چهارشنبه ۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۳
خیابان ۲۰۴؛ شاهد خاموش فاجعه‌ای فراموش‌نشدنی در حج ۱۳۹۴

حادثه منا در ۲ مهر ۱۳۹۴ مصادف با دهم ذی‌الحجه ۱۴۳۶ رخ داد؛ زمانی که حجاج برای رمی جمرات می‌رفتند و آخرین اعمال خود را به‌جا می‌آوردند و پس از آن قرار بود از احرام خارج شوند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا مِنا سرزمینی در ۵ کیلومتری شهر مکه و در نزدیکی مشعرالحرام است که حاجیان پس از یک شب توقف در مشعر، از صبح روز دهم به آنجا رفته و تا دوازدهم ذی‌الحجه (ایام تشریق) در آن بیتوته می‌کنند. اعمالی که در روز عید قربان بر حجاج واجب است شامل رمی جمره عقبی (سومین ستون)، قربانی، حَلق و تقصیر است. پس از آن، حجاج از احرام خارج شده و بخش زیادی از محرمات احرام بر حج‌گزار حلال می‌شود، اما حجاج همچنان باید به بیتوته خود در این سرزمین تا صبح روز سیزدهم ادامه دهند و هر روز رمی جمرات سه‌گانه (اولی، وسطی و عقبی) را تکرار کنند.

دوم مهر ماه ۱۳۹۴ مصادف با دهم ذی‌الحجه ۱۴۳۶، حدود ساعت صبح، وقتی حجاج به نیت رمی به طرف جمرات می‌رفتند، پلیس عربستان همه آنها را به طرف خیابان ۲۰۴ هدایت کرد. مسیرهای اصلی سرزمین منا به طرف جمرات خیابان‌های ۲۰۶، ۲۰۴، سوق‌العرب، شارع‌الجوهرة و طریق ملک فیصل هستند. خیابان ۲۰۴ و سوق‌العرب مسیر همیشگی حجاج ایرانی بوده و هست. خیابان ۲۰۴ به عرض ۱۰ متر و طول ۳ کیلومتر دو فرعی مهم دارد؛ اولی خیابان ۲۲۳ که خیابان ۲۰۶ را به خیابان ۲۰۴ متصل می‌کند، دومی خیابان ۲۱۵ است که ۲۰۴ را به سوق‌العرب متصل می‌کند. در سال‌های گذشته هرگاه جمعیت در ۲۰۴ زیاد می‌شد از فرعی ۲۱۵ به خیابان سوق‌العرب سرریز می‌شدند.

در روز حادثه، پلیس عربستان به دلایلی که هیچ وقت مطرح نشد ورودی خیابان سوق‌العرب را مسدود و همه زوار ایرانی و آفریقایی را به طرف خیابان ۲۰۴ هدایت می‌کرد. علاوه بر آن، در حالی که خیابان ۲۲۳ باز بود و حجاج آفریقایی هر لحظه به جمعیت توی خیابان اضافه شده و تراکم را در آن منطقه بیشتر می‌کردند، فرعی ۲۱۵ که می‌توانست نقش سوپاپ اطمینان را بازی کند، مسدود بود.

این حادثه در ۲ مهر ۱۳۹۴ مصادف با دهم ذی‌الحجه ۱۴۳۶ رخ داد؛ زمانی که حجاج برای رمی جمرات می‌رفتند و آخرین اعمال خود را به‌جا می‌آوردند و پس از آن قرار بود از احرام خارج شوند. در گزارش ذیل به شرح این حادثه، چگونگی وقوع آن، میزان تلفات، زمینه‌ها و ریشه‌های آن و نیز تکرار سوءمدیریت عربستان در برپایی هرساله حج پرداخته‌ایم. همچنین آن روز را از زبان افرادی که خود در آن روزها جزو زوار و مصدومین بودند یا خانواده‌های آنان هستند، بررسی کرده‌ایم.

