به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، عالیه مهرابی با اشاره به اینکه جایگاه شعر در رویدادهای فرهنگی بهویژه هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران از دو منظر قابل بررسی است، افزود: نخست اینکه شعر میتواند ظرفیتی مؤثر برای ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی باشد؛ شعر در سنت فرهنگی ما همواره رسانهای زنده برای انتقال اندیشه و احساس بوده و به دلیل ایجاز، آهنگین بودن و ماندگاری در ذهن، زبانی ساده و نافذ برای ارتباط با مخاطبان عام و خاص به شمار میرود.
شاعر مجموعه «آنیماه» با تاکید بر اینکه استفاده از شعر در پویشهای کتابخوانی، تبلیغات شهری یا مراسم فرهنگی، فضایی دلنشین و پرکشش ایجاد میکند ادامه داد: این فضا مردم را به کتاب نزدیکتر میکند؛ وقتی در یک برنامه عمومی، شعرخوانی برگزار میشود یا بخشی از یک اثر شعری در رسانهها بازخوانی میشود، عملاً کتاب از حالت یک کالای صرفاً آموزشی بیرون آمده و به تجربهای جمعی و احساسی تبدیل میشود؛ این ظرفیت، شعر را به ابزاری کارآمد برای دعوت جامعه به کتابخوانی تبدیل میکند.
وی افزود: منظر دیگر مربوط به خود کتابهای شعر است؛ بخش وسیعی از میراث ادبی و فرهنگی ایران در قالب دیوانها و مجموعههای شعری ثبت و ماندگار شده است. توجه به کتابهای شعر در هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران در حقیقت توجه به ریشههای هویتی ماست. این کتابها میتوانند هم میراث کلاسیک ما را بازنمایی کنند و هم صدای شاعران معاصر و جوان را به گوش جامعه میرسانند.
شاعر مجموعه «به امضای گل سرخ» در بخش دیگری از سخنان خود به جایگاه شعر در رویدادهای فرهنگی اشاره کرد و گفت: شعر در فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه و دیرینه دارد و همواره یکی از اصلیترین رسانههای انتقال اندیشه، احساس و هویت ملی بوده است؛ با این حال، در بسیاری از رویدادهای رسمی فرهنگی امروز، شعرخوانی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. برخلاف موسیقی یا نمایش که جلوهای بیرونی و نمایشی پرزرقوبرق دارند، شعرخوانی فاقد این جذابیتهای سریع و رسانهای است و به همین دلیل ممکن است برای برنامهریزان کمتر اولویت داشته باشد؛ دلیل دیگر ناشی از نوع نگاه به شعر است؛ بسیاری معتقدند شعر امری سنتی و محدود به محافل خاص است و بنابراین ظرفیت آن برای ایجاد شور جمعی و پیامرسانی فرهنگی نادیده گرفته میشود.
مهرابی ادامه داد: اگر شعرخوانی با انتخاب متن مناسب و اجرای درست همراه شود، میتواند یکی از صمیمیترین و اثرگذارترین بخشهای رویدادهای فرهنگی باشد؛ کمتوجهی به شعرخوانی بهنوعی غفلت از سرمایهای است که هم میراث ادبی ما را زنده نگه میدارد و هم در لحظه بر دل مخاطب نشسته و پیام رویداد را عمیقتر منتقل میکند. شعر در فرهنگ ایرانی نه تنها هنری زیبا بلکه زبانی زنده و نماینده هویت ملی است که میتواند ارتباطی عمیق و ماندگار با جامعه برقرار کند.
این شاعر با بیان اینکه در زمینه توزیع و چاپ مجموعه اشعار شاعران، بهجز معدود نامهای شناختهشده، موانع جدی وجود دارد، گفت: بخشی از این موانع به وضعیت بازار نشر و بخشی به ویژگیهای خاص شعر مربوط است؛ شعر برخلاف رمان یا کتابهای عمومی، مخاطب گسترده و پرشماری ندارد و جامعه امروز به سمت متونی میرود که روایتمحور و سرگرمکننده باشند از همین رو، شعر نیازمند تأمل، ذوق و مخاطب خاص است.
نویسنده مجموعه «قلمدانهای فیروزه» اضافه کرد: ناشران که به هزینه و سودآوری فکر میکنند، وقتی کاهش شمارگان کتابهای شعر و فروش محدود را میبینند، طبیعتاً رغبت کمتری برای سرمایهگذاری در این حوزه نشان میدهند؛ از سوی دیگر، بازار توزیع کتاب نیز برای مجموعههای شعر چندان کارآمد عمل نمیکند. کتابفروشیها اغلب ترجیح میدهند قفسههای محدود خود را به پرفروشها و آثار عامهپسند اختصاص دهند و کتاب شعر، بهویژه آثار شاعران کمتر شناختهشده در این رقابت جای چندانی پیدا نمیکند. نبود تبلیغات و معرفی درست نیز باعث میشود این کتابها دیده نشوند و در نتیجه چرخه عرضه و تقاضا بهکلی ضعیف باقی بماند.
مهرابی در پایان عنوان کرد: تغییر ذائقه فرهنگی و رسانهای نیز در این اتفاق نقش دارد؛ امروز بسیاری از افراد به جای خرید کتاب شعر، اشعار کوتاه و بریدههای ادبی را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند. این تغییر عادت مطالعه باعث شده تقاضا برای کتابهای شعر کمتر شود و ناشران هم در این وضعیت محافظهکارانهتر عمل کنند؛ در نهایت میتوان گفت کمرغبتی ناشران و دشواری توزیع مجموعههای شعر نتیجه ترکیب عواملی همچون محدود بودن بازار مخاطب، نبود تبلیغات مؤثر، ترجیحات اقتصادی ناشران و تغییر سبک زندگی فرهنگی جامعه است بنابراین جز آثار چند شاعر شناختهشده که نامشان تضمینکننده فروش است، بیشتر مجموعههای شعر در حاشیه میمانند و با دشواری به دست مخاطب میرسند.
نظر شما