سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره مهری- بهار عربی به انقلابها، خیزشها و اعتراضات در جنوب غربی آسیا و شمال آفریقا از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ گفته میشود. از این اعتراضات بدان سبب که در کشورهای عرب در حال پیگیری بود با عنوان بهار عربی یاد میشود. کتاب «انقلاب بدون انقلابیها» اثر آصف بیات با ترجمه علی مرشدیزاد از سوی انتشارات هزاره سوم اندیشه به بازار کتاب آمده است.

این کتاب نخستین بار با عنوان «انقلاب بدون انقلابیون: معنابخشی به بهار عربی» در سال ۱۴۰۲ با ترجمه علیرضا صادقی و رضا آرت از سوی انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر شده است.
کتاب «انقلاب بدون انقلابیها» درباره انقلابهای بدون «ایدههای انقلابی» است. انقلابهایی که ویژگیهای خاص دوران نئولیبرال ما به آنها شکل دادهاند. این کتاب بر بهار عربی متمرکز است، خیزشهای انقلابی قابل توجهی که از قضا در زمانی که ایده انقلاب از بین رفته بود، شتابان وارد صحنه سیاسی شد.
هدف اصلی کتاب درک این رویدادهای سیاسی خارقالعاده، در درجه اول در تونس و مصر، درک پویایی آنها، تجزیه و تحلیل روند بسیج آنها، بررسی تناقضنماهای موجود در آنها و برجسته کردن وعدههای آنها از یک چشمانداز جهانی، تاریخی و مقایسهای است.
در راستای رسیدن به این اهداف آصف بیات به شرح انقلابهای بدهنگام، مارکس در انقلاب اسلامی، انقلاب در زندگی روزمره، این یک الهیات رهاییبخش نیست، شهرهای مخالفت، میدان و ضدمیدان، بهار شگفتی، انقلاب نیمهتمام انقلاب نیست، محرکهای رادیکال امر اجتماعی، رنج گذر و انقلاب و امید پرداخته است.
آصف بیات داشتن یا نداشتن ایده درباره انقلاب را سبب پیامدهای مهم برای نتیجه انقلاب در زمان وقوع میداند. با این همه مردم ممکن است ایدهای درباره وقوع انقلاب داشته یا نداشته باشند. زیرا وقوع انقلاب ارتباط چندانی با هیچ ایده و حتی کمتر، با یک «نظریه» انقلاب ندارد. انقلابها «صرفا» اتفاق میافتند.
کتاب «انقلاب بدون انقلابیها» به همان اندازه که به جزئیات عملیات واقعی این انقلابها میپردازد، اثری درباره نظریه اجتماعی است، تلاشی فروتنانه برای معرفی اصطلاحات و بینشها برای درک بهتر این رویدادهای سیاسی.
بیات اشتیاق ورای نوشتن این کتاب را ناشی از شیفتگی و ناامیدی اولیه خویش از نگریستن از دریچه انقلابی که سی و پنج سال قبل مشاهده، تجربه و مطالعه کرده است، عنوان میکند. از نگاه او تازگیهای نگرانکنندهای در انقلابهای عربی وجود داشت. او درست قبل از انقلابهای ایران و مصر، در این کشورها زندگی میکرد. اما شاهد تفاوتی شگفتانگیز در این تجربیات بود.
او شیفته بافت صلحآمیز، باز، کثرتگرا و کمتر سرکوبکننده بهار عربی بود اما از کیفیت غیررادیکال، سازمانیافته، شکننده و خطرناک آن متحیر میشد. در پی این تحیر پرسشهایی مطرح میکند و برای پاسخ به آنها به پژوهش میپردازد.
آیا انقلابهای عربی به اندازه کافی انقلابی هستند که بتوانند در برابر خطرات بازگشت [ضدانقلاب] مقاومت کنند؟
چه چیزی زبان سیاسی، ساختار ایدئولوژیک و مسیرهای گسترده بهار عربی را به طور قابل توجهی متفاوت از انقلابهای دهه ۱۹۷۰ میسازد؟
آصف بیات در تلاش برای پرداختن به چنین پرسشهایی نکات ظریف بهار عربی را برجسته میسازد و معنایی پیچیده از انقلاب ارائه میکند. او کتاب را محصول تحقیق و نگارش یکباره نمیداند و در این باره مینویسد: «دادهها، بینشها و ساختار مفهومی کتاب از سالها تامل درباره مسئله تغییرات اجتماعی و سیاسی در خاورمیانه نشات میگیرد- مدتها قبل از خیزشهای ۲۰۱۱، زمانی که من در قاهره زندگی و تدریس میکردم. در واقع تفکر و تجربه من از انقلاب به انقلاب ۱۳۵۷ ایران برمیگردد که من یکی از شرکتکنندگان و ناظران آن بودم. من برخی از مطالعات قبلی خود درباره انقلاب ایران را برای مقاصد مقایسهای در این مجلد بازنگری کردهام. با این حال، بخش قابل توجهی از تفکر، تحقیق و نگارشی که نویدبخش این کتاب بود، به محض شروع اولین اعتراضات در سیدی بوزید، تونس و تحولات بعدی که جهان را غافلگیر کرد، آغاز شد. با اوجگیری خیزشها در مصر، لیبی، یمن، سوریه و بحرین من عمیقاً درگیر تلاشهایی برای درک آنچه با این سرعت در حال رخ دادن بود، شدم. این شامل سفرهای تحقیقاتی متعدد به مصر و تونس پس از وقوع خیزشها بود.»
