به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم رونمایی از کتاب «روح پدرم در دشت های آذربایجان آواز میخواند؛ روایتی از سه ماه پایانی زندگی استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق» اثر ائلدار محمدزاده صدیق با حضور خلیل پروینی، استاد ادبیات عرب و معاون دانشجویی و فرهنگی – اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس و جمعی از فرهنگ دوستان و علاقهمندان به زبان و ادبیات فارسی و ترکی آذربایجانی، همزمان با سومین سالگرد درگذشت حسین محمدزاده صدیق، مترجم قرآن، چهره ماندگار، دارای نشان و مدالهای متعدد ملی و بینالمللی و استاد زبان و ادبیات فارسی و ترکی آذربایجانی در فرهنگسرای امید تهران برگزار شد.
در این مراسم پس از رونمایی از کتاب، جمعی از اساتید دانشگاه، فرهیختگان و علاقهمندان درباره اندیشه و ابعاد مختلف شخصیتی و علمی وی صحبت کردند.
خلیل پروینی، استاد دانشگاه و معاون دانشجویی و فرهنگی – اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس در این مراسم گفت: صدیق فردی مخلص بود و به راه خود ایمان داشت. او استاد مسلم زبان فارسی و ترکی آذربایجانی بود؛ تاریخ و تمدن اسلامی را به خوبی میشناخت و عمرش را صرف زنده کردن زبان و ادبیات ترکی در ایران کرد.
معاون فرهنگی – اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: لازم است تا این شخصیت به جهان اسلام معرفی شود و درباره او پایان نامهها و کتابها نوشته شود. بنیاد و یا موسسهای به نامش تاسیس شود؛ کتابخانهاش طبق وصیت نامهاش سروسامان داده شود و خیابانی به نامش نامگذاری شود.
پروینی با بیان اینکه ما هنوز صدیق را نشناختهایم، گفت: او استاد مسلم ادبیات تطبیقی فارسی، ترکی و عربی و مترجم قرآن به زبان ترکی آذربایجانی بود و شایسته است برای تبیین اندیشه و آثارش اقدامات لازم از طرف مسئولین انجام شود.
اسرافیل باباجان، استاد دانشگاه ادبیات ترکی عثمانی قدیم در دانشگاه ییلدیریم بایزید در آنکارا نیز در پیام تصویری که به این مراسم فرستاده بود، بیان کرد: حسین محمدزاده صدیق نه تنها برای زبانشناسان ایران و ترکیه ارزشمند است، بلکه نظریات وی در تمام دنیا حائز اهمیت است. هم اکنون آثار وی در دانشگاههای ترکیه تدریس می شود و از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است.
سعید فرضیزاده، شاعر، نویسنده و متخصص در مدیریت دانش و هوش مصنوعی در این مراسم گفت: امروز، ما تنها در مراسم رونمایی یک کتاب گرد نیامدهایم؛ بلکه در حقیقت، در آستانه گشایش دریچهای به سوی معنای زندگی ایستادهایم. کلمهای که فرزند هنر درباره پدر هنرمندش نوشته است و این گونه نام پدر را که خود فرزند هنر بود زنده کرده است و چه خوش است فرزند پدری بودن که خود هنر است، حقیقت کلمات این کتاب فراتر از یک زندگینامه است؛ این کلمهها مرثیه نیستند، مرامنامهای هستند برای جاودانگی انسان در پرتو اندیشه و معرفت؛ حسین محمدزاده صدیق، مردی بود که زندگیاش با کلمه آغاز شد و با کلمه نیز به جاودانگی رسید. او در نوجوانی، با گاثههای زرتشت همسخن شد، در جوانی در زندان استبداد، با شعر و اندیشه بر زنجیرها شورید و در سالخوردگی، کتابخانهای از کلمهها را بنیان نهاد که امروز، همچون ربع رشیدی تبریز و بیتالحکمه بغداد، میتواند مشعل دانایی یک ملت باشد.
این استاد دانشگاه در رابطه با کتاب «روح پدرم در دشت های آذربایجان آواز می خواند» تاکید کرد: این کتاب به ظاهر روایت سه ماه پایانی زندگی پدر هنر است، اما در حقیقت، پژواک سه هزار سال فرهنگ این سرزمین است. هر کس کلمه ای از این کتاب را میخواند در کوچه کوچههای آذربایجان با نام و یاد پروفسور صدیق پرواز میکند و آواز میخواند، آوازی از کلمات؛ کلمه به کلمه این کتاب میگوید، استاد رفت. اما، رفتنش غروب کلمههایش نبود؛ طلوعی بود در افق جاودانگی. قلمش هنوز جاری است، اندیشهاش هنوز زنده است و در هر صفحه این کتاب، روح او با ما سخن میگوید و مارا به پرواز در میآورد.
وی با تاکید بر اینکه کتابخانه به یادگار مانده از صدیق گنجینه و میراثی ارزشمند است، گفت: به دنبال آن هستیم تا بهترین تصمیم را برای بهرهمندی محققین از این کتابخانه به صورت حضوری و مجازی بگیریم تا این میراث گرانبها و گنجینه ماندگار در هر نقطه ای از جهان قابل استفاده باشد.
در ادامه این مراسم، امیرعلی برقی، دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی صحبت کرد.
وی با بیان اینکه این کتاب به خوبی توانسته است به تشریح وقایع ماههای آخر حیات صدیق و بیان حالاتش در آن بُرهه بپردازد و جزئیاتی قابل اعتنا در کتاب شرح شده است، توضیح داد: در جای جای عبارات این کتاب میتوان مهر فرزندی دلنگران نسبت به پدر را دید و از عمق احساس و عاطفه نویسنده آگاه شد. جز برهه پایانی زندگی استاد، اشارات و اطّلاعات جالبی راجع به سراسر زندگی وی در کتاب مندرج است که از لحاظ اطلاعات بیوگرافیمحور، ارزش بالایی دارد، خصوصاً میتوان به آنچه در صفحات ۵۶ و ۵۷ آمده اشاره کرد که سندی جالب توجّه و درسآموز، ناظر به سجایای اخلاقی والای وی است. این سند حتّی برای بسیاری که از نزدیک هم با استاد آشنایی داشتند، سندی تازه و کمتر شناخته شده است.
برقی گفت: زندگی شخصیتهایی نظیر مرحوم استاد صدیق به حدّی با کارهای پژوهشی و علمی در هم تنیده بود که به جرئت میتوان گفت حتّی بخش خانوادگی حیاتشان هم رنگ و بوی علمی و پژوهشی داشت. از همین رو بخشی از این کتاب خواهی نخواهی باید به شرح کارهای علمی و ادبی استاد میپرداخت که چنین نیز شده است چنانکه در این اثر فصلی به معرّفی فعالیتهای مطبوعاتی وی از جمله انتشار مجلات گوناگون و همچنین نویسندگی در این مجلات پرداخته است. این بخش شامل فهرستی کامل از نشریاتی است که مرحوم استاد صدیق در آنها قلم زده یا صاحب امتیاز و منتشر کننده آنها بوده؛ خواندن این بخش تصویری از شخصیّت مطبوعاتی استاد صدیق را در اختیار علاقهمندان قرار میدهد.
این متخصص زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: بخشی دیگر از ابعاد شخصیتی صدیق و شاید مهمترین بُعد، جنبه ادبی شخصیت وی در قالب یک محقّق ادبی پر کار و تمام عیار است که بخش عمده حیات پر برکت خود را صرف پژوهش در ادبیات ایران بهویژه ادبیات آذربایجان کرده و حاصل آن صدها کتاب خصوصاً تصحیح علمی و انتقادی دیوانهای شعر است که اکثر آنها اوّلین قدم در تدوین علمی این آثار در ایران بوده است؛ بنابراین هر اثری که درباره صدیق نوشته میشود، بدون پرداختن به بُعد ادبی وی ناقص است و از همین روی در کتاب حاضر هم فهرستی از آثار وی در این حوزه عرضه شده است که اگرچه در تهیه آن رعایت اختصار شده ولی نسبت به آثار پیشین از جمله کتاب کتابشناسی آثار صدیق، اثری کاملتر است.
برقی در بخشی از صحبتهای خود به کتابخانه یادگار مانده از صدیق اشاره کرد و گفت: جز کتابها و مقالات صدیق که در واقع میراث ادبی وی است، یکی از مهمترین مواریثش کتابخانه وقفی است که خود هم علاقه وافری به آن داشت و در گردآوری آنکه شامل کتابهایی به زبانهای مختلف است زحمت وافری کشیده بود. اهمیّت این کتابخانه برای صدیق به حدّی بود که دلنگرانی وی برای آینده این کتابخانه در وصیّتنامه نیز منعکس شده است. خوشبختانه در این اثر، گزارشی هر چند اجمالی از محتوای این کتابخانه ارائه و تلاشهای فرزند صدیق و نویسنده کتاب برای جاینمایی این کتابها در قالب کتابخانهای که نیازهای علاقهمندان را مرتفع کند تشریح شده است. امیدواریم این تلاشها هر چه زودتر به سامان برسد و کتابخانه وقفی صدیق در اختیار طالبان علم قرار گیرد.
