سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – نیلوفر شهسواریان: سالهاست نسخههای خلاصهشدهی گوناگونی از آثار کلاسیک ایران و جهان، مثل شاهنامه، مثنوی معنوی و آثار نویسندگان خارجی همچون چارلز دیکنز و ژول ورن برای کودکان و نوجوانان منتشر میشود تا آنها هم با این شاهکارهای ادبی آشنا شوند. اما باید بررسی کرد که این خلاصهها چقدر استاندارد هستند و چه استانداردهایی باید برای خلاصهنویسی برای کودکان و نوجوانان در نظر گرفته شود و مولفان این خلاصهها چه نکاتی را باید مد نظر قرار بدهند؟ به این فکر افتاد افتادیم که با کارشناسان و متخصصان ادبیات کودک و نوجوان در این خصوص گفتوگو کنیم.
مینا حدادیان سالهاست در حوزه کودک و نوجوان ایران فعالیت میکند. او کتابدار و پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان است و تجربهی نوشتن در مطبوعات مانند نشریات «خطخطی» و «پیلبان» را نیز دارد. حدادیان همچنین نویسنده کتاب «اختراعات و اکتشافات ایرانیان» از انتشارات شهر قلم برای کودکان و نوجوانان است. او سابقه همکاری و داوری لاکپشت پرنده را هم در کارنامه خود دارد. با مینا حدادیان در مورد خلاصه کتابهای کلاسیک و کهن برای کودکان و چالشهای آن گفتوگو کردهایم.
حدادیان با بیان اینکه رمانهای بزرگ دنیا و رمانهای کلاسیک و داستانهای کهن فارسی گونههای متفاوتی هستند، به دو دیدگاه در مورد خلاصه کردن این آثار اشاره کرد و گفت: دو نظر وجود دارد، یک نظر این است که ما باید اصل اثر را به کودکان و مخاطبان ارائه کنیم تا ارزشهای زبان و روایت آن را درک کنند و به شکل واقعی به آن علاقهمند شوند. نظر دیگر که با آن موافق هستم گزینش و خلاصه اثر با توجه به مخاطب و خود اثر است. در حال حاضر در صورتی که کسی این موضوع را بگوید، به سانسور و ممیزی متهم خواهد شد و ما به یاد نگاههای متولیگرایانه میافتیم.
او خاطر نشان کرد: فکر میکنم دربارهی داستانهای کهن فارسی اینکه ما چه اثری را برای مخاطب انتخاب میکنیم، مساله مهمی است و نیاز به فردی دارد که هم مخاطب را بشناسد و هم درک دقیقی از زمانه داشته باشد.
این پژوهشگر حوزه کتاب کودک و نوجوان در مورد گروهی که به کار خلاصه آثار کلاسیک میپردازند توضیح داد: موضوع دیگر این است که بسیاری از قصهگویان و راویان قصههای شفاهی برای مردم میتوانند یک اثر ادبی کلاسیک را به صورت خلاصه در قالب یک روایت شفاهی برای مردم بازگو کنند. در اینجا هم طیف دیگری از نظرات پیش میآید که میتوانیم به آن هم فکر کنیم.
حدادیان با اشاره به آثار کلاسیک و دلیل طولانی بودن توصیفات آنها گفت: در مورد رمانهای بزرگ ادبی و کلاسیک نظری وجود دارد که در دورهای اطناب، از جمله فضاسازی زیاد، توضیح جزئیات و نکات فراوانی که نویسندگان به آنها وفادار بودند، یک ارزش محسوب میشد. چه بسا در حال حاضر به آن نگاه انتقادی وجود داشته باشد و بگویند این اتفاق مربوط به دوره خودش است. در واقع اگر بسیاری از این توصیفات حذف شود، ضربهای به اثر وارد نمیشود. باید به این نکته توجه کنیم که حتی این جزئیات و موارد زائد، آیینه دوران خودش است و به ما نکتهای را میگوید که در زمان خود باب بوده است و امروزه بیشتر به کار پژوهشگر میآید.
وی افزود: در عین حال یکسری از نویسندگان به خاطر شرایط مالیشان نیاز داشتند اثر را طولانی کنند، مثلاً داستایفسکی یکی از آنهاست که چون ناشران به شکل کلمهای حقالزحمه پرداخت میکردند، آثارش طولانی میشد. البته داستایفسکی از آن نابغههاست که به نظر من حتی طولانیبودن آثارش چیزی از ارزشهای او کم نمیکند.