برای این گزارش از کتاب «خیابان ۲۰۴؛ روایت یک فاجعه» تألیف زهرا کاردانی که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است، استفاده کرده‌ایم.
این کتاب در چهار بخش حادثه منا را شرح می‌دهد؛ در ابتدا، از زبان شاهدینی که روز عید قربان آن حادثه را از نزدیک لمس و تجربه کرده‌اند. سپس، از زبان همسفرانی که همراه با عزیزانشان به این سفر رفته و تنها به خانه بازگشته‌اند و همچنین از زبان گروه تفحص شهدا که از اولین لحظات حادثه مشغول امدادرسانی بوده و تا آخرین فرصت به جست‌وجوی شهدا پرداخته‌اند و در پایان از زبان خانواده شهدا که در ایران حوادث بعد از این فاجعه را روایت می‌کنند.

۳ ساعت انتظار برای حضور نیروهای امداد سعودی در محل حادثه
ساعت ۸:۳۰ صبح ازدحام جمعیت در این خیابان به حدی رسید که حجاج به سختی می‌توانستند قدم از قدم بردارند. دمای هوا در این ساعت ۴۷ درجه سانتی‌گراد گزارش شده بود. به گزارش شاهدان عینی، مسیر در انتهای خیابان با پلیس سعودی و به کمک نرده‌های فلزی مسدود شده بود. ساعت ۸:۴۵ جمعیت قفل شد. حدود ساعت ۹ کم‌کم حجاجی با بالا رفتن از دیواره فلزی چادرهای اطراف خیابان از فشار جمعیت و تنگی نفس فرار کرده و به بالای چادرها رفتند. زواری که به لحاظ جسمی ضعیف‌تر از باقی بودند بر اثر تشنگی، افت فشار خون، خستگی و کمبود اکسیژن از هوش رفته و زیر دست و پای باقی زوار افتادند.

حدود ساعت ۱۰ صبح، جمع زیادی از زوار جان خود را از دست داده بودند. امدادگران بعثه کشورهای مختلف از حادثه مطلع شده و خودشان را به خیابان ۲۰۴ رسانده و مشغول امدادرسانی بودند، اما هنوز خبری از نیروهای امداد سعودی نبود. ساعت ۱۲ نیروهای امداد سعودی به محل حادثه رسیدند. با ورود نیروهای پلیس سعودی منطقه امنیتی شد، بسیاری از نیروهای امداد بعثه‌ها از منطقه اخراج شدند و اجازه ورود پزشکان به منطقه داده نمی‌شد. نجات و خارج کردن مجروحین حادثه تا ساعت چهار عصر طول کشید و تفکیک و جمع‌آوری ابدان شهدا تا نیمه‌های شب ادامه داشت.

خبری که از سایت وزارت بهداشت عربستان حذف شد
آمار دقیقی از تعداد شهدای این حادثه در دست نیست. در ابتدا عربستان تعداد تلفات این حادثه را حدود ۷۰۰ نفر اعلام کرده بود، اما در تاریخ ۷ مهر اعلام شد که حمد بن محمد الضویلع، معاون وزیر بهداشت عربستان، طی خبری در پایگاه رسمی وزارت بهداشت عربستان، مجموع آمار کشته‌شدگان این حادثه را بر اساس عکس‌های دریافت‌شده از جانباختگان فاجعه، ۴۱۷۳ نفر ذکر کرده است. مدتی بعد، این خبر از سایت وزارت بهداشت عربستان حذف شد. همچنین پایگاه خبری «البروج» در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۹۴، آمار جان‌باختگان فاجعه منا را به استناد سندی که ادعا می‌شود از وزارت بهداشت عربستان افشا شده ۷۴۷۷ نفر اعلام کرد. پایگاه خبری مصری «البدیل» نیز این آمار را تأیید کرده است، اما در ادامه این خبر هم از خبرگزاری مذکور حذف شد.

تلفات مکرر حجاج، سنت هرساله عربستان سعودی
این نخستین باری نبود که که سوءمدیریت سعودی‌ها در مناسک حج از حجاج خانه خدا تلفات می‌گیرد. این فاجعه در ۲۵ سال اخیر، دست‌کم نهمین و مرگبارترین حادثه است؛ حوادثی که دارد تبدیل به یک آیین و رسم هر ساله می‌شود: سال ۱۹۹۰؛ پس از خرابی سیستم تهویه، به سبب خفگی ۱۴۲۶ حاجی فوت کردند. در سال ۱۹۹۴؛ در ازدحام هنگام رمی جمرات ۲۷۰ حاجی جان خود را از دست دادند. سال ۱۹۹۸؛ در شلوغی هنگام رمی جمرات بیش از ۱۱۸ حاجی کشته و بیش از ۱۸۰ نفر مجروح شدند. در سال ۲۰۰۰؛ در هنگام رمی جمرات به دلیل ازدحام ۳۵ نفر درگذشتند.

