سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): مولود سوزنگران، نویسنده رمان تحسینشده عیدی موتورچی، با اثری تازه به دنیای ادبیات بازگشته است؛ رمانی با عنوان متفاوت و کنجکاویبرانگیز بیکَمبو که قرار است روز جمعه، دوازدهم مردادماه در کرج رونمایی شود.
این مراسم در سالن «هارمونیکسنتر» کرج، واقع در میدان استاندارد برگزار خواهد شد و از ساعت ۱۷ تا ۱۹، میزبان علاقهمندان ادبیات داستانی، نویسندگان و منتقدان خواهد بود. نشست توسط مؤسسه فرهنگی هنری «بخوان با ما» برگزار میشود و «نسیم فلاح» اجرای برنامه را بر عهده دارد.
در کنار نویسنده، «سروش محمدنیا» و «اسماعیل سالاری» نیز حضور دارند و در بخش نقد و تحلیل، «علی جلابی»، «احمد حسنزاده» و «جهانگیر شهلایی» به بررسی زوایای مختلف اثر خواهند پرداخت.
بیکَمبو داستان انسانهاییست که در بستر ویرانیهای جنگ، میان خاطره و واقعیت، عشق و فراموشی، در جستوجوی خویشتناند. فضای رمان، بهوضوح حالوهوای جنوب کشور، بهویژه خوزستان جنگزده را در ذهن مخاطب زنده میکند؛ جایی که شخصیت اصلی، مردی با گذشتهای درهمشکسته، حالا باید در میان صدای پوتینها، خاکریزها و سکوت پس از فاجعه، معنایی تازه برای بودنش پیدا کند.
در این رمان، عشقهایی روایت میشوند که نه در آرامش، بلکه در دل آوار شکل میگیرند؛ عشقهایی که گاه به نفرت میانجامند و گاه به خاموشی. بیکَمبو نهفقط یک نام، که استعارهایست از هویتی گمشده و تلاشی برای بازسازی آن در جهانی ناپایدار.
«ماشینها مثل خرما بههم چسبیدهاند؛ کیپِ کیپ. گوشیاش زنگ خورد و اسم حاج کریم افتاد روی صفحه موبایلش. صدایش از پخش، داخل ماشین پیچید.
-کجا موندی مرتضی؟ دوبار ته ماشین رو کجا بردی گردن شکسته؟ مادرت رو باید ببرُم بیرون، په یادت رفته؟
-ترافیکه. قبلِ «پلِ جدید» ماشینا سانتی جلو میرن.
از دور ایست بازرسی را دید.
حاجی چه خبره؟ ایست بازرسی سی چیه قبل پُل؟»
رمان بیکَمبو در ۲۱۶ صفحه توسط انتشارات صاد منتشر شده و با زبانی موجز و نگاهی روانکاوانه، جنگ را نه در سطح سیاسی، بلکه در بُعد فردی و ذهنیِ انسان روایت میکند.
نویسندهای با دغدغهی ریشهها
مولود سوزنگران، متولد ۱۳۶۴، از جمله نویسندگان نسل جدیدیست که نگاه اقلیمی را با زبان داستانی مدرن درآمیخته است. او با رمان «عیدی موتورچی» توجه بسیاری از منتقدان را جلب کرد؛ اثری که در سومین دوره مسابقه ادبی «خودنویس»، رتبه دوم را کسب کرد و با روایت مردی بهظاهر ساده اما حامل تاریخی پنهان، نگاهی تازه به تاریخ محلی و حافظه جمعی داشت.
«جمعه دم ظهر دایه بتول لب ایوان نشسته بود و با قیچیناخن هایش را کوتاه میکرد. او هم یکی از کسانی بود که وقتی عیدی را ترک کردم با رجب به خانه من آمد. همه آمده بودند عیدی هم گاهی میآمد و سری به ما میزد به من نگاه میکرد اما پردهای بینمان حائل بود که با هم خلوت نمیکردیم. خیلی وقت بود دلم میخواست از بند زندگی و زاد و ولد با او بگریزم. اما نه جایی را داشتم نه ثروتی که از آن خودم باشد. یک روز مردی که کارهای بیرون خانه را برایمان انجام میداد آمد و پیشنهاد داد که شریکی بلیط بخت آزمایی بخریم. با او بلیط خریدم و از قضا بلیطمان برد این خانه را خریدم و عیدی را با داغ عشق آساره رها کردم. شاید هم خودم را یا آن بخشی از خودمان را که به اجبار با هم بود را ول کردم. هر چه میخواستم دیر یا زود اتفاق میافتاد. زندگی برایم بهشتی بود که خدا گفته بود همه چیز مال تو الا گندم.»
سوزنگران در آثارش نشان داده که بهخوبی زبان بومی، ضرباهنگ روایت و هویت شخصیتها را میشناسد. حالا با بیکمبو، از روایت تاریخی به روایتی درونیتر و پیچیدهتر روی آورده؛ داستانی که نه فقط درباره یک شخصیت، بلکه درباره بازتاب جنگ در روح آدمیست.
چشمانتظاری برای یک رونمایی متفاوت
با توجه به حضور چهرههایی از حوزه نقد و ادبیات و نیز موضوع اثر، انتظار میرود رونمایی بیکمبو یکی از رویدادهای پربار ادبی در تابستان امسال باشد. نشست دوازدهم مرداد، فرصتی است برای شنیدن صدای نویسندهای که جنگ را نه در میدان نبرد، که در حافظه آدمها دنبال میکند.
نظر شما