سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، طاهره مهری- بسیاری از تاریخدانانی که به دنبال مطالعه آزاد هستند، از اهمیت یک نوشته ماهرانه و پرتحرک و همچنین اهمیت درستی و صحت نوشته باخبرند. در واقع تاریخ با زمینههای هنری و زیباشناختی جلوه میکند، اما هدف آن رسیدن به یک سطحی از درک انسانی است. اما در خصوص اینکه چگونه به مطالعه تاریخ بپردازیم یا از چه کتابهایی آغاز کنیم با دکتر معصومعلی پنجه، پژوهشگر تاریخ و استادیار و مدیر بخش تاریخ و باستانشناسی، واحد علوم و تحقیقات به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
اولین کتاب تاریخی که خواندید کدام کتاب بود؟
با درود و با آرزوی تندرستی برای شما و همکارانتان در خبرگزاری کتاب ایران.
من کتابخوانی را با خواندن داستانهای کهن ایرانی و رمانهای عامهپسند عاشقانه و جنایی آغاز کردم، اما نخستین کتاب تاریخیای که خواندهام، غیر از کتابهای درسی دبستان و راهنمایی، تا آنجا که در خاطرم هست در دوره دبیرستان در کتابخانه شخصی برادرم کتابی دیدم از زندهیاد استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی، کتابی که نامی عجیبوغریب داشت: «مار در بتکدۀ کهنه» این کتاب مرا به جهان پررمز و راز و پرپیچوخم تاریخ برد و تا هنوز در همین جهان در گشتوگذارم!

چرا به مطالعه در زمینه تاریخ علاقهمند شدهاید؟
تا جایی که یادم میآید از همان کودکی و در مدرسه به دو درس بیش از درسهای دیگر علاقه داشتم: ادبیات و تاریخ. هنوز هم تنها سه گونه کتاب را با ذوقوشوق بسیار میخوانم: رمان، زندگینامه و تاریخ. نمیدانم که این علاقه از کجا آمد، امّا حافظهای بسیار قوی دارم و خبرها و آمار و اطلاعات در خاطرم میماند! پس از آنکه استاد باستانی پاریزی را در نوجوانی یافتم او را رها نکردم. پس از آن بهویژه در دوره کارشناسی به لطف کتابخانه کوی دانشگاه، کتابخانه دانشکده الهیات و کتابخانه شخصی یک دوست همشهری کرمانی، بسیاری از کتابهای استاد را خواندم یا به تعبیری خوردم. همینجا بگویم که من به وارونه بسیاری از همسالانم هیچگاه به سمت نوشتههای روشنفکران دینی مثل آثار دکتر شریعی و دکتر سروش کشیده نشدم. فراموش نمیکنم در سال دوم کارشناسی در کوی دانشگاه تهران سه هماتاقی داشتم که خواننده آثار دکتر سروش بودند، درحالی که آنان مشغول خواندن «فربهتر از ایدئولوژی»، «اوصاف پارسایان «یا «قبض و بسط تئوریک شریعت» بودند من داشتم «کلاهگوشه نوشیروان» یا «جامع المقدمات» میخواندم. دیروز که داشتم فهرست آثار استاد باستانی پاریزی را مرور میکردم، پیبردم که در طی سیواندی سال، بیش از ۴۰ کتاب از ایشان را خواندهام. جدای از دادهها و یافتههای تاریخی ایشان که برای من دانشجوی تاریخ بسیار خواندنی و آموزنده بود، طنز و ظرافت قلم سحرانگیز استاد بود که مرا بهسوی خود میکشید. باستانی پاریزی به قول خودش: همانند «تِرنِشک [بلبل کوهی] روستایی» … به راه خود میرود و خواننده… را در کوه و دشت سیر میدهد…» (مقدمه نای هفت بند). باستانی پاریزی با اینکه عاشق زادگاهش کرمان است و طبق پیمانی که با خود بسته، در همه نوشتههایش از کرمان یاد میکند، امّا هیچگاه دچار تعصب و نفی و تحقیر دیگران نمیشود و همواره درس تساهل و تسامح میدهد. احتمالاً من در جوانی بیشتر از هر کسی تحتتاثیر این استاد نامدار و نادرهکار تاریخ ایران بودم؛ شاید بزرگترین تاثیری که از وی پذیرفتم همین آسانگیری و رواداری در مقابل «دیگری» بود!

در کل انتظار ما از تاریخ چه باید باشد؟
«تاریخ» شاید تنها دانشی است که درباره «سودمندی و ناسودمندی» آن بیش از هر دانش دیگری مناقشه و مباحثه درگرفته است. این حرف شاید خیلی ادعای بزرگی باشد؛ ولی به نظرم هیچ انسانی روی این کره خاکی نیست که بهنحوی با تاریخ درگیر نباشد و با آن زندگی نکند! اگر دقت کنید، حتی دشمنان تاریخ و آنانی که درباره تاریخ احکام کلی و قطعی مانند اینکه «تاریخ همش دروغه!» و «تاریخ بههیچ دردی نمیخوره!» صادر میکنند هم خود درگیر و دلمشغول تاریخ هستند؛ اینان معمولاً وقتی میگویند تاریخ دروغه! منظورشان تاریخی است که توسط دیگران، دولتها یا دیگر ملتها و اقوام و گروهها نوشته شده و درواقع منظورشان این است که تاریخی که شما میگویید دروغ است و تاریخی که ما میگوییم درست است! ما در مواجهه با تاریخ با دوگانه «عشق و نفرت» روبهرو هستیم؛ مثلاً در جامعه بهشدت دوقطبیشده خودمان همزمان عاشق تاریخ ایران باستان هستند و متنفر از تاریخ اسلام و گروهی دیگر دقیقاً برعکس! بهطورکلی تاریخ از آن رشتههایی است که از یک طرف دستکم گرفته و بیفایده انگاشته میشود و از طرف دیگر همه مشتاقند که درباره آن اظهار نظر کنند.
در پاسخ به پرسش شما از سی. بیین مکالا، نویسنده کتاب ارزشمند بنیادهای علم تاریخ (ترجمه شادروان احمد گلمحمدی) که خواندن آن را به دانشجویان و علاقهمندان تاریخ پیشنهاد میکنم، کمک میگیرم و خلاصه جمعبندی او را میآورم که تاریخ سه کارویژه دارد: ۱. هویت گروههای اجتماعی، نهادها و ملتها را تثبیت میکند؛ ۲. تاریخ روندهایی را که ممکن است کیفیت زندگی فعلی ما را بهتر یا بدتر کند، به ما میشناساند؛ جهانیشدن سرمایهداری لیبرال، استثمار و تخریب محیطزیست، بیاعتنایی نگرانکننده به حقوق بینالملل و ۳. تاریخ درسهای زیادی دربارۀ ارزشمند بودن یا بیارزش بودن باورها، کردارها، سنتها و نهادهایی که به ارث بردهایم برای ما دارد؛ درسهایی که ما را قادر میکند بدانیم کدام یک از آنها ارزش حفظ کردن دارند و کدام یک ندارند.

بهترین کتاب یا کتابهای تاریخ برای شروع مطالعه تاریخی کدام کتاب است؟
خوشبختانه کتابهای تاریخی (تالیفی و ترجمهای) سودمند و خواندنی در همه حوزهها از تاریخ باستان گرفته تا تاریخ اسلام و تاریخ معاصر پرشمار هستند و نامبردن از همه آنها در اینجا امکانپذیر نیست و ضرورتی هم ندارد. هر کس با هر سنی و سلیقهای با اندکی جستجو میتواند کتابهای مدنظر خود را بیابد. برای نمونه اگر نوجوانی علاقهمند به تاریخخوانی است یکی از پیشنهادهای بسیار خوب مجموعه «تاریخ جهان» چاپ انتشارات ققنوس است.
در آخر دوست دارم دو کتاب پیشنهاد کنم به دانشجویان و استادان تاریخ و آنانی که میخواهند تاریخ را به شکل جدی و حرفهای دنبال کنند (اولی البته برای خواننده عمومی هم توصیه میشود، بهویژه کسانی که همچون من شیفته کتابهای خاطرات و زندگینامهها هستند):
یکی زندگینامه خودنوشت انوشهروان دکتر عبدالهادی حائری (د. ۱۳۷۲) از برجستهترین استادان تاریخ ایران را حتماً بخوانند. این کتاب که نامش «آنچه گذشت …نقشی از نیم قرن تکاپو» است و شوربختانه تنها یک بار منتشر شده (انتشارات معین، ۱۳۷۲)، بسیار خواندنی و آموزنده است. این کتاب افزون بر آنکه یکی از نمونههای درخشان خودزندگینامهنویسی در ایران معاصر است و دادهها و نکتههای ارزشمندی درباره تاریخ اجتماعی و فرهنگی و تاریخ آموزش در ایران معاصر دارد، گزارشی است زنده و سودمند از تجربههای آموزشی و پژوهشی یک تاریخپژوه و استاد تاریخ که میتواند الگوی مناسبی برای دانشجویان و استادان تاریخ باشد.

دوم کتاب ارزشمند آلان مانزلو، مفهومشناسی تاریخ: راهنمای مطالعات تاریخی (ترجمه سیدهاشم آقاجری و بهزاد کریمی، تهران، فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم ،۱۴۰۳) است. درباره اهمیت این کتاب سخن بسیار رفته است؛ کوتاهسخن آنکه این کتاب که به صورت فرهنگنامهای نگاشته و تدوین شده، برای تاریخپژوهان بسیار کارآمد و راهگشا خواهد بود. تا جایی که من میدانم این کتاب برای شناخت و آگاهی از مفاهیم و اصطلاحات تاریخی و دیدگاههای برخی مورخان و نظریهپردازان و فهم درست از آن مفاهیم و کاربست به جای آنها در پژوهشهای تاریخی بیمانند است و بایسته و شایسته است که به کتاب بالینی ما مورخان بدل شود.
نظر شما