سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجانه حسینزاده: خراسان، این گهواره تمدن و فرهنگ که روزگاری مهد پرورش بزرگترین شاعران و اندیشمندان جهان بوده است، سالهاست که از فقدان یک «خانه ادبیات» رنج میبرد. خانهای که بتواند به گرد هم آوردن اهالی قلم، پاسداشت میراث گرانبهای ادبی و ترویج شور فرهنگ و ادب در خراسان، این خطهزرخیز و هنرپرور منجر شود.
با وجود پیشینه درخشان ادبی این سرزمین و داشتن مشاهیر و مفاخر پرشمار از رودکی تا فردوسی و خواجه نصیرالدین طوسی، از خیام نیشابوری تا عطار و مولانا و ناصر خسرو قبادیانی و ابوعلی سینا، جای خالی یک نهاد متمرکز برای حفظ و گسترش این میراث ارزشمند، همواره احساس شده است، به دنبال این موضوع سالهاست که اهالی فرهنگ و ادب خراسان، خواهان ایجاد «خانه ادبیات» در این شهر هستند. مطالبهای که به گفته علیرضا حیدری و حسین لعلبذری به سه دهه قبل باز میگردد اما با وجود پیگیریهای مستمر، این آرزوی دیرینه هنوز به سرانجامی نرسیده است. با وجود اجماع نظر بر ضرورت ایجاد «خانه ادبیات خراسان»، موانع متعددی بر سر راه تحقق این پروژه وجود دارد. از عدم حمایت نهادهای فرهنگی شهر تا نبود یک تعریف واحد از کارکرد این خانه، تا مشکلات مربوط به تامین مکان و منابع مالی و.. دیگر چالشهایی که باید برای رسیدن به این هدف برطرف شوند.
سالهاست که دغدغهمندان فرهنگ و ادب خراسان، اعم از نویسندگان، شاعران، پژوهشگران و اساتید دانشگاه، ضرورت ایجاد چنین فضایی را به گوش مسئولان رساندهاند. اما این مطالبه برحق، تاکنون به سرانجامی نرسیده است. در این میان، پرسش اساسی این است که چرا با وجود این همه پتانسیل و ظرفیت ادبی، خراسان همچنان از داشتن یک «خانه ادبیات» محروم بوده است؟ چه موانعی بر سر راه تحقق این آرزوی دیرینه وجود دارد؟ و چگونه میتوان با رفع این موانع، زمینه را برای ایجاد یک مرکز پویا و اثرگذار ادبی در این خطه فراهم کرد؟
این میزگرد، تلاش میکند تا با بررسی ابعاد مختلف این موضوع، از جمله ضرورتها، چالشها و راهکارهای پیش رو، به این پرسشها پاسخ دهد. برای این منظور، با دو تن از چهرههای فرهنگی و ادبی خراسان یعنی علیرضا حیدری، مدرس دانشگاه، روزنامهنگار و عضو شورای شعر و سعید رضادوست، پژوهشگر، نویسنده و مشاور استاندار خراسان رضوی به گفتوگو نشستیم تا شاید گامی موثر به سوی تحقق رؤیای دیرینه «خانه ادبیات خراسان» باشد.
در ابتدای این نشست علیرضا حیدری گفت: از سال ۷۳ تا سال ۹۶ که دبیر بخش ادبی روزنامه خراسان بودم، به همراهِ چندی از نویسندگان و هنرمندان ساکن مشهد به دنبال راهاندازی خانۀ فرهنگ و ادبیات در این شهر هستیم. هربار هم که مسئولان فرهنگی کشور، به مشهد آمده و جلسهای با اصحاب هنر داشتهاند، همیشه ما موضوع نبود «خانۀ ادبیات خراسان» را پیش کشیدهایم، لذا ۳ دهه است که خود بنده شاهد مطالبۀ این خانه بودهام.
ضرورت ایجاد سقفی برای فرهنگ و ادبیات
وی افزود: در این سه دهه بیشتر شاعران و نویسندگان مشهد نیازشان را به گوش مسئولان رساندهاند، هرچند هنوز تعریفِ دقیقی از خانۀ فرهنگ و ادبیات ارائه نشده و صرفاً به صورت پراکنده نکاتی گفته شده، اما همه بر این باور هستند که ما نیاز به سقفی برای فرهنگ و ادبیات داریم.
