سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شهاب دارابیان: روز خبرنگار، فرصتیست برای قدردانی از چشمهای بیداری که روایتگر حقیقتاند، و در میان این چشمها، چشمهایی هستند که سالهاست خیره به صفحههای کتاب ماندهاند؛ خبرنگاران حوزه کتاب، آنان که نه فقط راوی اخبار، که حافظان حافظه فرهنگی این سرزمیناند.
پایان دهه هشتاد بود که نخستینبار پایم به تحریریهای در حوزه کتاب باز شد. فضایی خاص و پُرهیبت بود. پیشکسوتانی با موهای سپید، چون کوه ایستاده بودند، نزدیکنشدنی و درخشان. گروهی دیگر، جوانتر اما نامآشنا و صاحبجایگاه، و ما هفت، هشت نفر تازهوارد که شور حضورمان هنوز یکساله نشده بود.
حالا اما یکدهه و نیم از آن روزها میگذرد، و نکته تلخ اینجاست که هنوز هم، ما همان آخرین نسلی هستیم که به رسانه کتاب پیوستهایم. در این سالها، بسیاری آمدند اما دوام نیاوردند نه بهخاطر ناتوانی، که به دلیل نبود امنیت شغلی، نبود حمایت مادی و معنوی، و کمتوجهی ساختاری به این حوزه. پیشکسوتان یا بازنشسته شدند یا به مشاغل دیگر کوچ کردند، و بسیاری از میانهنسلها نیز رفتند؛ و ما ماندهایم، نه چون مقاومترینها بودیم، بلکه شاید تنها چون دلسپردهترینها بودیم.
امروز با نوعی خبرنگاری در حال انقراض مواجهایم؛ گونهای که بیصدا از زیستبوم فرهنگ ما حذف میشود. خطر انقراض خبرنگار تخصصی کتاب، از خطر انقراض یوز آسیایی یا خشکشدن دریاچه ارومیه کمتر نیست. شاید حتی نزدیکتر و بیسروصداتر. در حالیکه در جهان، خبرنگاری حوزه کتاب دگرگون شده است.
با ترکیبی از تحلیل عمیق، گفتوگوهای بینرشتهای، گزارشهای انتقادی، استفاده از پادکستها، و بهرهگیری از شبکههای اجتماعی برای ترویج اندیشه. ما هنوز درگیر بقا هستیم. در بسیاری از کشورها، روزنامهنگاران کتاب نهتنها متخصص بلکه مورد حمایت رسمی و غیردولتیاند؛ رسانههای معتبر برای تحلیل کتابها بودجه اختصاص میدهند و استقلال حرفهای خبرنگار را به رسمیت میشناسند. اگر ما نیز به فکر نباشیم، در آیندهای نهچندان دور، ممکن است هر یک از ما به ارزش کلکسیونی بدل شویم؛ آخرین بازماندگان رسانهای که زمانی روح فرهنگ کشور را زنده نگاه میداشت.
روز خبرنگار را گرامی میداریم؛ و در این روز، بیش از همیشه نیازمند بازنگری و سیاستگذاری جدی برای حفظ و احیای خبرنگاری فرهنگی، بهویژه در حوزه کتاب هستیم. آینده فرهنگ، بدون صدای روایتگر آن، آیندهای خاموش خواهد بود.
نظر شما