یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۳
بازگشت باشکوه داستان کوتاه

سال‌ها داستان‌های بلند و رمان‌های حجیم بر بازار نشر سلطه داشتند، اما اکنون نگرش به داستان کوتاه در حال تغییر است. ناشران می‌گویند مخاطبان معاصر، تجربه‌های ادبی فشرده، کوتاه و پرقدرت را می‌پسندند و این روند نویدبخش احیای جایگاه داستان کوتاه در ادبیات معاصر است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از بوکسلر، سال‌هاست که در صنعت نشر، رمان‌های حجیم و طولانی به عنوان فرم و قالب اصلی ادبیات شناخته می‌شدند و هنوز هم نماد اصلی ادبیات در بسیاری از فرهنگ‌ها محسوب می‌شوند. در بسیاری از کشورها و جوامع مختلف ادبیات با رمان‌های چندصد صفحه‌ای گره خورده ولی هرچند داستان کوتاه، از چخوف تا بورخس با وجود جایگاه دیرینه‌اش در سنت ادبیات جهان اغلب به‌عنوان قالبی فرعی یا تمرینی برای نویسندگان جوان تلقی می‌شود ولی شواهد حاکی از اتفاق و پدیده جدیدی است که نشان می‌دهد این نگاه به‌تدریج در حال تغییر است. ناشران امروز به وضوح می‌بینند که مخاطبان به داستان‌های کوتاه و رمانک گرایش پیدا کرده‌اند.

یکی از دلایل برجسته این دگرگونی، فشارهای اقتصادی است. افزایش قیمت کاغذ و هزینه‌های تولید باعث شده است که کتاب‌های کوتاه، هم برای ناشر مقرون‌به‌صرفه‌تر باشند و هم برای خریدار جذاب‌تر. اینجا نوعی «بازتعریف ارزش» رخ داده است: دیگر حجم زیاد به‌معنای ارزش ادبی بیشتر تلقی نمی‌شود. خواننده امروز به جای وزن فیزیکی کتاب، به تراکم معنایی و تجربه ادبی آن توجه می‌کند.

ناشران مستقل در این تغییر نقش تعیین‌کننده‌ای داشته‌اند. آنها همواره در برابر قالب‌های حاشیه‌ای و خلاقانه گشوده‌تر بوده‌اند و داستان کوتاه برایشان بستری مناسب جهت کشف صداهای تازه و جسورانه محسوب می‌شود. افزون بر آن، کتاب‌فروشی‌های بزرگ در سراسر جهان نیز دیگر صرفاً کتاب‌های پرحجم را در اولویت قرار نمی‌دهند؛ آثاری با صفحات اندک اما محتوای قوی اکنون فضای بیشتری برای دیده شدن پیدا کرده‌اند.

از طرف دیگر ذائقه فرهنگی امروز با قالب‌های کوتاه و فشرده سازگارتر است. در جهان امروز با وجود شبکه‌های اجتماعی و محتواهای کوتاه مخاطب تمایل دارد اثری را ظرف چند ساعت بخواند و تجربه‌ای کامل و رضایت‌بخش به‌دست آورد. از سوی دیگر، منتقدان و نویسندگان برجسته در سال‌های اخیر کوشیده‌اند تا یادآوری کنند که داستان کوتاه صرفاً «پله‌ای به سوی رمان» نیست. بسیاری از شاهکارهای ادبیات جهان – از «مرد مرده» چخوف تا «کتابخانه بابل» بورخس – نشان می‌دهند که کوتاهی نه محدودیت بلکه امکان تازه‌ای برای شدت بخشیدن به تجربه خوانش است.

می‌توان گفت که تغییر نگرش به داستان کوتاه حاصل ترکیب چند نیروست: شرایط اقتصادی نشر، نقش ناشران مستقل، تغییر ذائقه فرهنگی و بازشناسی ارزش زیبایی‌شناسانه این قالب. اگر تا چند سال پیش، انتشار مجموعه داستان کوتاه برای ناشران ریسک به حساب می‌آمد، ولی حالا این آثار نه تنها فرصت تازه‌ای برای کشف استعدادهای ادبی محسوب میشون بلکه پاسخ‌گوی نیاز مخاطبانی هم هستند که در جهانی شتاب‌زده، به دنبال تجربه‌های ادبی کوتاه، پرقدرت و به‌یادماندنی‌اند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها