به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر؛ نشست آزادمرد، بزرگداشت سیویکمین سالگرد درگذشت آیتالله سید رضا صدر با حضور اعضای خانواده و علاقهمندان ایشان در مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر برگزار شد.

در ابتدای نشست حمید قزوینی، پژوهشگر تاریخ شفاهی که اجرای برنامه را به عهده داشت در توضیحاتی گفت: در سالهای اخیر در بسیاری از برنامه ها و طرحهای مؤسسه، به ویژه تاریخ شفاهی، نام آقا رضا صدر ذکر میشد و همیشه علاقهمند بودیم کاری به نام ایشان و برای ایشان انجام شود.
وی ادامه داد: از وجوه شخصیتی ایشان دایره وسیع ارتباطی ایشان است که از روشنفکران تا عامه مردم را شامل میشود.
بعد از توضیحات ابتدایی مستند کوتاه آزادمرد، ساخته امین حسین علیپور، درباره سیدرضا صدر به نمایش درآمد.
***
در ادامه از کتاب یادنامه آیت الله رضا صدر با نام آزادمرد رونمایی شد و دکتر کاظم صدر، استاد اقتصاد، فرزند ارشد ایشان، توضیحاتی درباره آن داد. وی گفت: بخشی از این کتاب مقالات علمی است که توسط کسانی که در کلاس های ایشان شرکت داشتند نوشته شده و برخی، خاطراتی از منش و اخلاق ایشان است.
بعد از معرفی کتاب آزادمرد، از سایت اختصاصی وی نیز رونمایی شد.

این کتاب شامل، بررسی جایگاه علمی و فقهی وی، معرفی آثار، گفت و گو با چند تن از شاگردان و بستگان وی و دو مقاله منتشر نشده از اوست.
از جمله افرادی که در این یادنامه اثری دارند میتوان از آیتاللهالعظمی سید موسی شبیری زنجانی، آیتالله سید محمد جواد علوی بروجردی، آیت اللهسیدباقر خسروشاهی، آیتالله مصطفی محقق داماد، سیخ حسین انصاریان و سید محمد صدر نام برد.
این اثر به کوشش زهرا ادیب گردآوری شده است.
اسلام را دین میانه روی می دانست
سپس محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت و فرزند سید رضا صدر، در مورد پدر صحبت کرد. وی در ابتدای گفت: از بزرگترین نقاط ضعف انسان علاقه به مادیات و مقام و منصب است. پدر، که ما با لفظ آقاجان، خطابشان می کردیم، به این دو موضوع بی توجه بودند. مادرم در مورد ایشان می گفتند پدر شما اسکناس با کاغذ سفید برایش تفاوتی ندارد.
محمد صدر ادامه داد: بسیاری از ایشان خواستند رساله بنویسند و برای مرجعیت اقدام کنند اما پدر در این زمینه هیچ اقدامی نکردند.
وی افزود: از ویژگی های دیگرشان که با عنوان آزادمرد نیز هماهنگ است، این است که ایشان از تظاهر و چاپلوسی بسیار بیزار بود و در دوران زندگی هرگز چنین رفتاری از ایشان ندیدم.
محمد صدر گفت: نکته ای که همیشه برایم مطرح بود این بود که ایشان در زمینه های مختلف تخصص داشت تا جایی که برخی تاریخ نویسان در جلسات ایشان شرکت میکردند. در عین حال به معنای واقعی سیاست فهم بود و مسائل سیاسی را دقیق درک میکرد در حالی که تحصیلات مرتبط دانشگاهی نداشت.
وی تصریح کرد: ایشان مسائلی را مطرح میکرد که گاه در آن زمان به دلیل جوانی درک نمی کردیم و نمی پذیرفتیم و با گذشت زمان متوجه درستی آن شدیم. ایشان در دورانی که انقلابیگری بسیار رونق داشت بارها میگفت: اسلام آیین میانهروی است، افراطیگری در اسلام جایی ندارد.