مشهد نمایندۀ خراسانفرهنگی است
او در خصوص ضرورت وجود این خانه گفت: داشتن این خانه برای خراسان ضروری است، ما اگر بخواهیم در مشهد یک خانۀ فرهنگی هنریِ و ادبی کامل داشته باشیم، اولین و مهمترین بخش آن باید «خانه ادبیات» باشد، به این دلیل که پیشینۀ غنیِ فرهنگ و تمدن خراسان بزرگ و مفاخر ادبی آن بر کسی پوشیده نیست و مشهد نمایندۀ خراسان فرهنگی است.
این مدرس دانشگاه گفت: حتی اگر «خانۀ ادبیات خراسان» نمادین باشد، باز هم وجود آن ضرورت دارد، وقتی از پنجراه ابومسلم و آبکوه رد میشویم به خانهای بر میخوریم که بالای آن نوشته شده «خانه گفتوگو»، درِ این مکان الآن بسته است و هیچ گفتوگویی در آن اتفاق نمیافتد، اما تابلوی آن هنوز هست و این اتفاق خوبی است، چرا که شاید همین تابلو باعث شود این خانه دوباره رونق بگیرد.

در شورای شهر قبلی پیگیری ما جدیتر شد
وی اهمیت «خانه ادبیات» را بسیار بیشتر از «خانه گفتوگو» دانست و ادامه داد: از سالها قبل چند تن از مدیران فرهنگی مشهد آمدند و رفتند، همه هم قول راهاندازی این مکان را دادند، حتی میراث فرهنگی هم اظهار علاقه کرد، اما هیچکدام به نتیجه نرسید تا اینکه در زمان روی کار بودنِ شورای پنجم شهر، پیگیری ما جدیتر شد.
علیرضا حیدری بیان کرد: کمیسیون فرهنگی این شورا پیگیر این کار شد و با خانوادۀ مرحوم فرخ هم صحبتهایی شد تا منزل ایشان را در خیابان شهید چمران خریداری کنند تا بهدلیل سالها تلاشها و اهتمام «محمود فرخ» برای شعر و ادبیات خراسان، و به اعتبار تاریخی بودنِ منزل ایشان، آن مکان را به عنوان «خانۀ ادبیات خراسان» در نظر بگیریم، این کار هم تا یک جایی پیش رفت، اما در نهایت وارثان با فروش آن ملک موافقت نکردند.
وی بیان کرد: بعد از آن حدود سال ۹۸ با تلاشهای حسین لعلبذری، از دوستان دغدغهمند و داستاننویس مشهد جلساتمان را برای راهاندازی «خانۀ ادبیات خراسان» ادامه دادیم، بلکه بتوانیم این خانه را در مکانی دیگر بر پا کنیم. کمکم شاعرانی چون یوسف بینا، هادی منوری و محمدکاظم کاظمی را هم دعوت کردیم و به اتفاق اساسنامه آن را هم نوشتیم. حتی جلسهای مفصل در فرهنگسرای بهشت داشتیم با حضور شاعران و نویسندگان آقا و بانو برای بیان دیدگاههای مختلف. خروجی آن اساسنامه هم در فرهنگسرای فناوری و رسانه با حضور حدود ۲۰۰ نفر از داستاننویسان، شاعران و اهالی ادبیات قرائت شد. در همین جلسه برای خانۀ ادبیات مشهد هیئت امنایی هم انتخاب شد.
این روزنامهنگار بیان کرد: ما آن زمان فقط به دنبال مکان «خانۀ ادبیات خراسان» بودیم که دیگر شورای شهر عوض شد. شورای شهر جدید هم مخالفتی ندارد، اما احتمالاً این موضوع در اولویت آنها نیست و این کار روی زمین ماند.
خانه ادبیات خراسان باید تبدیل به یک هدف گردشگری شود
عضو هیئتعلمی بنیاد فردوسی گفت: در هر صورت ما باید قبل از هر چیز به تعریفی واحد برای خانه ادبیات برسیم، از نگاه من راهاندازی این خانه به اعتبار پیشینه فکری، فرهنگی و ادبی در این استان، باید با همراهی چند دستگاه نظیر میراث فرهنگی، فرهنگ و ارشاد، استانداری و.. باشد تا تبدیل به یک هدف گردشگری ادبی در استان شود، این خانه باید نماد تاریخِ گذشته ادبی خراسانِ پهناور باشد، بنابراین میتوان حتی آن را مانند یک موزه هم در نظر گرفت.