سال ۲۰۰۳؛ ۱۴ حاجی در شلوغی رمی جمرات فوت کردند. در سال ۲۰۰۴؛ در ازدحام رمی جمرات ۲۵۱ نفر کشته شدند. سال ۲۰۰۵؛ سه نفر در شلوغی رمی جمرات کشته شدند. سال ۲۰۰۶؛ در هنگام رمی جمرات در منا ۳۶۴ حاجی جان خود را از دست دادند.

مقامات عربستان به جای پاسخگویی، همه کسانی را که خواهان مشخص شدن سرنوشت حجاج خود بودند به «دخالت در امور داخلی عربستان و تهدید استقلال و حاکمیت آن» متهم کردند. از ساعات ابتدایی وقوع حادثه نیز انگشت اتهام را به طرف حجاج ایرانی گرفتند. شاهدان گواهی می‌دهند که در شب اول، همه شبکه‌های سعودی فاجعه را این‌گونه روایت می‌کردند: «این حادثه به دلیل بازگشت حجاج ایرانی در یک مسیر یک‌طرفه پدید آمده است.» این در حالی است که مکان استقرار حجاج ایرانی در منا و مشعر در دورترین نقطه از جمرات قرار دارد. با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که اگر حجاج ایرانی با طلوع آفتاب از چادرهای خود در منا حرکت کرده باشند، در آن ساعت از روز نمی‌توانسته‌اند رمی خود را انجام داده و در حال بازگشت باشند و این تنها قسمتی از حقایق مربوط به فاجعه منا است. گفته می‌شد در سال ۱۳۹۴ و هنگام فاجعه‌ای که اتفاق افتاد، نیروهای نظامی عربستان درگیر جنگ بودند و بنابراین برای انتظامات حج از دانش‌آموزان دبیرستانیِ نظامی‌شان استفاده کرده بودند. رفتارهای این افراد خام و ناپخته بود و چیزی بلد نبودند؛ یکی از آنها با موبایل بازی می‌کرد، یکی دیگر مدام از طریق بلندگو می‌گفت: «ارجاع، ارجاع» یعنی «برگردید»، در حالی که هیچ راهی برای بازگشت وجود نداشت.

نگهداری ابدان حجاج، در کانتینرهای حمل گوشت
حسن مولایی، که اولین سفر حج را رفته بود روایت خود را از روز حادثه اینطور بیان می‌کند: «بوی گوشت پخته می‌آمد. آسفالت خیابان زیر آفتاب تف خورده بود و کنار حوله‌های سفید، سیاه‌تر از همیشه به نظر می‌رسید. کف پایم را جمع کرده بودم و آهسته روی زمین می‌گذاشتم. فکر می‌کردم اگر از کوچه چادر مصری‌ها بیرون بزنم، می‌توانم خیابان ۲۰۴ را تندتند برگردم عقب و خودم را به چادرمان برسانم. کف زمین پر از بطری‌های آب پرس‌شده بود؛ انگار ماشین از رویشان رد شده باشد یا چند نفر رویشان افتاده باشند.»

جعفر مرادی، معاون کاروان بروجرد بود. به رسم هر ساله، مدیر کاروان مردهای کاروان را به مشعر می‌برد تا یک شب در آنجا بیتوته کنند و صبح برای اعمال رمی جمرات بروند. معاون کاروان باید خانم‌های کاروان را به مشعر می‌برد و بعد از توقف کوتاهی اعمال رمی جمرات را به‌جا می‌آورد. بعد از انجام اعمال رمی جمرات خانم‌ها، معاون کاروان به قربانگاه معیصم می‌رفت تا به نیابتشان گوسفندها را قربانی کند. ساعت ۸:۳۰ بود که منتظر می‌ماند تا مدیر کاروان با او تماس بگیرد و اسامی مردهایی را که اعمال را انجام داده‌اند اعلام کند تا به نیابتشان گوسفند قربانی کند. اما در ساعت ۱۰:۳۰ مدیر کاروان با او تماس می‌گیرد و می‌گوید بسیاری از مردها در جمعیت گم شده‌اند و خیلی‌ها زیر دست و پا رفته و فوت شده‌اند.

