سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهه شمس: کتاب «جستوجوی رهایی در قلهها» اثر علیرضا اسکندریون و گلشید کریمیان، که توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده، رویکردی نو در مطالعه جامعهشناسی ورزش و بهویژه کوهنوردی در ایران ارائه میدهد. این کتاب با نگاهی تحلیلی و انتقادی به کوهنوردی، فراتر از یک فعالیت ورزشی صرف مینگرد و آن را بستر مهمی برای تجربه، رهایی، جمعگرایی و هویتیابی اجتماعی در ایران معاصر معرفی میکند.
کوهنوردی؛ فراتر از ورزش
یکی از مهمترین دستاوردهای کتاب، تأکید بر جایگاه کوهنوردی بهعنوان یک رفتار جمعی است که در تقابل با زیست روزمره و فرهنگ سلطه، امکانهای رهایی، همبستگی، و خودسازی فراهم میکند. نویسندگان با استفاده از تحلیل منابع تاریخی، مشاهدات میدانی و مصاحبه با دهها فعال و کوهنورد قدیمی، به لایههای پنهان زندگی کوهنوردان در بستر جامعهی ایران نفوذ میکنند.
در نگاه تحلیلی این پژوهش، کوهنوردی نه فقط یک فعالیت ماجراجویانه یا رقابتی بلکه تلاشی است برای فرار از بیگانگی و روزمرگی محیط شهری و خلق فضایی برای هماهنگی با طبیعت و خودآگاهی جمعی. قلهها و کوهها در این روایت، ساحتی از آزادی، تجربهای جمعی و فرصتی برای بازتعریف رابطهی انسان با جامعه و محیط پیرامون میشوند.
زمینه تاریخی و سیاسی کوهنوردی در ایران

یکی دیگر از نقاط قوت کتاب، بازخوانی ریشههای تاریخی کوهنوردی مدرن پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. نویسندگان در این بخش، شرح میدهند که چطور دهههای ۳۰ تا ۵۰ خورشیدی بستر شکلگیری نخستین گروههای کوهنوردی نظاممند بود؛ گروههایی که اغلب توسط فعالان سیاسی و اجتماعی (بهویژه نیروهای چپگرا) هدایت میشدند و کوه را به فضایی برای دوری از نظارت نهادهای امنیتی و عرصهای برای آموزش و سازماندهی مخفی بدل کردند.
در فضای کوهنوردی این دوره، شاهد پیدایش اتاقها و پناهگاههایی بودیم که به هستههایی برای آموزش جمعی، تولید دانش تشکیلاتی و نهادینهساختن ارزشهای همکاری تبدیل میشدند. تجربه کوهنوردان قدیمی—بر اساس روایتها و خاطرات—نشان میدهد کوه نه فقط محل تمرین جسمانی بلکه مکانی برای رشد جمعی، خودباوری، نظم و پرورش گفتمان مقاومت بوده است.
کوهنوردی، مقاومت و خلاقیت جمعی
مولفان کتاب برای صورتبندی جامعهشناسانه موضوع، از نظریههای متعدد (دورکیم، پارسونز، دوسوسور و گافمن) بهره میگیرند، اما عمده تمرکز آنها روی نظریه بیگانگی مارکس است. کوهنوردی، بهزعم نویسندگان اثر، نوعی کنش اخلاقی و مقاومتی در برابر سلطهی ساختارهای اقتصادی–اجتماعی و زیستِ شهرنشینی است.
این فرار از بیگانگی با خلق اشکال جمعی جدید، همکاری، یاریگری و تقسیم منابع صورت میگیرد و هدف از آن، بازگرداندن فرد به جامعه و طبیعت است. تحلیلهایی از آثار متفکرانی چون ایستوان مزاروش بهکار رفته تا ابعاد اجتماعی–سیاسی این «رهایی در قلهها» دقیقتر واکاوی شود.
در مفصل ترین فصل کتاب یعنی فصل چهارم، تمرکز کتاب بر تحلیل روایتهای زندگان و فعالان کوهنوردی دهههای ۳۰ تا ۵۰ است؛ روایتهایی که نشان میدهند کوه همواره فضایی برای سازماندهی و خودسازی و همچنین مبارزه نمادین با ساختارهای سرکوب بوده است. این دوره، عرصه تقویت روحیه جمعی، برگزاری جلسات محرمانه، تقسیم مسئولیت و بازآفرینی هویت مقاوم اجتماعی بود. همچنین تضادهایی که در رفتار و روابط کوهنوردان امروزی با گذشته مشاهده میشود، بررسی و تحلیل شده و هشدار داده که فردگرایی، مصرفگرایی و رقابت علنی تا حد زیادی ارزشهای جمعگرایانهی پیشین را تضعیف کرده است.
این اثر، کوهنوردی را بستری برای تحلیل جامعه ایرانی و تبارشناسی معناهای مقاومت، جمعگرایی و رهایی دانسته است؛ جایی که ورزش، سیاست، اخلاق و فرهنگ مردمی، در هم تنیده شدهاند. کتاب «جستوجوی رهایی در قلهها»، نمونهای است ارزشمند برای پژوهشهای میانرشتهای در حوزه تاریخ اجتماعی، مطالعات مقاومت و جامعهشناسی کنش جمعی در ایران معاصر.
نظر شما