وی گفت: زمانی «انجمن ادبی فرخ» در مشهد یک هدف گردشگری بود، یعنی وقتی برخی نویسندگان و شاعران از دیگر شهرها و کشورها، قصد آمدن به مشهد را داشتند، طوری برنامهریزی میکردند که در مدت حضورشان در مشهد، به یکی از جلسات «انجمن ادبی فرخ» برسند.
این مدرس ویراستاری گفت: زرینکوب، شهریار، اخوان، مجتبی مینوی و.. زمانی برای همین انجمن ادبی به مشهد میآمدند. پس وجود خانۀ ادبیات در مشهد با این نگاهِ وسیع ضروری است، چراکه این شهر عصاره و خلاصۀ جغرافیای بزرگِ خراسان فرهنگی است، ما باید بلخ و نیشابور و توس و تمام گذشتۀ خراسان را در «خانۀ ادبیات خراسان» ببینیم. با این نگاه این خانه میتواند نمایندۀ این پیشینه باشد.
خانه ادبیات خراسان باید با نگاه به ظرفیتهای فرهنگی خراسان بزرگ همراه باشد
در ادامه سعید رضادوست، نویسنده و پژوهشگر خراسانی گفت: در ابتدا نباید از خاطر ببریم ما باید اول «مشهد» را شهری ببینیم که تمام شهرهای تمدنی فرهنگی ما نظیر توس، نیشابور، سبزوار و … در ساختنِ هویتِ آن مساهمت دارند لذا نباید همهچیز را در مشهد متمرکز ببینیم و تمام خراسان به «مشهد» فروکاسته شود چراکه این موضوع در آینده به «خانه ادبیات خراسان ضربه» میزند.
این نویسنده ادامه داد: به این منظور اگر «خانه ادبیات خراسان» راهاندازی شود، این خانه باید دارای میزِ نیشابور، توس و.. باشد تا مجموعی از این خردهروایتها، کلانروایتی سازوار را در مشهد ایجاد کند.

استقلال از نهادهای دولتی و شبهدولتی، ضامن پایداری خانه ادبیات است
مشاور استاندار خراسان رضوی بیان کرد: تجربهای که در خصوص شورای پنجم مطرح شد، به ما یادآوری میکند که ما باید ساختار چنین خانهای را فارغ از تمام نهادهای دولتی و شبهدولتی ببینیم، حتی فارغ از شهرداری و جهاد دانشگاهی و … چراکه هرکدام از این نهادها ممکن است در آینده دور یا نزدیک، دچار دگردیسی ساختار فکری و فرهنگی شوند و بروز تنوع سلیقهای در ادارۀ آن نهادها، به چیستی و چگونگی فعالیت و اثرگذاری «خانه ادبیات خراسان» لطمه خواهد زد.
وی با تاکید بر اینکه هیئتامنایی بودن این خانه میتواند به فعالیت مستمر آن در آینده کمک شایانی بکند، گفت: تجربه خوبی را در این خصوص در تهران و هنگامی که دکتر ایازی معاون امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران بود، داشتیم. در آن ایام جشنوارههای فرهنگی متفاوتی برگزار شد.
رضادوست ادامه داد: در آن دوره تمام بناهای تاریخی، با نگاهی بلندمدت به موسسات فرهنگی اجاره داده شدند و این سیاست به یک مشارکتعمومی منجر شد که ماهیت موسسات یا آن بناهای تاریخی را هم دولتی یا شبهدولتی نکرد، لذا هیئتامنایی شدنِ «خانه ادبیات خراسان» به استمرار فعالیت آن کمک شایانی خواهد کرد.
سعید رضادوست با تاکید بر اینکه این شیوه مدیریت خانه ادبیات را به فضایی مستقل تبدیل خواهد کرد، گفت: اینگونه این خانه مطیع هیچ کجا نخواهد بود.
