پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۴
مردم لبنان، فاتحانه شهید سید حسن نصرالله را بدرقه کردند

یکی از نویسندگان کتاب «خسوف در بیروت» گفت: مردم لبنان به‌رغم این‌که بزرگ‌ترین سرمایه انسانی و اجتماعی لبنان را یکباره از دست داده بودند و آنها حتی فرصت و مجالی برای سوگواری سید حسن پیدا نکردند، و به‌رغم آن‌که جانشین سید حسن نیز به شهادت رسید، باز هم در تشییع سید حسن و در شب‌های منتهی به مراسم عزاداری، عزاداری‌ای فاتحانه برپا کردند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا همزمان با نخستین سالروز شهادت آیت‌الله سید حسن نصرالله، آیین رونمایی از کتاب «خسوف در بیروت»، چهارشنبه ۲ مهرماه ۱۴۰۴ در خانه شعر و ادبیات، با حضور سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت‌الاسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، مهدی قزلی، مولف کتاب، حسین شرفخانلو، از نویسندگان اثر و محمدحسین حجازی، مدیرعامل شرکت نوسازی منطقه عباس‌آباد برگزار شد.

به احترام ایران! روایت یک ملاقات در بیروت
در ابتدای برنامه مهدی قزلی، مولف اثر، به بیان یکی از خاطرات خود از سفر به لبنان و دیدگاه متفاوت مردم لبنان نسبت به جمهوری اسلامی ایران گفت: ده سال پیش در بیروت، هنگام سوار شدن یک ون خطی، راننده متوجه شد که ایرانی هستم، با تندی گفت: ایران، عامل بدبختی لبنان است و آمریکا فرشته نجات. سکوتی در میان مسافران حاکم شد. گفت‌وگویمان با ترکیبی از فارسی، عربی، انگلیسی و زبان بدن ادامه یافت. به او گفتم: وقتی روستای اجدادت زیر اشغال اسرائیل بود ناراحت بودی؟ گفت بله. گفتم ما هم ناراحت بودیم. سپس پرسیدم آیا آمریکا روستای تو را آزاد کرد؟ سکوت کرد و سیگاری روشن کرد. در نهایت خودش پاسخ داد: حزب‌الله روستایم را آزاد کرد، نه ایران.

او افزود: وقتی مسافران یکی‌یکی پیاده می‌شدند، هر کدام تلاش می‌کردند کرایه مرا هم حساب کنند، اما راننده قبول نمی‌کرد. در پایان سفر، او از داشبورد عکسی از سیدحسن نصرالله بیرون آورد، آن را بوسید و با شور و حرارت جملاتی گفت که کامل متوجه نشدم، اما دریافتم ارادت عمیقی به سیدحسن دارد. وقتی پرسیدم چرا کرایه نمی‌گیری، گفت: احترام شما برای ما واجب است.

ناگفته‌های روایت جنگ ۱۲ روزه
محمدحسین حجازی، مدیرعامل شرکت نوسازی منطقه عباس‌آباد، به دیدارهای خود با شهید سید حسن نصرالله و شخصیت او پرداخت و بیان کرد: در گذشته، توفیق داشتم تاکنون چهار بار در محضر شهید نصرالله باشم و ساعت‌ها از محضرشان بهره ببرم. اما هرگز احساس نکردم در حضور شخصیتی هستم که با هیبت و بزرگی‌اش، انسان را از سخن گفتن بازمی‌دارد؛ او، آن‌چنان خالصانه و متواضعانه سخن می‌گفتند که انسان فراموش می‌کرد با چه شخصیت بزرگی در حال صحبت است. نصرالله در جهان عرب به عنوان یک رهبر دینی موفق بنیان‌گذاری کرده بود و خودش بارها اعلام کرده‌اند که خود را سرباز نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری می‌دانند. این‌ها افتخارات جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی است. آنچه من عرض می‌کنم تنها گوشه‌ای کوچک از برکات انقلاب اسلامی است. حاج قاسم سلیمانی به رحمت خدا رفت، اما خود گفته بود که هنوز سربازان او در گهواره‌اند؛ همان‌گونه که حضرت امام خمینی (ره) نیز فرمودند سربازان من در گهواره‌ها هستند و ثمره این نگاه، مدافعان حرم شدند.

او، درباره کتاب «خسوف در بیروت»، عنوان کرد: این کتابی که من ورق زدم، ارتباط مردم با رهبر را به خوبی نشان می‌دهد. این کتاب به گونه‌ای خود را معرفی می‌کند که رابطه مردم با رهبرشان را بیان می‌کند و حس خوبی را به مخاطب منتقل می‌سازد. سید حسن نصرالله که پدرش از نخستین شهدای حزب‌الله بود، پس از شهادت فرزندش هادی (رضوان‌الله تعالی علیه) نیز شعری در وصف او سرودند. نگاه و شجاعتی که سید حسن نصرالله داشت، در میان رهبران جهان عرب بی‌نظیر بود. حتی خود رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه نسبت به او و حزب‌الله نگاهی توأم با ترس و احترام داشتند. این شجاعت و ساختار تشکیلاتی که سید حسن نصرالله پایه‌گذاری کرده بود، مثال‌زدنی است.

حجازی، با اشاره به روایت جنگ ۱۲ روزه ایران گفت: برداشت شخصی من این است که جوانان ما هنوز آن‌گونه که باید، شهید سید حسن نصرالله و شخصیت‌ها را نشناخته‌اند. توصیه می‌کنم حتماً به لبنان سفر کنید تا ببینید طیف‌های گوناگون مردم چگونه به سید حسن نصرالله علاقه دارند. البته ما در ایران، مقام معظم رهبری را داریم که همگان فدایی او هستند و با وجود همه تلاش‌های دشمنان، پیروان ایشان در مسیر انقلاب پایدار مانده‌اند. این کتاب حاصل زحمات فراوان تدوین‌کنندگان و همکاران‌شان است و امیدواریم اثری ماندگار در عرصه روایت باشد. روایت جنگ ۱۲ روزه و ناگفته‌های آن باید بیشتر بیان شود تا فتح بابی برای ناگفته‌های سید حسن نصرالله باشد.