حدادیان درباره اینکه چه کسی میتواند خلاصه قابل قبولی از آثار ادبی گذشته ارائه کند، اذعان کرد: فردی که میتواند درک بالایی از ادبیات داشته باشد و بتواند تشخیص دهد کدام بخش کتاب میتواند حذف شود و درک کند مقصود پدیدآور چیست، شاید بتواند خلاصه قابل قبولی از این آثار ارائه دهد. موضوع دیگر هم این است که این آثار بازار دارند. آثار کلاسیک پس از مدتی ارزش دیگری پیدا میکند برای آنکه زیاد خوانده شدهاند.
وی افزود: در مجموع اگر برخی از این گزینشها باکیفیت باشند، یعنی خلاصهای که از آنها ارائه شده بتواند ارزشهای ادبی و هنری را نمایندگی کند، میتوانند طیفی از مخاطبان بیحوصله یا کموقت را با آثار مهم آشنا کنند.
حدادیان میگوید علاوه بر آثار کلاسیک در ادبیات کودک و نوجوان، آثار کلاسیک-مدرن را هم داریم مثل کتابهای رولد دال که به اندازه آثار کلاسیک خوانده و به آنها توجه شده است.
عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در مورد اینکه آیا مطالعه خلاصه کتاب باعث کنار گذاشتن و نخواندن متن کامل اثر میشود، اظهار کرد: آمار باید نشان دهد که آیا افراد اگر به خلاصه کتاب دسترسی پیدا کنند، دیگر اصل اثر را میخوانند یا نه. اگر بخواهم از سلیقه شخصی خودم بگویم، یکسری آثار عامهپسند وجود دارند که بسیار طولانیاند و هیچ وقت نمیخواهم برایشان وقت بگذارم اما دوست دارم بدانم در آنها چه میگذرد و خلاصهشان را میخوانم و دیگر به سمت خواندن اصل اثر نرفتهام. در مورد شاهنامه تلاش کردم هیچ وقت خلاصه اثر را نخوانم. دلیل مهم این است که به افرادی که اثر را خلاصه میکنند بیاعتماد هستم. خلاصههایی از آلیس در سرزمین عجایب وجود دارد که واقعاً با اصل اثر تفاوت دارد و در انتقال ارزشهای آن ناتوان است و البته طبیعی است چون در مورد چنین آثاری با ادبیات مواجهیم.
او در مورد کتابهایی که در ایران بیشتر از همه برای خلاصه کردن مورد توجه قرار گرفته توضیح داد: بر اساس تجربه فردیام میتوانم بگویم هیچ اثر کهن فارسی مانند شاهنامه مورد توجه کودکان و نوجوانان قرار نگرفته و شاهنامه در بزنگاههای مهم تاریخی به ما کمک کرده تا هویت ملیمان را بازسازی کنیم و به ما اعتماد به نفس میدهد و یادآوری میکند که در چه سرزمینی زندگی میکنیم و لازم است از آن محافظت کنیم. در دورههایی از تاریخ، شاهان برای اینکه نشان بدهند چقدر ایراندوست هستند نامهای شاهنامهای بر روی فرزندشان میگذاشتند.
وی افزود: به نظرم کودکان، ادبیات کهن فارسی را دوست دارند. ضمن اینکه اگر قرار باشد ادبیات کهن فارسی را برای کودکان کار کنم سعی میکنم به ارزشها و تغییرات امروز هم توجه داشته باشم تا کودکان فهم امروزیتری از آن داشته باشند.
حدادیان در پایان بیان کرد: داستانهای کلاسیک را تا جایی که مشاهده کردهام و بر اساس تجربه شخصی و کار در کتابخانههایی که مشغول به کار بودم، اغلب والدین برای فرزندشان انتخاب میکنند. والدین با مشاهده آثار چارلز دیکنز بر اساس خاطره فرهنگی خودشان تصمیم میگرفتند فرزندانشان این آثار را بخوانند. از طرف دیگر ناشران هم سعی میکنند کتابهای جیبی را به شکل جذاب و در بستهبندیهای خاص و قابل حمل طراحی کنند تا برای مخاطب جذاب باشد.
نظر شما