرش به اتاق ایشان میرفت و چای میگذاشت. اما علامه هیچ متوجه حضورِ ایشان نمیشد.
آیتالله بروجردی هم گفته بود که بارها در حینِ مطالعه، زمان از دستم خارج میشد و با صدای اذان، متوجه آن میشدم.
علامه امینی هم در همین وادی بود. در فصل تابستان سفری به هند کرده بود. برای تحقیق در کتاب "الغدیر". پس از بازگشت به او گفتند که چگونه گرمای هندوستان را طاقت آوردید؟ تاملی کرده و گفته بود که مگر گرم بود؟ چنان غرق در تحقیق بود که گرمای آنجا را احساس نکرده بود.
فرزندانش نقل کردهاند که مادرمان غذا را در ظرفی روی چراغ میگذاشت که ایشان پس از مطالعه صرف کند، ولی صبح که ما میرفتیم، میدیدیم که غذا به همان حالت روی چراغ مانده و خراب شده است.
حالا حاج آقا هم در این ارتفاع، گویی غرق در مطالعه است. خطر کرده است. به اطراف هم هیچ توجهی ندارد. کاش با داشتههای افزونی قدم به زمین بگذارد. داشتههایی که ارزشِ این خطرپذیری را داشته باشد.
عکس قدیمی و جالب از مرحوم حجتالاسلام شیخ صادق شیدائیان، از علمای آران و بیدگل در کتابخانه شخصیاش. عکسی که از ایشان در حال مطالعه به یادگار مانده است که مربوط به کتابخانه شخصی او و شامل ۶ هزار جلد از کتابهای گرانسنگ و ارزشمند است.
بر حسب تاریخ شفاهی که از دوستان ایشان نقل میشود، بخاطر عشق وافرش به کتاب و حفاظت و مراقبت از آنها، تمام کتابها را صحّافی میکرد و از آنها مراقبت مینمود.
در عکس فوق، ایشان تا سقف اتاق خانهاش، کتابها را چیده و برای اینکه دسترسی به آنها برایش فراهم شود از «چارپایه» استفاده می کند و حتی شاید چون مطالعه مراجعهای و رجوعی به مطلبی است و توان بالا و پایین رفتن از آن وسیله، برای ایشان در زمان محاسن سپیدی، دشوار است؛ روی همان چارپایه مطالعهاش را انجام میدهد.
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: "هرکس که با کتابها آرامش یابد، راحتی و آسایش از او سلب نمیگردد"؛ این تصویر نشان میدهد، عشق به خواندن کتاب و علمآموزی، به سختیهایی که این روحانی با درآمد «لحافدوزی» این کتابها را تهیه کرده بود، حلاوت و شیرینی بیشتری میبخشد.
نظر شما