معاون و مدیر کاروان به سوله‌ای نزدیک قربانگاه معیصم می‌روند؛ سعودی‌ها عکس‌های کشته‌شدگان را برای شناسایی گذاشته بودند. از میان عکس‌ها سه نفر از اعضای کاروان پیدا می‌شوند و چهار نفر تا آخر سفر هیچ نشانی ازشان نبود و پیدا نشدند. جعفر مرادی، درباره آن روز می‌گوید: «بیرون از سوله‌هایی که عکس‌ها را شناسایی می‌کردیم، توی فضای آزاد که ایستاده بودیم، بوی تندی احساس می‌کردیم. از سربازی علت بو را سؤال کردم، گفت: سردخانه‌های معیصم پر شده و جنازه‌هایی که برایشان جا ندارند را توی کانتینرهای حمل گوشت نگهداری می‌کنیم. چاره‌ای هم نداریم؛ کدام سردخانه‌ای برای هفت هزار نفر جا دارد؟» کانتینرها یخچال داشتند اما دمای یخچالشان در حدی بود که می‌توانست گوشت منجمد را تا چند ساعت نگهداری کند، نه اینکه جسد انسان را منجمد کند. بیست‌وپنج یا سی تا کامیون بودند. موتورهایشان روشن بود و یخچالشان کار می‌کرد. خودم رفتم و از دور ازشان عکس و فیلم گرفتم. هرچه نزدیک‌تر می‌شدی، بوی تعفن قابل تحمل نبود. فیلم را برای برادرم تلگرام کردم.»

جمع‌آوری ابدان حجاج، توسط ترلی‌های حمل مواد غذایی
مسعود مجردی، رئیس حج و زیارت استان خراسان رضوی، نیز در حج سال ۱۳۹۴ حضور داشت. او تا آن سال ۳۵ بار به سفر حج رفته بود و تقریباً در هر سال حادثه‌ای در حج رخ داده بود و او شاهد تمام این حوادث بود؛ از حج سال ۱۳۶۶ که عربستان زوار را به گلوله بست، تا خرابی تونل، خرابی پل‌های خروجی جمرات، افتادن جرثقیل و حادثه منا. مسعود مجردی، به بیان خاطره خود از روز حادثه می‌گوید: «کنار خیابان اجساد زیادی روی زمین گذاشته بودند. بعضی‌ها بی‌حال و مجروح بودند و روی صورت بعضی‌ها حوله احرام کشیده بودند. هرچه جلوتر می‌رفتم، جنازه‌ها بیشتر می‌شد. زنده و شهید، مرد و زن، توی هم گره خورده بودند. خیلی‌ها ناله می‌کردند، التماس می‌کردند و می‌خواستند از زیر اجساد نجاتشان بدهی. ساعتها بعد یکی‌یکی تریلی‌ها وارد خیابان ۲۰۴ می‌شدند و پیکر حجاج را جمع می‌کردند. روی قسمت بار تریلی‌ها نوشته شده بود مرغ، فقیه، ماست عراقی، سبزیجات… همه‌شان ماشین‌های حمل مواد غذایی بودند، نه جنازه! می‌دانید چرا تا فردای آن روز جنازه‌ها از منا خارج نشدند؟ تریلی‌ها به صف همه توی ۲۰۴ آمده بودند. هر کدام که پر می‌شدند، راه برگشتی نداشتند، چون جلوی خیابان پر از جنازه بود و راه بسته؛ از پشت هم تریلی بود. ۲۰۴ یک خیابان دوازده‌متری بود و جای دور زدن هم نداشت. باید آن چند ده تریلی عقب می‌رفتند تا تریلی اول از خیابان خارج شود. جنازه‌ها را یکی‌یکی، حتی گاهی به کمک فرغون تا جلوی تریلی‌های پشت سر می‌بردند.»

