سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در روزهای اخیر، انتشار پستی از سوی یکی از فعالان اینستاگرام درباره شاهنامه، واکنشهای گستردهای را در میان جامعه ادبی، اهالی فرهنگ و حتی مخاطبان عمومی برانگیخته است. بسیاری از کاربران این پست را توهینی به شاهنامه و فردوسی دانسته و آن را مصداقی از هدف قرار دادن هویت ملی و زیر سؤال بردن «ایراندوستی» تلقی کردهاند.
در همین حال، بابک شکری جوان دهه هفتادی از دیار فرهنگپرور و تمدنساز لرستان، نه در هیاهوی شهر بلکه کیلومترها دورتر از مرکز استان و در روستای پدری خود، با هزینه شخصی اقدام به ساخت سردیسی از فردوسی، یکی از بزرگترین مفاخر شعر و ادب ایران کرده است. او این اثر را بهعنوان ادای دین به خالق شاهنامه و پاسدار زبان و هویت پارسی، در همان روستا نصب کرده تا نشان دهد عشق به فرهنگ و میراث ملی، مرز نمیشناسد و در دل دورافتادهترین نقاط این سرزمین نیز زنده و جاری است.
راهی روستای «ملهبلوط» در ۵۰ کیومتری خرمآباد واقع در بخش مرکزی شهرستان چگنی میشویم تا از نزدیک با اهالی این روستا در رابطه با این اقدام گفت وگویی داشته باشیم.
وارد روستا که شدیم از یکی از اهالی آدرس سردیس را میپرسیم. با روی باز آدرسی که چندان پیچیده هم نیست را به ما میدهد، پسر بچهها در آن حوالی مشغول بازی هستند، ما را که با دوربین میبینند دورمان حلقه میزنند و با شیطنتهای خاص پسرانه، سوالپیچ میکنند.
اما به آنها میگویم اول شما به سوالات من پاسخ بدهید قول میدهم من هم به همه سوالات شما پاسخ دهم.
میپرسم: این سردیس را میشناسید؟ با شور و هیجان پاسخ میدهند: «فردوسیه!» یکی میگوید شاعر بوده، دیگری میگوید شاهنامه را نوشته و یکی دیگر با افتخار میگوید: «این رو بابک درست کرده، بابک شکری!»
یکی از بچهها با اشاره به خانه پدری بابک میگوید: «خانم، خونه بابکاینا اونجاست.» دیگری با لبخند میگوید: «خیلی خوشحالیم که این مجسمه توی روستامون نصب شده.» و یکی دیگر با اشتیاق میگوید: «من بلدم از شعرهای فردوسی بخونم.»
گفتم چه خوب! یکی دیگر از بچهها پیشنهاد داد خانم میشه همه با هم شعری از فردوسی رو بخونیم فیلم بگیری پخش بشه؟ گفتم: چرا که نه؟
و اینگونه شد که با هم زمزمه کردند:
«توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود»
اسمهای بچههارو پرسیدم، آرتین، امیررضا، امیرحسین، حامد، حسام، پارسا، داوود، جواد، امین، کیارش، امیررضا، یاشار، یاسین، ماهان، امین آنها از علاقهشان به خواندن کتاب گفتند و قول هدیه کتاب را هم از من گرفتند.
در این فاصله دهیار روستا نیز به جمع ما اضافه شد.
حمید صادقی با اشاره به اینکه این سردیس از سنگ معادن روستای ملهبلوط توسط یکی از جوانان هنرمند روستا ساخته شده است، افزود: با هماهنگی بخشداری مجسمه در ورودی روستا نصب شده است تا ضمن فرهنگسازی برای دیگر روستاها و آشنایی اهالی با مشاهیر و مفاخر سرزمینمان، کار آقای بابک شکری دیده و ارج نهاد شود.
وی با تاکید بر اینکه لازم است از اینگونه فعالیتها حمایت شود، افزود: اقدامات لازم برای فضاسازی بهتر اطراف این سردیس در دستور کار قرار گرفته است.