در بخش «رنج گذر» از این کتاب میخوانیم: «به نظر میرسد که تعداد کمی از انقلابها پیامدهای ناامیدکنندهای مانند پیامدهای بهار عربی را تجربه کرده باشند، به گونهای که بسیاری از کسان خردِ ورای آن خیزشهای تاریخی را به زیر سوال بردند. جز این نمیشد اندیشید، زمانی که سوریه در جنگی داخلی غرق شد و یکی از غمانگیزترین بحرانهای پناهجویان از زمان جنگ جهانی دوم (هفت و نیم میلیون پناهجو) را رقم زد؛ انقلاب بحرین با دخالت عربستان سعودی متوقف شد و تغییر چندانی در ساختار قدرت یمن به نفع گروههای فرودست اتفاق نیفتاد و پس از آن در سال ۲۰۱۵، این کشور به جبههای برای جنگ داخلی بین شورشیان حوثی و رئیس جمهور مخلوع علی عبدالله صالح از یک سو و رژیم سعودی حامی حکومت مرکزی از سوی دیگر بدل شد. در حالی که درگیریهای داخلی بین دولت منتخب و شبهنظامیان فجر لیبی پس از قذافی را از هم گسسته بود، برکناری نظامی رئیسجمهور مرسی در مصر در ژوئیه ۲۰۱۳ راه را برای بازگشت ضدانقلاب هموار کرد. ارتش مصر قانون اساسی را لغو کرد، حکومت غیرنظامی موقت به وجود آورد و اخوانالمسلمین سرکش را با خشونت سرکوب کرد. محافظهکاران- فرماندهان امنیتی، ماموران اطلاعاتی، تاجران بزرگ و روسای رسانهها- در فضایی افراطی از شوونیسم ملی، اطلاعات نادرست و خودپسندی، خون تازهای به دست آوردند و دست به تعقیب و آزار چپها، لیبرالها و دیگر انقلابیها زدند. انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۵، با مشارکت تنها ۲۲ درصد، عمدتاً نخبگان طرفدار سیسی و مبارک را به مجلس قانونگذاری آورد و افسران ارتش کنترل هفده استان از بیست و هفت استان را به دست گرفتند؛ سرکوب مخالفان طی ۹ ماه پس از برکناری مرسی، حدود سه هزار کشته، هفده هزار زخمی و ۱۹ هزار بازداشت بر جای گذاشت و در همان حال هزاران انجمن مدنی تعطیل و آزادی بیان، اعتراض و سازماندهی به شدت محدود شد. حتی امیدبخشترین دوره گذر در تونس نیز با شکست روبرو شد. با وجود موفقیت نیروهای سیاسی در مذاکره بر سر قانون اساسی دموکراتیک، به رسمیت شناختن آزادی بیان و ایجاد دموکراسی انتخاباتی، بیتوجهی رسمی به مطالبات مهم انقلابی- اشتغال و عدالت- بسیاری از مردم عادی تونس را ناامید کرد و هزاران جوان با گرایشهای اسلامی را به پیوستن به داعش واداشت. در پایان، خیزشهای عربی تا سال ۲۱۰۴ برای اقتصادهای عربی هشتصد میلیارد دلار هزینه داشت و تولید ناخالص داخلی آنها (در مقایسه با سال ۲۰۱۰) ۳۵ درصد کاهش یافت، در حالی که شکاف اجتماعی در حال گسترش و چشمانداز دموکراسی دور از دسترس به نظر میرسید.»
و اما اینکه چرا انقلابهای عربی با چنین سرنوشت ناگواری روبهرو شدند؟ آیا آنها یک ناهنجاری، یعنی قربانی اجتنابناپذیر ساخت خودشان بودند؟
آصف بیات در کتاب «انقلاب بدون انقلابیها» سعی دارد به این پرسشها پاسخ گوید و به تحلیل بپردازد.
آصف بیات، محقق و نویسنده ایرانی و در حال حاضر، استاد جامعهشناسی در دانشگاه ایلینوی در آمریکای شمالی است. او ۱۷ سال نیز، در دانشگاه آمریکایی قاهره تدریس کرده است. او در رشته علوم سیاسی در دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی تهران تدریس کرده و سپس به عالم سیاست روی آورده است. بیات در اواخر دهه ۱۳۵۰، تحصیلات تکمیلی خویش را در دانشگاه کنت بریتانیا ادامه داد و نقش کارگران در انقلاب سال ۱۳۵۷ را به عنوان موضوع رساله دکتری انتخاب کرد که با نام «کارگران و انقلاب در ایران» به چاپ رسید.
***
در کل کتاب «انقلاب بدون انقلابیها» به همان اندازه که به جزئیات عملیات واقعی این انقلابها میپردازد، اثری درباره نظریه اجتماعی و تلاشی فروتنانه برای معرفی اصطلاحات و بینشها برای درک بهتر این رویدادهای سیاسی است.
کتاب «انقلاب بدون انقلابیها» اثر آصف بیات و ترجمه علی مرشدیزاد با ۴۳۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۴۰۰ هزار تومان از سوی انتشارات هزاره سوم اندیشه به بازار کتاب آمده است.
نظر شما