سعودی‌ها برای اینکه قضیه را زودتر خاتمه بدهند، تمام شهدا را سریع خاک می‌کردند. از شهدای ایرانی تعدادی بودند که قابل شناسایی نبودند و مجهول‌الهویه محسوب می‌شدند. برای همین مسئول شناسایی اجساد بدون اینکه بداند آن پیکر چه کسی است، اسم یکی از مفقودین را روی آن می‌نوشت تا سریع‌تر بتوانند به ایران منتقل کنند. به ایران که می‌رسیدند، با انجام آزمایشات DNA هویت پیکر شناسایی می‌شد. فردی که مسئول شناسایی اجساد ایرانی‌ها در سردخانه معیصم بود می‌گوید: «فهمیده بودم تعدادی از شهدا را به دلیل حجم زیاد اجساد بعد از عکس‌برداری و نمونه‌گیری می‌برند، نماز می‌خواندند و دفن می‌کردند. چند بار وقتی داشتند اجساد را دفن می‌کردند رفته بودم بالای سرشان. با ماشین حمل جنازه، سی‌چهل تا جسد را می‌بردند و توی قبرهای سه‌طبقه بتنی دفن می‌کردند.»


او درباره حجم نگهداری ابدان شهدا در کانتیرنها می‌گوید: «با وجود انتقال پیکرهای ایرانی به ایران و دفن اکثر پیکرهای آفریقایی، اما هنوز یخچال‌ها و سردخانه‌ها و کانتینرها پر از جسد بود. در هر کانتینری حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ پیکر را روی هم به ارتفاع یک‌ونیم متر ریخته بودند. با اینکه جسد انسان برای نگهداری و انجماد باید در دمای منفی ۱۸ درجه باشد، اما در کانتینرهای با دمای حداکثر صفر درجه نگهداری می‌شدند و این باعث شده بود بوی نامطلوبی ایجاد کند. از تمام کانتینرها خون جاری شده بود. وقتی تیم شناسایی، پیکرها را شناسایی می‌کرد، کارهای اداری شروع می‌شد و از عربستان سعودی می‌خواستند که نامه ترحیل و انتقال شهدا به ایران را بدهد، اما آنان موافقت نمی‌کردند و دستور تدفین شهدای ایرانی را می‌دادند و تلاش می‌کردند به زور از مسئول شناسایی اجساد ایرانی امضا بگیرند. اما بعد از پیام رهبری، ترس به جانشان می‌افتد و پیکرهای شهدا را به ایران منتقل می‌کنند. البته خیلی از اجساد ایرانی تا قبل از پیام رهبری در آنجا دفن شده بودند».

آیت الله خامنه ای در روز هشتم مهرماه ۱۳۹۴ در دانشگاه علوم دریایی نوشهر با اشاره به حادثه منا فرمودند: «بحث سر وظایفی است که در مقابل یک عده، مجروح هر دولتی، هر ملتی، هر پزشکی، هر پرستاری، هر انسان سالم معنوی و قلبی‌ای برعهده دارد؛ این‌ها را رعایت نکردند در بیمارستان در کانتینر سرد، در صحرا رعایت حال بیمار را نکردند؛ رعایت حال انسان مستأصل را نکردند؛ رعایت حال تشنه‌ها را نکردند. امروز هم در انتقال ابدان مطهرشان به کشور مشکلاتی وجود دارد؛ مسئولین کشورمان دارند دنبال می‌کنند؛ فعالیت کردند، کار کردند، تلاش دارند می‌کنند؛ باید این کارها و فعالیت‌ها ادامه پیدا بکند ولیکن مسئولین کشور عربستان به وظایفشان عمل نمی‌کنند بلکه در مواردی نقطه مقابل وظایفشان عمل می‌کنند؛ موذیگری می‌کنند.
اگر کشور ما و ملت ما بخواهد در مقابل عناصر اذیت کننده و موذی عکس العمل نشان، بدهد اوضاع آنها خوب نخواهد بود؛ ما تا حالا خویشتن‌داری کردیم در قضایای متعددی خویشتن‌داری کردیم؛ دست ایران اسلامی از خیلی‌ها بازتر، است توانایی‌های ما امکانات ما از خیلی‌ها بیشتر است؛ می‌دانند که اگر بخواهند هماوردی کنند با نظام جمهوری اسلامی در هیچ صحنه‌ای حریف نمی‌شوند ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری اسلامی را نگه داشتیم؛ ما می‌توانیم عکس‌العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس العمل نشان بدهیم؛ عکس العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها