به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از اوپن کالچر، بسیاری از هنرمندان تلاش کردهاند تا حماسه دانته آلیگیری، کمدی الهی را به تصویر بکشند، اما هیچکس نتوانسته است تاثیری چنین ماندگار بر تخیل جمعی ما بگذارد مانند گوستاو دورا فرانسوی.
دورا در سال ۱۸۵۵ و در ۲۳ سالگی تصمیم گرفت مجموعهای از حکاکیها برای نسخهای از اثر کلاسیک دانته بسازد. او پیشتر به عنوان پردرآمدترین تصویرگر فرانسه شناخته میشد و نسخههای محبوب رابلِه و بالزاک را نیز منتشر کرده بود، اما نتوانست ناشر خود، لوییس هاشِت، را قانع کند تا پروژهای پرهزینه و بلندپروازانه را تامین مالی کند. هنرمند جوان تصمیم گرفت هزینه چاپ کتاب اول را شخصاً پرداخت کند. هنگامی که نسخه مصور دوزخ در سال ۱۸۶۱ منتشر شد، به سرعت به فروش رفت. هاشِت با تلگرامی به دورا نوشت: «موفق شدی! سریع بیا! من احمق بودم.»
هاشِت در سال ۱۸۶۸، پردیس و صعود را در یک جلد منتشر کرد. از آن زمان تاکنون، کمدی الهی دورا در صدها نسخه منتشر شده است. هرچند او آثار ادبی بسیاری دیگر، از کتاب مقدس تا «کلاغ» ادگار آلن پو، را تصویر کرده است، اما احتمالاً بهترین خاطره ادبی از او، تجسمهایش از آثار دانته است. آیدا آوده، مورخ هنر در جهان دانته مینویسد: «ویژگی تصاویر دانته ترکیبی از آثار متنوع کلاسیک مثل بدنهای برهنه میکلآنژ، سنتهای شمالی منظرههای عظیم، و عناصر فرهنگ عامه برخوردار است و بهعنوان یکی از برجستهترین دستاوردهای او شناخته میشود.»
تصاویر گوستاو دورا از کمدی الهی نه تنها تجسمی از متن ادبی دانته هستند، بلکه دریچهای به تخیل جمعی و تجربههای روحی مخاطب نیز باز میکنند. او با تلفیق سنتهای کلاسیک و عناصر فرهنگی روزگار خود، فضایی خلق کرده است که خواننده و بیننده را در سفر دانته از دوزخ تا بهشت همراه میکند. قدرت اثر دورا در آن است که تصاویرش مستقل از متن، داستان خود را روایت میکنند و همزمان حس حضور در جهانی فراطبیعی، وهمآلود و در عین حال باشکوه را به بیننده منتقل میکنند.
این تصاویر نه تنها متن را زنده میکنند، بلکه قدرت بصری شعر را به گونهای ملموس به نمایش میگذارند که هر نسل جدیدی را به تفسیر و تجربه دوباره آن دعوت میکند. در نهایت، موفقیت دورا یادآور این نکته است که تصویر و شعر میتوانند همزمان زبانی واحد بسازند؛ زبانی که روح انسان را به اعماق اخلاق، عشق و آسمان میبرد.

نظر شما