به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، قدرت قاسمی پور شامگاه یکشنبه در ویژه برنامه بزرگداشت حافظ با عنوان «حافظ دوستدار زندگی و زیبایی» در شهر کتاب اهواز، با اشاره به اینکه منظور از حافظ، حافظه جمعی فرهنگ فارسی است، اظهار کرد: ما امروزه با یک تئوری و چشمانداز خاص گمشدهایم که حافظ به ما یاد آوری میکند زندگی و زیبایی دو روی یک سکه هستند.
حافظ با انقلاب فکری شعر فارسی را به سطح جدید رساند
قاسمی با بیان اینکه حافظ تنها غزلسرا نیست بلکه او با انقلابهای فکری خود، شعر فارسی را به سطح جدیدی رسانده است، تصریح کرد: در شعر حافظ زندگی، زیبایی و فلسفه همزمان در کنار هم حضور دارند و پیش از حافظ شیرازی، مولانا غزل عارفانه را به اوج رسانده بود اما حافظ با شجاعتی منحصر به فرد، مضامین گوناگونی چون مدح، ستایش عشق و رندی را در قالب غزل گرد آورد.
وی با اشاره به این بیت شعر حافظ «بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی / فرصتی دان که زلب تا به دهان این همه نیست»، ادامه داد: این همان اندیشه اغتنام فرصت است که در اشعار دیگر شاعران از جمله خیام میبینیم اما با تفاوتی اساسی که در اشعار حافظ اندوه فلسفی جای خود را به شادی آگاهانه داده است.
قاسمی ادامه داد: شعر حافظ در واقع به دنبال بیان زیباییهای معنوی و عشقی است که نه تنها به انسانها بلکه به طبیعت نیز تسری مییابدکه او در اشعارش به ما یادآوری میکند که برای بهره بردن از زندگی، لازم نیست همه چیز داشته باشیم.
آرمانگرایی در عشق و زیباشناسی طبیعت؛ بلندترین جایگاه در اشعار حافظ
وی یکی دیگر از ویژگیهای برجسته شعر حافظ را، آرمان گرایی در عشق و زیباشناسی طبیعت و معشوق بیان کرد و افزود: عشق در شعر حافظ، بلندترین جایگاه را دارد حتی در روز مرگش عشق را لطیفهای غزلی میداند «از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر، یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد».
وی با بیان این بیت از شعر حافظ «به مِیْ پرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب / که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن»، اظهار کرد: مقصود از می در این بیت، سه وجه عرفانی، واقعی و ادبی است که گاهی نمادی از ترک خودپرستی و گاهی ابزاری برای کشورگشایی معنا میشود.
این پژوهشگر خوزستانی گفت: زبان فرم یافته غزل و صنایع ادبی ظریف حافظ، مانندحسن تعلیل، جناس و ایهام به عنوان عواملی کلیدی در بقای جاودانه شعر او برجسته شدند. زیرا در اشعار شاعران دیگر از جمله خاقانی، در برخی موارد از نظر صنعت، قویتر است اما انسان در شعرش حضور ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در بخش دیگر سخنان خود، ضمن گریز به اشعار سعدی بیان کرد: در اشعار سعدی پس از چندین غزل، مضامین تکراری آورده میشود، اما در اشعار حافظ هر قسم آن مضامین جدیدی دارد که باعث جلب توجه میشود.
وی تصریح کرد: شعر حافظ متنی باز و دارای چندین لایه است که هر خوانندهای در آن خودش را میبیند و این توانایی حافظ، او را به نمادی جاودان از ادبیات فارسی تبدیل کرده است.
وی یادآور شد: با وجود چالشهای فرهنگی، همچنان پژوهشهای گستردهای درباره حافظ در دانشگاهها و مراکز فرهنگی انجام میشود و اقبال به این شاعر بزرگ هرگز کمرنگ نشده است.
یکی از شاعر خوزستانی نیز در این مراسم با اشاره به اینکه سپهر اندیشه حافظ، آن قدر منسجم است که مفاهیم در شعرش زنجیرهوار به هم پیوند خورده و یک شاهکار بینظیر است، گفت: در غزل حافظ هوادارای به معنای هواخواهی و پرطرفداری است و انتخاب کلمات با دقت و ظرافت وی را برجسته میکند.
بهمن ساکی افزود: غم و شادی در شعر حافظ تناقض ایجاد نمیکند بلکه در کنار هم، سازگارند زیرا حافظ آن قدر بلندپرواز است که هیچکس به آن اوج نمیرسد.
وی بیان کرد: حافظ مثل همه ایرانیان چند وجهی بود و آنچه حافظ را متفاوت و متمایز میکرد تا مثل الماس بدرخشد و بر قله شعر جهان بنشیند، ایمان یا کفر او نبود بلکه فرم شعر و در یک کلمه هنر به معنی غایت زیباییشناسی او بود.
شعر حافظ مصداق هنر برای هنر و به مثابه روح زیبایی است
شاعر خوزستانی با تشریح اینکه شعر حافظ، مصداق هنر برای هنر و هنر به مثابۀ روح زیبایی است، تصریح کرد: بر همین اساس شعر حافظ همواره زنده است و به اصطلاح امروز شعر برای او موضوعیت و هدف بود و طریقیت نداشت و وسیله نبود.
ساکی گفت: دیوان حافظ به ما التذاذی ورای دانستن میدهد و این تفاوت بزرگ او با دیگران است اگرچه آن دیگران، بزرگانی چون سعدی، مولانا، فردوسی، نظامی، عطار و ناصرخسرو باشند. اینجا است که شفیعی کدکنی میگوید: «شعر مثل هر هنر دیگری خیابانی است دو طرفه». پس اینکه با دیوان حافظ فال میگیریم انگار با او گفتوگو میکنیم یعنی این خیابان دوطرفه همچنان برقرار است.
نظر شما