به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پس از ماهها درگیری و محاصره نوار غزه، شرایط انسانی در این منطقه به وضعیت بسیار بحرانی رسیده است. بر اساس گزارشهای نهادهای بینالمللی، مردم غزه با کمبود شدید غذا، آب آشامیدنی سالم، دارو و خدمات درمانی مواجه هستند. تخریب گسترده زیرساختهای حیاتی مانند بیمارستانها، مراکز توزیع غذا و تأسیسات آبرسانی، شرایط زندگی غیرنظامیان را به شدت دشوار کرده است.
سازمان ملل متحد بارها نسبت به وقوع «قحطی قریبالوقوع» در این منطقه هشدار داده و خواستار ایجاد مسیرهای امن برای ارسال کمکهای بشردوستانه شده است. با این حال، بسته بودن گذرگاهها و ادامه عملیات نظامی، روند امدادرسانی را با چالشهای جدی روبرو ساخته و میلیونها نفر از ساکنان غزه را در معرض خطر جدی قرار داده است.
گزارشها از مناطق شمالی نوار غزه نشان میدهد که برخی خانوادهها برای تأمین حداقل نیازهای غذایی خود ناچار به مصرف غذاهای فاسد، علوفه حیوانات و حتی برگ درختان شدهاند. در همین حال، وضعیت تغذیه کودکان، بهویژه در مناطق درگیر، بهشدت بحرانی گزارش شده و موارد متعددی از سوءتغذیه حاد در میان کودکان به ثبت رسیده است.
ادامه این شرایط، در صورت فقدان اقدام فوری از سوی جامعه جهانی، میتواند به فاجعهای انسانی در ابعادی گستردهتر منجر شود. نهادهای حقوق بشری خواستار توقف فوری حملات، رفع کامل محاصره و ازسرگیری جریان پایدار کمکهای بشردوستانه به غزه شدهاند.
دو قوطی لوبیا و آب شیرین به قیمت یک امید
در دل این بحران، سبدهای غذایی ارسالی به خانوادهها تصویری دردناک از کمبودها و نیازهای اولیه را بازتاب میدهد. سهم یک خانواده هفت نفره تنها شامل دو قوطی لوبیا، یک قوطی کنسرو گوشت مرغ، لانشن، دو بطری آب، دو قوطی عسل سیاه و دو قوطی کوچک پنیر است. پدری آواره که خانهاش را از دست داده، این مقدار اندک را با خوشحالی حمل میکند و میگوید: «بالاخره یک جرعه آب شیرین میخورم.»
این کمکها از طریق گذرگاه رفح به جمعیت هلال احمر فلسطین در خان یونس ارسال شده و محصول حمایتهایی مانند «بانک غذای مصر» است که حتی آدرس فرستنده روی کارتنها مشاهده میشود. مردی که این کمکها را دریافت کرده میگوید: «میشود آن را به کل هفته آینده تقسیم کرد، فقط مشکل نان باقی میماند.»
پیروزی کوچک زنان در دل محاصره
نان، بهعنوان غذای اصلی مردم، اکنون به نمادی از دستاوردهای کوچک و روزنهای از امید در دل شرایطی بدل شده که بسیاری آن را «جهنم زندگی» توصیف میکنند. زنی با شادی از صف نانوایی بازمیگردد و میگوید: «یک بسته کامل نان آوردم؛ نمیدانید چه پیروزی بزرگی است.» او بهخوبی میداند که این بسته نان، غذای یک روز کامل خانوادهاش را تأمین میکند و شاید حتی برای صبحانه فردا نیز چیزی باقی بماند، اگر چیزی جز نان خالی در سفره نباشد.
زنان، که اغلب سرپرستی خانوادههایی با کودکان گرسنه را بر عهده دارند، تلاش میکنند با صرفهجویی و مدیریت اندک مواد غذایی موجود، زندگی را حفظ کنند. یکی از آنان میگوید: «از صبح زود بیرون زدهام، چون بچهها دیشب بدون شام خوابیدند.»
صفهای طولانی نان، صحنههایی از تنش، درگیری و اضطراب
در محلههای خان یونس و شهر غزه، آوارگان در صفهای طولانی مقابل نانواییها برای دریافت نان منتظر میمانند؛ صفهایی که طاقتفرسا و مملو از اضطراباند. جوانی بیستوچندساله که از یافتن نان برای خانوادهاش ناامید شده، میگوید: «همه نانواییهای منطقه تعطیل شدهاند. آرد را بین مردم توزیع میکنند و هر کس باید خودش خمیر درست کند و نان بپزد.»
در میان ویرانیها و آوار، بوی نان تازه هنوز یادآور خاطرات شیرین گذشته است. لمار، یکی از آوارگان، به یاد میآورد: «بوی نان وقتی برشته و سرخ شده از دل آتش بیرون میآید، با بهترین نانهای فرانسوی برابری میکند.» اما در سایه این خاطرات، نانواییها بارها هدف حملات قرار گرفتهاند و صفهای طولانی برای دریافت مقدار اندکی نان، صحنههایی از تنش، درگیری و اضطراب را رقم میزند.

