به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سالن هارمونیک سنتر کرج، عصر یکشنبه میزبان رونمایی از کتاب «بیکمبو» بود. در این فضای هنرمندانه جمعی از علاقهمندان، منتقدان و نویسندگان گردهم آمدند تا اثر تازه مولود سوزنگران را مرور کنند و از آن بگویند.
در این مراسم، نسیم فلاح نویسنده و منتقد، گفت: کتاب روایت ضد جنگ دارد و از خصوصیت بومی و لهجه در این داستان استفاده شده است.
وی در ادامه گفت که سوزنگران در اثر اولش به نام عیدی موتورچی هم از همین روش استفاده کرد و تسلط خیلی خوبی روی نوشتن داستان بومی دارد.
در ادامه علی جلایی، نویسنده و منتقد، گفت: من بدوی با اثر برخورد میکنم. اول نگاه میکنم ببینم داستان لذت بخش هست یا نه. این داستان برای من جذاب بود و در تمام طول مدتی که داستان را میخواندم برایم خسته کننده نبود و ریتم تا پایان حفظ شده بود. این اثر از این منظر خیلی تاثیرگذار بود که جنگ تا چه اندازه میتواند روی پیوندها اثر بگذارد؛ حتی پیوند برادری و خویشاوندی.
جلایی در ادامه گفت: مدتها بود اثری نخوانده بودم که در آن از تمام عناصر جذابیت استفاده شده باشد. استفاده درست از کشمکش، طنز، عشق و خشونت باعث جذابیت بیشتر اثر شده بود. در مورد لهجه اگر من نویسنده اثر بودم از لهجه کمتر استفاده میکردم. چند صدایی این کتاب را هم خیلی دوست داشتم.
احمد حسنزاده، نویسنده و منتقد، هم با اشاره به نگاه متفاوت سوزنگران به موضوع جنگ اظهار کرد: مولود سوزنگران در «بیکمبو» توانسته با نگاهی متفاوت و با ظرافتی مناسب به مسأله جنگ بپردازد؛ در جنگ معمولاً با ضایعههای عمیق روبهرو هستیم. وی موفق شده در میان خشونتها، وجه انسانی داستان را حفظ کند. از سوی دیگر، دیالوگها در این رمان بسیار تأثیرگذار هستند و بهخوبی با روح داستان همراه شدهاند.
شخصیتپردازی در «بیکمبو» سطحی یا سادهانگارانه نیست
در ادامه، جهانگیر شهلایی، دبیر جایزه ادبی «پرانتز»، درباره مسیر روایت داستان گفت: مسیر روایت در این رمان، مسیری صحیح است. در ادبیات ایران، معمولاً با مشکل در پیشبرد قصه مواجه هستیم. اما باید به سوزنگران تبریک گفت؛ چرا که «بیکمبو» جزئیات دقیق و قابل توجهی دارد. همه میدانند هماهنگ کردن جزئیات، کاری دشوار است، اما سوزنگران این کار را بهخوبی انجام داده است.
وی افزود: او حتی به شخصیتهای فرعی نیز پرداخته و وارد جزئیات زندگی آنان شده است؛ امری که در رمانهای امروز کمتر دیده میشود. از سوی دیگر، «بیکمبو» پایان مناسبی دارد و توصیه میکنم مخاطبان، بهخاطر همین پایانبندی هم که شده، این اثر را مطالعه کنند.
دبیر جایزه ادبی «پرانتز» با اشاره به ویژگیهای شخصیتپردازی و ریتم داستان گفت: شخصیتپردازی در «بیکمبو» سطحی یا سادهانگارانه نیست. ریتم داستان تند و پویاست که این مسئله بهعنوان یک نقطه قوت، مخاطب را با خود همراه میکند و اجازه خستگی نمیدهد.
«بیکمبو» داستانی پیچیده با طرحی منسجم و فکر شده دارد
شهلایی ادامه داد: اگر بخواهم نقدی مطرح کنم، باید بگویم که در برخی بخشها ممکن است مخاطب دچار سردرگمی شود. اما تنوع شخصیتها و گسترش تدریجی آنها در طول داستان، باعث میشود این مسئله بهسرعت رفع شود.
وی در پایان نیز ضمن تبریک به سوزنگران، ابراز امیدواری کرد که او این مسیر را ادامه دهد و این تحسینها سبب نشود که در حاشیه امن باقی بماند.
اسماعیل سالاری نیز در بخش دیگری از مراسم با تأکید بر ساختار و نثر رمان گفت: «بیکمبو» داستانی پیچیده با طرحی منسجم و فکر شده دارد. خردهروایتهای زیادی در کتاب وجود دارد که با دقت طراحی شدهاند. یکی دیگر از نقاط قوت، دیالوگنویسی قوی در این رمان است؛ شخصیتپردازی از طریق دیالوگها بسیار خوب از کار درآمده است.
این نویسنده جوان با اشاره به بخشهایی از کتاب که به دیالوگ میان دو شخصیت معتاد اختصاص دارد، گفت: برای دو شخصیت حجت و سالار دیالوگهایی درخشان نوشته شده که شایسته تحسین هستند چرا که از طریق دیالوگها شخصیت این دو درآمده است.
ادبیات ضد جنگ را نباید کنار گذاشت
سالاری افزود: محتوای داستان درباره جنگ است؛ جنگی تلخ که زخمهایش عمیق است. این جنگ بسیار به ما نزدیک است، نه فقط از نظر جغرافیایی بلکه از نظر روانی و اجتماعی.
وی همچنین بیان کرد: برخی آثار را میتوان به صورت موازی با یکدیگر مطالعه کرد. «بیکمبو» نیز از جمله آثاری است که میتوان آن را در کنار داستان «حفره» اثر قاضی ربیحاوی قرار داد و خوانش کرد.
ادبیات ضد جنگ، امروز بیش از هر زمان دیگری ضروری است و نباید آن را کنار گذاشت. تا زمانی که در خاورمیانه زندگی میکنیم، به چنین ادبیاتی نیازمندیم. حتی باید به نویسندگان توصیه کرد که در این حوزه بیشتر بنویسند.
خانهها مثل صاحبانشان فرو میریزند
در ادامه سروش محمدنیا، نویسنده و منتقد، گفت: من این کتاب را چندین بار مطالعه کردهام و همیشه این پرسش برایم مطرح است که چرا این کتاب خوب است؟ یکی از دلایل اصلی، فصل اول آن است. این فصل درخشان و جذاب است؛ بهگونهای که هنگام خواندن یا حتی شنیدن آن، گویی به یک قطعه موسیقی کلاسیک گوش میدهیم. این فصل با این جمله آغاز میشود: «ماشینها مثل خرما به هم چسبیدهاند». چنین تشبیههایی، که ریشه در عناصر بومی جنوب دارند، فضا را باورپذیر و زنده میکنند. در بخش دیگری از کتاب آمده است: «خانهها مثل صاحبانشان فرو میریزند». این جمله، نمایانگر جبر جغرافیایی و فشارهای بیرونی است. در اینجا با رابطهای عمیق میان انسان و مکان مواجه هستیم.
«بیکمبو» از نظر بهکارگیری استعارهها و نمادها نیز قوی عمل کرده است. برای مثال، رودخانه دز که در داستان به آن اشاره شده، صرفاً یک رودخانه نیست؛ در بخشهایی نجاتبخش و مهربان است و در بخشهایی دیگر، خشن و بیرحم. این رودخانه در واقع به یک شخصیت مجزا تبدیل شده است. این نویسنده همچنین گفت: در نهایت، باید گفت این رمان با شهامت نوشته شده است؛ اثری تلخ اما زیبا.
مکان کاملاً با معنای داستان پیوند خورده بود
در ادامه نسیم فلاح گفت: مکان شالوده یک داستان است. نویسنده با استفاده از مکان میتواند روی شخصیتپردازیها اثر بگذارد. در «بیکمبو» اگر از منظر مکان بخواهیم به داستان نگاه کنیم با یک ساختار غنی چند لایه مواجه میشویم. از مکان به عنوان یک عنصر شکلگیری معنا استفاده شده است که بین هویت و خصوصیات روانی شخصیتها پیوند ایجاد کرده و از این ظرفیت مکانی برای پیشبرد داستان بهدرستی استفاده شده است. ما با داستانی طرف هستیم که تاثیر اتفاقات جنگ را روی آدمها بیان میکند. نویسنده در این داستان بهدرستی از اصل چخوف استفاده کرده و از تمام چیزهایی که در داستان آمده بهدرستی استفاده شده است. روان رنجور آدمهای داستان را میتوان از مکان داستان هم دریافت کرد.
«بیکمبو» یک واژه دزفولی به معنای «تنها و بیکس» است
در پایان مراسم، مولود سوزنگران، نویسنده «بیکمبو»، اظهار کرد: من با داستان بیکمبو زندگی کردهام و آن را دوست دارم. طرح این داستان را برای مدرسه داستان صاد فرستادم و با همراهی آقای کفاش این اثر را به پایان رساندم.
این نویسنده جوان ادامه داد: درباره انتخاب نام کتاب نیز باید بگویم که بیکمبو یک واژه دزفولی به معنای «تنها و بیکس» است؛ به معنی کسی که تنها و ساکت نشسته است. برخی معتقد بودند که نباید این نام را برای کتاب انتخاب میکردم و آن را دارای اشکال میدانستند، اما من این نام را انتخاب کردم و به آن باور دارم؛ چراکه با شخصیت اصلی داستان، ارتباط مستقیم دارد.
مراسم رونمایی کتاب «بیکمبو» که به همت موسسه فرهنگی و هنری «بخوان با ما» برگزار شد با استقبال خوب مخاطبان و حضور فعال منتقدان و نویسندگان به پایان رسید. گفتوگوهای صمیمانه و تحلیلهای دقیق حاضرین نشان از اهمیت این اثر در ادبیات جنگ معاصر ایران دارد. «بیکمبو» علاوه بر روایت تلخ جنگ، با نثری روان و شخصیتپردازی قوی، توانسته مخاطب را در دل داستان همراه کند و تجربهای متفاوت ارائه دهد. امید است این رمان، مسیر تازهای در ادبیات ضد جنگ باز کند و نویسندگان را به خلق آثاری در این حوزه تشویق کند.
نظر شما