مزیت رقابتی ایران در جهان فرهنگ و ادبیات آن است
او در تشریح این سوال که چرا خراسان باید خانه ادبیات داشته باشد، ابراز کرد: مزیت رقابتی ایران در جهان فرهنگ و ادبیات آن است، وزارت امور خارجه هم سالهاست روی «دیپلماسیفرهنگی و ادبی» و «گردشگریادبی» تأکید میکند. وجود این ظرفیت مبین آن است که ما در طول تاریخ با جریان آزاد ادبی مواجه بودهایم، اگر ادبیات ما وابسته گروه یا نهاد خاصی بود، کارکرد خود را از دست میداد، به همین دلیل من معتقدم باید «خانه ادبیات خراسان» هیاتامنایی اداره شود.
رضادوست بیان کرد: از سویی برای این خانه باید هیاتامنایی فراگیر هم تشکیل بشود به طوریکه هم شامل افرادی کارآزموده با نگاههای متفاوت باشد و هم افرادی به نمایندگی از ژانرهای مختلف ادبی از شهرهای مختلف استان در آن دیده شوند اینگونه این خانه میتواند آیینهای برای صداهای مختلف باشد، پس از شکلگیری هستهاولیه میتوان جلسه عمومیتری گذاشت و به سمت چگونگی تامینمالی آن حرکت کرد.
اتاق اندیشهورزی استانداری از برپایی این خانه حمایت خواهد کرد
وی ادامه داد: اگر بتوانیم خراسان را در مقیاس خراسانِ تمدنی و فرهنگی بزرگ ببینیم اتفاقی بزرگ رخ خواهد داد. اتاق اندیشهورزی استان نیز پای اینکار ایستاده است.

گزارش حاضر، با بررسی ابعاد مختلف ضرورت ایجاد «خانه ادبیات خراسان»، نشان میدهد که این مطالبه فراتر از یک خواسته صنفی است و ریشه در نیازهای عمیق فرهنگی و هویتی این خطه دارد. خراسان، به عنوان مهد تمدن و ادب فارسی، با داشتن پیشینهای درخشان و مفاخر بیشماری چون فردوسی، خیام، عطار و مولانا، شایسته داشتن نهادی است که بتواند این میراث گرانبها را حفظ، ترویج و به نسلهای آینده منتقل کند.
با وجود گذشت ۳ دهه از طرح این ایده، موانع متعددی از جمله عدم تعریف واحد از کارکرد «خانه ادبیات»، نبود حمایت کافی از سوی نهادهای دولتی و مشکلات مربوط به تامین مکان و منابع مالی، مانع از تحقق این آرزوی دیرینه شده است. با این حال، اجماع نظر اهالی فرهنگ و ادب خراسان بر ضرورت ایجاد چنین فضایی، همچنان به عنوان یک نیروی محرکه قوی عمل میکند.
بر اساس دیدگاههای مطرح شده در این گزارش، «خانه ادبیات خراسان» نباید صرفاً یک مکان فیزیکی باشد، بلکه باید به یک نهاد پویا و فراگیر تبدیل شود که در فضای حقیقی و مجازی فعالیت داشته باشد و از ظرفیت سازمانهای مردمنهاد، خیرین و بخش خصوصی بهرهمند شود. این نهاد باید بتواند با گرد هم آوردن نویسندگان، شاعران، پژوهشگران و اساتید دانشگاه، فضایی را برای تبادل نظر، تولید آثار ادبی و معرفی چهرههای برجسته فراهم کند.
همچنین، «خانه ادبیات خراسان» باید با نگاهی فراتر از مرزهای جغرافیایی فعلی، به خراسان بزرگ فرهنگی و تمدنی بنگرد و با ایجاد میزهای تخصصی برای شهرهای مختلف این خطه، به ترویج خردهروایتهای محلی و ایجاد یک کلانروایت منسجم بپردازد. استقلال این نهاد از نهادهای دولتی و شبهدولتی و اداره آن توسط هیئت امنایی فراگیر، میتواند به پایداری و استمرار فعالیت آن کمک کند.
در نهایت، با توجه به تأکید وزارت امور خارجه بر «دیپلماسی فرهنگی و ادبی» و «گردشگری ادبی»، ایجاد این خانه میتواند به عنوان یک هدف گردشگری ادبی در استان عمل کند و با جذب گردشگران داخلی و خارجی، به رونق اقتصادی و فرهنگی این خطه کمک کند. با این امید که با همت مسئولان و تلاش دغدغهمندان فرهنگ و ادب، شاهد تحقق این آرزوی دیرینه باشیم و خراسان بار دیگر به جایگاه شایسته خود در عرصه فرهنگ و ادب فارسی دست یابد.
نظر شما