راه تغییر را کار فرهنگی می دانست
محمد صدر در ادامه گفت: آخرین جملهای که از ایشان شنیدم که بسیار ارزشمند است، این بود که گفتند: همه ما با دیکتاتور مخالفیم اما با دیکتاتوری مخالف نیستیم. ایشان معتقد به کار فرهنگی بود و میگفت تا فرهنگ ایران تغییر نکند، این نقطه ضعف رفع نمیشود. در عین حال تأیید میکرد کار فرهنگی زمانبر است و در طولانی مدت به نتیجه میرسد.
متخصص تاریخ بود
غلامحسین عمادزاده، استاد فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، از دیگر مهمانان مراسم بود. وی که در دوران جوانی در جلسات سیدرضا صدر شرکت می کرد، از تسلط علمی و اخلاق وی صحبت کرد.
عمادزاده گفت: شخصیت آقا رضا صدر جامعالاطراف بود و در بسیاری از علوم اسلامی تخصص داشت. در برخی مسائل تاریخی نظرات و تحلیلهای خاصی داشتند که در فهم مسائل تاریخی میتواند بسیار راهگشا باشد. در موضوعات فلسفی و اعتقادی نیز به همین شکل، نظرات ابداعی داشتند.
وی ادامه داد: مهمتر از نظراتشان، این ویژگی بود که به آنچه به نظرشان میرسید عمل میکردند و به هیچ وجه دوگانگی نظر و عمل نداشتند. رفتاری که در برخی روحانیون میبینیم اما آقا رضا به آنچه به آن رسیده بود متعهد بود.
عمادزاده افزود: یک بار ایشان به مشهد آمده بودند و من خدمتشان رسیدم. گفتند این مشهد من، مشهد دیگری است. من عازم سفر بودم که کسی با من تماس گرفت و گفت میخواهم وجوهاتی برایتان بیاورم. زمانی که میخواست بیاید بعد از شروع سفر من بود، گفتم خلاف است برای گرفتن وجوهات سفرم را به تأخیر بیندازم.
وی سپس به یکی از نظرات سیدرضا صدر اشاره کرد: ایشان مسئلهای را در اصول و فلسفه مطرح کردند و آن فرق اعتباریات و حقایق است. ایشان دایره اعتباریات را وسیع میدانند و می گویند در مسائل اصولی اعتباریات بسیار کاربرد دارد. حکم شارع را نوعی اعتبار میدانند و نحوه تمییز اعتباریات از حقایق را مطرح میکنند که در علم اصول بسیار کاربردی است.
استاد ندیده، استاد شده بود
بعد از صحبتهای عمادزاده، برخی از اعضای خانواده خاطراتی از سیدرضا صدر بیان کردند.
حورا صدر، مدیر مؤسسه و برادرزاده سید رضا صدر نامهای از وی خواند که یک سال بعد از ربوده شدن امام موسی صدر، در جواب نامهاش، نوشته بود. این نامه در جواب نامهای که حورا صدر به عمویش نوشته بود، نوشته شده است و تاریخ آن، یک سال بعد از ربوده شدن امام موسی صدر است.

متن نامه به این شرح است:
بهنام او
نور چشم عزیزم! … نامهات رسید بوسیدم و بوئیدم؛ بوی تو را میداد و خوی تو را داشت.
امید است که خودت و مامان و حمید و ملیحه خوش باشید و همگی به سلامتی به سر برید و در برابر ناملایمات روزگار نیرومند و پایدار بمانید و خم به ابرو نیاورید. شاعر عرب میگوید:
یَتَجَلَّدی لِلمَشاتِمینَ أَحینَ أُفَضِّعُ
إتّی لِبَیتِ الدَّهرِ لَا أَتَضَعْضَعُ
به طوری که اطلاعی به ما رسیده بابا هم در زندان قذافی همین تصمیم را گرفته است که در برابر تلخیها و کژیها پایداری کند و خم به ابرو نیاورده، شکستناپذیر باشد؛ به طوری که به وسیله پاره ای از هیپنوتیژرها به ما خبر رسیده حال بابا بحمدالله خوب است و اکنون شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین را نزدش آوردهاند و پس از جدایی دراز فعلاً سه نفری گرد هم جمع شدهاند و خود این حادثه نوید سلامتی و آزادی نزدیک خواهد بود.
نمیدانم فردی که از اُمل با مجلس به سوی پاریس رفت چه کرد و آیا نتیجهای به دست آمد، إنشاءالله ارمغانِ خوبی به همراه آورده باشند.
خدمت مامان سلام مرا برسان و از جانب من بگو بایستی در این حادثه دردناک قوی باشی، نیرومند باشی. اینها کلاسهایی است که در مدرسه اجتماع برای هر کس میباشد و کلاسی و تعلیمات هرکس به نوعی است. بایستی مقاومت به خرج داد تا بتوانیم از این آزمایش موفق بیرون آمده و در این اجتماع سربلند باشیم. بگو بایستی کمترین تزلزلی به خود راه ندهید و در برابر شداید و سخنیهای روزگار همچون کوه آهن استوار بوده «إنَّ رَبَّکَ لَبِالمِرصادِ». حسن قضیه این است که خدا میبیند و میداند و انتقام خواهد کشید.
عازم بودم که برای ایام نوروز بدان دیار سفری کرده باشم ولی ممنوعالخروج هستم. چون در بازگشت از سفر اخیر چهارصد دلار امانت همراه داشتم، مأموران در فرودگاه خواستند از من بگیرند من هم ندادم تا خدا چه خواهد.
به خانه ربّاب سلام مرا برسان و بگوید از حالات خودتان برای ما بنویسید. بگویید تلفن کنید؛ چون ما نمیتوانیم تلفن کنیم.
از صدری جون دو – سه روزی است خبری ندارم.
دکتر چمران از اهواز به تهران دو روزی آمد و بزودی بازگشت.


***
فریده حجتی کرمانی، نوه دختری ایشان هم از جمعهای خانوادگی گفت: ما شبهای پنج شنبه خانه آقاجان جمع میشدیم و هر هفته بعد از شام ایشان برایمان صحبت میکردند. نکته جالب این بود که با وجود تعدد جلسات، موضوع و جزییات صحبتهایشان هیچ وقت تکراری نبود و هر بار حرف های جدیدی بیان می کردند. خاطرم هست پدرم، علی حجتی کرمانی، می گفتند ما فردی به جامعیت پدربزرگت نداریم. در حالی که ایشان خیلی هم استاد و معلم نداشته و این ویژگی ها و تسلط از درون خودش نشئت گرفته.
نشست آزادمرد با یاد سید رضا صدر و برادرش، امام موسی صدر که سرنوشتش و آزادیاش همواره دغدغه برادر بزرگتر بود و از کمکاریها و بیتوجهیها در این قضیه گلهمند، پایان یافت.
***
سید رضا صدر، در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد. دوران کودکی و نوجوانی را تحت تربیت پدرش گذراند و مقدمات و ادبیات را در مشهد فرا گرفت. سپس همراه با پدرش به قم رفت و سطوح را نزد مدرسین بزرگ حوزه چون سید شهابالدین مرعشی نجفی و سید محمد محقق داماد آموخت. بعد از آن خارج فقه و اصول را نزد سید صدرالدین صدر (پدرش) و سید محمد حجت کوهکمری و سید حسین بروجردی فرا گرفت و فلسفه و عرفان را در حضور امام خمینی آموخت.
با درگذشت سید حسین طباطبایی بروجردی، تدریس را آغاز کرد و فقه و اصول و عرفان و فلسفه را آموزش میداد و نیز اقامهٔ نماز میکرد. به درخواست سید محمدکاظم شریعتمداری در سال ۱۳۴۶ خورشیدی به منظور تبلیغ و ارشاد به تهران آمد و در مسجد امام حسین در میدان امام حسین فعلی، به اقامهٔ نماز جماعت و ترویج و تبلیغ احکام و تفسیر قرآن و درس اخلاق پرداخت.
در سال ۱۳۵۶ به حوزه علمیه قم بازگشت و فعالیتهای دینی و مذهبی پرداخت. سرانجام در ۱۱ آبان ۱۳۷۳ در قم درگذشت و در مقبره شماره ۳۳ صحن حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.
نظر شما