با کمک دو نفر از پسر بچهها به منزل پدر و مادر بابک شکری رفتیم، اما در منزل حضور نداشتند، برگشتیم به محل سردیس و با چند نفر دیگر از اهالی روستا صحبت کردیم، آنها هم ضمن ابراز رضایت از این اقدام شایسته فرهنگی خواستار حمایت از جوانان با استعداد روستا در همه زمینهها بودند، چرا که به گفته آنان روستای ملهبلوط روستایی فرهنگی است و جوانان با استعدادی دارد که به دلیل به دلیل کمتوجهی مسئولان، ناچار به مهاجرت شدهاند.
نکته قابل توجه اینکه برخی از اهالی روستا از توهین فعال اینستاگرام به فردوسی مطلع بودند و این اقدام را پاسخی درخور برای توهین وی دانستند.

مادر بابک شکری، با شنیدن اینکه ما در روستا حضور داریم به جمع ما پیوست و از استعداد ذاتی فرزندش در هنر و علاقهاش به خدمت به سرزمین مادری میگوید. او از بیتوجهی مسئولان به هنرمندان و مهاجرت اجباری آنان گلایه دارد.

علاقه به اساطیر و مشاهیر باعث شد مجسمهسازی را دنبال کنم
با بابک شکری سازنده این سردیس تماس تلفنی برقرار کردیم او از آغاز مسیر هنریاش میگوید: حدود هشت سال پیش بود که علاقهام به اساطیر ایران و مشاهیرش باعث شد به صورت خودآموز کار مجسمهسازی را دنبال کنم.
مجسمه فردوسی را صرفاً از روی علاقه و با هزینه شخصی ساختم. دو ماه روی این سنگ کار کردم و بعد به این فکر افتادم که آن را به روستایمان هدیه کنم.
وی افزود: مدتی طول کشید؛ اما در نهایت یک ماه پیش سنگ پایه مناسبی آماده کردم، آنرا از معدن تهیه و تراش دادم، سپس وارد روستا کردم و مجسمه را روی آن نصب کردم.
شکری با اشاره به اینکه خوشبختانه اهالی از این کار استقبال کردند و بازخورد مثبت زیادی گرفتم، افزود: قبل از نصب سردیس، نظر اهالی را پرسیدم و با استقبال و موافقت کامل مردم روستا روبهرو شدم. خوشحالم که کاری هرچند کوچک برای هویت و فرهنگ زادگاهم انجام دادم.
این هنرمند لرستانی در مورد مشخصات این اثر گفت: این اثر از جنس سنگ گوهره ساخته شده و ارتفاع آن یک متر و عرضش حدود پنجاه سانتیمتر است و روی پایهای دو متری از همان جنس سنگ قرار گرفته و کاملاً با هزینه شخصی اجرا شده است.
شکری گفت: علاوه بر فردوسی، مجسمههایی از شاعران و مفاخر ایرانی چون محمدرضا شفیعی کدکنی و نیما یوشیج و همچنین اسطورههای ایرانی مثل آرش کمانگیر، کاوه آهنگر ساختهام و فریدون و ضحاک را نیز در حال ساخت دارم.
دوست دارم آثارم در شهرها و روستاهای ایران جانمایی شوند
وی افزود: بیشتر این کارها آثار شخصیاند و در آتلیه خودم خلق میشوند؛ اما دوست دارم که این آثار روزی در شهرها و روستاهای ایران جانمایی و رونمایی شوند.
حفظ و تقویت هویت و فرهنگ ایرانی وظیفه همه ماست
شکری گفت: همیشه معتقدم که حفظ و تقویت هویت و فرهنگ ایرانی مسئولیتی بر دوش همه ما است و هر ایرانی باید برای نگهداری و ارتقای فرهنگ و تاریخ سرزمینش تلاش کند و خوشحالم اگر آثارم بتواند سهم کوچکی در این راه داشته باشد.
به گزارش ایبنا؛ اقدام خودجوش بابک شکری در ساخت و نصب سردیس فردوسی در روستای ملهبلوط، نشاندهنده زنده بودن عشق به فرهنگ و هویت ایرانی در دل مردم و ظرفیت بالای مناطق دورافتاده برای فعالیتهای فرهنگی است؛ حرکتی که هم نماد ایراندوستی است و هم نیازمند حمایت و توجه بیشتر مسئولان است.
نظرات