شکرگزاری برای داشتن حتی یک گالن آب
یکی از جدیترین چالشهایی که ساکنان غزه با آن مواجهاند، کمبود شدید آب آشامیدنی است. در شرایطی که پمپاژ آب به دلیل کمبود سوخت و تخریب تأسیسات به سختی انجام میشود، مردم ناچارند با استفاده از سطل یا هر وسیلهای که در اختیار دارند، آب را از منابع محدود به منازل خود منتقل کنند. در برخی موارد، آب غیرقابل شرب با قیمت بالا خریداری میشود و با وجود کیفیت پایین، به عنوان «آب شیرین» به مردم عرضه میگردد.
زنی حدود پنجاهساله که از شهر غزه به پناهگاهی در خان یونس منتقل شده است، میگوید: «اگر آب به دلیل کمبود سوخت به خانهها نرسد، مجبوریم بیرون برویم و آب را با دو برابر قیمت تهیه کنیم. این آب شاید قابل شرب نباشد، اما ما چارهای نداریم جز نوشیدن آن و شکرگزاری برای داشتن حتی یک گالن آب.»
جستوجوی نان، ماموریتی دشوار در غزه
آوارگان و ساکنان محاصرهشده هر روز صبح در جستجوی نانی برای خوردن، شرایطی دشوار و طاقتفرسا را تجربه میکنند. کودکان و بزرگترها، همه در تلاش برای تأمین حداقلهای زندگی، با مشکلاتی مانند تعطیلی نانواییها و کمبود آرد مواجه هستند. همچنین یافتن مواد اولیه برای تهیه فلافل، یکی از غذاهای اصلی مردم، به مأموریتی دشوار تبدیل شده است.
جوانی میگوید: «برای تهیه فلافل به نخود، ارده، سبزیجات، ادویه و روغن نیاز داریم، اما یافتن این مواد بهشدت سخت شده است.» خانوادهها با بهرهگیری از هر وسیله ممکن، از آسیابهای دستی گرفته تا ژنراتورهای کوچک، تلاش میکنند غذا را آماده کنند. داستان آسیاب کردن نخود و تهیه فلافل، نمادی از مقاومت و امید مردم در این شرایط سخت به شمار میرود.
تلاش برای پخت و توزیع فلافل نمادی از یک همبستگی
در شرایطی که بسیاری از امکانات اولیه زندگی از میان رفتهاند، مردم غزه همچنان به زندگی دل بستهاند و با تمام توان خود تلاش میکنند تا خانوادههایشان را سیر نگه دارند. گروههای کوچکی در پناهگاهها و خیابانها گرد هم میآیند؛ یادآور خاطرات گذشته و با امیدی شکننده به آینده، میکوشند با خلاقیت، همدلی و ایستادگی، در دل ویرانیها، زندگی را ادامه دهند.
در یکی از روایتها، تلاش برای پخت و توزیع فلافل به نمادی از این همبستگی تبدیل شده است. فردی روایت میکند: «در خیابان مقابل هلال احمر فلسطین، مردم دور بساط فلافل جمع شده بودند. هرچند کار سخت بود و صف طولانی، اما همه با هم تلاش میکردند تا سهمی اندک از غذا به دست همگان برسد.»
وضعیت مردم غزه در سایه محاصره و جنگ
این روایتها تنها بخشی از زندگی روزمره مردم غزه در شرایط محاصره و قحطی است. بدون اقدامات فوری و مؤثر جامعه جهانی برای رفع محاصره، تأمین مواد غذایی و آب آشامیدنی، و بازسازی زیرساختها، بحران انسانی در این منطقه میتواند به فاجعهای بیسابقه منجر شود.
وضعیت مردم غزه در سایه محاصره و جنگ، تصویری تلخ از بحران انسانی است که هر روز بر ابعاد آن افزوده میشود. قحطی، کمبود شدید آب و مواد غذایی، و تخریب زیرساختهای حیاتی، زندگی میلیونها نفر را بهطور مستقیم تهدید میکند. روایتهای عینی و مستندی که در این گزارش آمده، نشان میدهد چگونه خانوادهها با حداقل امکانات و تحمل رنجهای فراوان، برای زنده ماندن و حفظ کرامت انسانی خود میکوشند.
بدون اقدام فوری جامعه جهانی برای رفع محاصره، بازگشایی مسیرهای امدادرسانی و حمایت از مردم غزه، این بحران میتواند به فاجعهای گستردهتر بدل شود که پیامدهای انسانی، اجتماعی و سیاسی آن فراتر از مرزهای منطقه خواهد بود. حفظ حقوق بشر و تضمین دسترسی عادلانه به نیازهای اولیه، نخستین گام در مسیر بازگرداندن زندگی و امید به این منطقه به شمار میآید.
بخشهای روایتشده در این گزارش از کتاب «لهجههای غزهای» برگرفته شده است که با ترجمه محمدرضا ابوالحسنی به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. نسخه چاپی «لهجههای غزهای» به بهای ۲۷۵ هزار تومان در کتابفروشیهای سراسر کشور در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
نظر شما