وی درباره کتاب «روح پدرم در دشت های آذربایجان آواز می خواند» گفت: نثر کتاب روان و صمیمی است که خصوصاً عاطفه سرشار نویسنده نسبت به پدر در سطر به سطر اثر جاری و خواندن آن را شیرین و جذّاب کرده است؛ از سوی دیگر تجلیل و تعظیم نویسنده نسبت به پدر و سوگمندی از عوارض بیماری و در گذشت صدیق هم در اثر به خوبی منعکس شده به گونهای که بر جان خواننده مینشیند و تأثّر او را دو چندان میکند.
پدرم عاشق ایران و ایرانی بود
در ادامه این مراسم، ائلدار محمدزاده صدیق، نویسنده کتاب که دارای دکتری مدیریت دانش است، گفت: در این کتاب به دنبال آن بودم تا ضمن بیان خاطراتم از سه ماه پایانی پدرم و حتی برخی از خاطراتم از دوران کودکی با او، به معرفی واقعی پدر بپردازم. پدرم را عاشق ایران و مردم ایران میدانم. این عشق سبب شد تا او به معلمی روی بیاورد و حتی ادامه تحصیلات تکمیلی خود را در ادبیات تطبیقی فارسی، ترکی و عربی و ادبیات خاور دور دنبال کند. همین عشق و علاقمندی او به خاک و زبان مادریاش سبب شده بود تا شاید توسط گروههای مختلف سیاسی مورد سوء استفاده قرار گیرد. او تنها به دنبال نهادینه کردن زبان و ادبیات ترکی در ایران و آگاه سازی مسئولان به اهمیت این فرهنگ و زبان برای ایران و ایرانیان بود. عاشق عقایدش بود و در این راه هزینههای بسیاری پرداخت کرد. راه اندازی انجمنهای ادبی گوناگون، جمعیتهای فرهنگی متعدد، نشریات، مجلات، بولتنها و کتابها، فقط و فقط در راه عشق و آمالش یعنی نهادیه کردن زبان و ادبیات ترکی در ایران به عنوان یکی از زبان های رایج در ایران بود.
وی افزود: پدرم، بیش از ۳۰۰ اثر ماندگار برای مردم ایران تالیف، تصحیح و منتشر کرد؛ آثاری که گاه پلی بین نسل کنونی و نسل قدیمی ایران بود و سبب شناخت بهتر و بیشتر مشاهیر کشورمان از جمله حکیم محمد فضولی، سید عمادالدین نسیمی، سید عظیم شیروانی، امیرعلیشیر نوایی، مولانا و شمس تبریزی، مسیحی تبریزی، قوسی تبریزی و بسیاری دیگر شد. او نهادینه شدن زبان و ادبیات ترکی در ایران را یک فرصت می دانست؛ فرصتی که سبب توسعه ایران و ایرانی خواهد شد.
این نویسنده گفت: من این کتاب را در ۳۰ فصل تقسیم و سعی کردم در هر فصل یکی از توانمندیها، نظریهها، تخصصها و خدمات ایشان را بررسی کنم. فعالیتهای ژورنالیستی، عقاید، تالیفات، تصحیح متون و نسخ خطی وحفظ و گسترش فرهنگ ایرانی به ایرانیان در این کتاب هر فصل داستان خود را دنبال میکند و سعی کردم با سبک نگارش و شیوه ای مخاطبپسند کار را پیش ببرم تا مخاطب تا پایان فصل را مطالعه کند و بداند که با هر خط مطالعه اش، آگاهی بیشتری به دست خواهد آورد.
فرزند صدیق در خصوص کتابخانه تخصصی به یادگار مانده از پدرش عنوان کرد: این کتابخانه تخصصی حدود ۲۰ هزار جلد کتاب در حوزه علوم انسانی، اسلام، الهیات، زبان شناسی، آذربایجان پژوهی، تورکولوژی و ارتباطات و است که طبق وصیتش در تبریز و یا یکی از شهرهای سرزمین پهناورمان برای عموم متخصصان آماده سازی خواهد شد. با مسئولین فرهنگی استانهای آذربایجان شرقی، اردبیل و تهران صحبت هایی شده است و به زودی نتیجه بخش شده و میراث گرانبها و گنجینه ارزشمند برای تمام محققین قابل استفاده خواهد بود.
در ادامه این برنامه ضمن تشکیل میزگرد تخصصی درباره ابعاد شخصیتی و سجایای علمی و ادبی پرفسور حسین محمدزاده صدیق بحث و بررسی شد.
کتاب «روح پدرم در دشت های آذربایجان آواز می خواند» خاطرات ائلدار محمدزاده صدیق، فرزند مرحوم حسین محمدزاده صدیق از سه ماه پایانی زندگی پدرش است که در ۲۰۰ صفحه، توسط انتشارات قلم صدیق در تهران منتشر شده است.
نظرات