مردم لبنان؛ برای سید فاتحانه عزادارانی کردند
حسین شرفخانلو، از نویسندگان کتاب «خسوف در بیروت»،، به سفر خود به لبنان اشاره و عنوان کرد: من توفیق حضور در مراسم تشییع سید حسن را داشتم. در آن چهار پنج شبی که در لبنان بودیم و میان مردم خون‌گرم قرار داشتیم، تجربه‌ای عمیق نصیبم شد که آن را از جمله شانس‌های نسل خود می‌دانم؛ این‌که ما توانسته‌ایم و می‌توانیم شاهد رخدادهایی باشیم که پیش‌تر تنها از آنها شنیده بودیم. در آن روزها، آیاتی را می‌خواندیم که همیشه شنیده بودیم، اما حالا می‌توانستیم آنها را ببینیم و درک کنیم. آنچه من در لبنان مشاهده کردم، یادآور عبارت زیبای حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها بود؛ عبارتی که بسیار شنیده بودیم، خصوصاً در منبرها، و بیش‌تر هم جنبه‌ای فاتحانه به آن داده می‌شد.

او ادامه داد: اینکه حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها با آن حجم عظیم از مصیبت، فقدان و جنایت روبه‌رو شد و وقتی از ایشان درباره آن واقعه پرسیدند، فرمود: «ما رأیتُ إلا جمیلاً» (جز زیبایی ندیدم)، همیشه برایم دشوار بود که این حقیقت را بفهمم. طبیعتاً زینب کبری (س) کسی نیست که به هر دلیل سخنی نادرست بگوید؛ او قطعاً حقیقت را بیان می‌کند. اما این حقیقت را تا پیش از این نمی‌فهمیدم، تا این‌که توفیق یافتم میان مردم لبنان قرار بگیرم. نمی‌گویم فقط میان مردم شیعه، بلکه اهل سنت را هم در میانشان دیدم و این عبارت را توانستم آنجا به چشم خود ببینم؛ مردمی که این عبارت را زندگی می‌کردند. به‌رغم این‌که بزرگ‌ترین سرمایه انسانی و اجتماعی لبنان را یکباره از دست داده بودند، به‌رغم آن‌که این حادثه در اوج اتفاق افتاد و آنها حتی فرصت و مجالی برای سوگواری سید حسن پیدا نکردند، و به‌رغم آن‌که جانشین سید حسن نیز به شهادت رسید، باز هم در تشییع سید حسن و در شب‌های منتهی به مراسم عزاداری، عزاداری‌ای فاتحانه برپا کردند.

پیشرفت ایران یا پیشرفت‌های پفکی کشورهای ثروتمند
حجت‌الاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، ضمن تشکر از نویسندگان و مولف اثر، از حس و حال خود در مراسم تشییع شهید سید حسن نصرالله گفت: هر آنچه آنجا دیدیم به یادماندنی بود؛ حتی برای کسانی که پیش‌تر نیز حضور یافته بودند، این بار تجربه‌ای خاص و متفاوت بود. از دخترانی که از مناطق دوردست پیاده، گریان به سمت مسیر تشییع می‌رفتند تا موسیقی شکوهمند کارن همایون و حس خوب بچه‌های لبنان و ذوقی که در چهره‌ها نمایان بود، خصوصاً وقتی دیدند عباس عراقچی و پس از او محمدباقر قالیباف پا به خاک‌شان گذاشتند.

او، به بیان خاطره‌ای از سفر خود به لبنان پرداخت و تشریح کرد: تک‌تک اتفاقات آن روزها جذاب و ماندگار بود. من تنها یک نمونه از آن خاطرات را بیان می‌کنم. شب قبل از مراسم، رفته بودیم تا به بچه‌هایی که در حوزه رسانه‌ای از مجموعه حزب و دیگران فعالیت می‌کردند، خدا قوت بگوییم. در همان‌جا یک مستندساز لبنانی نزد من آمد و با اصرار گفت که می‌خواهد به ایران بیاید و مستندی درباره «پیشرفت ایران» بسازد و از من خواست کمکش کنم. آن فرد از من پرسید چه اتفاقی افتاده که ایران به چنین پیشرفتی رسیده است.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، ادامه داد: او می‌گفت روایت پیشرفت ایران و شرایطی که ایران در آن به پیشرفت رسیده برایش بسیار مهم است؛ خصوصاً مقایسه آن با کشورهای ثروتمند منطقه که پیشرفت‌های پفکی و سطحی دارند، در حالی‌که ایران با وجود همه تحریم‌ها از تحریم پتروشیمی گرفته تا تحریم‌های هسته‌ای و دیگر بهانه‌های مرسوم به دستاوردهای واقعی رسیده است. او گفت: «می‌خواهم بیایم و روایت پیشرفت در شرایط سخت ایران را بسازم تا دینم را ادا کنم. در موضوعات دیگر مستندهای زیادی ساخته‌ام، اما در این باره تاکنون نساخته‌ام و احساس تکلیف می‌کنم این کار را انجام دهم.» این خاطره برای من از این جهت مهم بود که ما واقعاً یک ملت بودیم ولی پیوندی وثیق و سرنوشتی مشترک داشتیم. سهم مؤثر این اتفاق بزرگ، بی‌تردید متعلق به آن سید بزرگوار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها