سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آناهید خزیر: کتاب «بررسی نقوش پهلوانی (حماسه گیلگمش) بر روی آثار و شواهد باستانشناختی تمدن آشور» تالیف زینب حقیمقدم از سوی نشر کارنامک منتشر شد. در این کتاب به بررسی نقوش پهلوانی در دوره آشور و تاثیر آن از دورانهای بعدی پرداخته شده است. کتاب پژوهش بر روی ۱۵۴ نقش با محتوای مبارزات پهلوان با حیوانات در قالب اشیاء و دیوارنگارهها است.
این کتاب پس از پیشگفتار در چهار بخش پیشینه تاریخی، حماسه گیلگمش، تصاویر قهرمانی در آثار دوران پیش از آشور، نقوش پهلوانی در دوران آشور تنظیم شده است و پایانبخش کتاب نیز به جمعبندی و نتیجهگیری اختصاص دارد.
منطقه بینالنهرین از هزاره اول ق.م. مهمترین مرکز تمدن بشری بوده است و منظومه گیلگمش بزرگترین یادگار مکتوب آن دوران است منظومه گیلگمش در حقیقت نه محصول نقطه جغرافیایی ویژهای از آن منطقه است و نه دست آورد زمان مشخص این اسطوره سومری است که در مدتی بیش از سه هزار سال در قلمرو آشوریان و بابلیان به شکوفه نشسته و در بخش گستردهای از فلسطین تا قلب آناتولی و دربار پادشاهان هیتی مورد توجه یا گرته قرار گرفته است.
کاملترین متن برجای بر روی ۱۲ لوح گلی است که از کتابخانه آشوربانیپال به دست آمده است. هر یک از دوازده لوح شامل شش ستون در سیصد سطر شعر بوده، جز آخرین لوح که الحاق و به وضوح از یازده لوح قبلی کوتاهتر است.
این حماسه بلند سه هزار و چهارصد و شصت سطری ماجرای زندگی گیلگمش را شرح میدهد که یکی از قدیمیترین پادشاهان اوروک بود و به خاطر کارهای نمایان و اعمال مخاطرهآمیزش شهرت بسیار یافت طبیعی است که این چنین چهرهها در طول زمان کنار نهاده نشده و شکل افسانهای به خود میگیرند.

گیلگمش از لحاظ تاریخی پنجمین پادشاه از نخستین سلسله سلطنتی سومر است که پس از توفان نوح در یک دوره ۱۲۵ ساله بر سومریان حکم میراند. از آغاز دومین هزاره پیش از میلاد اشعار گرتهبرداری شده بسیاری به دست ما رسیده که بیگمان ملغمهای از آثار سومری اواخر هزاره دوم ق.م. است. هر یک از آن اشعار، به بخشی از زندگی قهرمان پرداخته که مستقل مانده و درهم تنیده نشده و یا در جای خود قرار نگرفته است.
نقل داستان توفان بزرگ در روایت سومری منظومه جایی ندارد، در واقع این روایت نه به شخص گیلگمش میپردازد و نه به زمان او اما بعدها شاعران اکدی برای بافت حماسهشان از آن بهره میگیرند و با داشتن اوت نیشتیم به نقل سرگذشت خود برای گیلگمش که با نیت آگاهی از راز حیات جاوید به نزد او میرود برای یکی دیگر از سرودهای خویش دست مایه تازهای حاصل میکنند.
رشته کهن حماسه اکدی از اینجا آغاز میشود و با جدا شدن از سرچشمههای سومری و گردآوردن بخشهای پراکنده زندگی پهلوانی گیلگمش اثری منحصر به فرد به وجود میآورد. تصویرگری این منظومه غنی و پرطرفدار در طی سالیان مختلف از دوران سومر تا بابل جدید در این منطقه به حیات خود ادامه داده و حتی تاثیرات زیادی بر فرهنگ و ملل مختلف و نزدیک به خود هم چون ایران داشته به طوری که تا به امروز نقوش پهلوانی یکی از مرسومترین و پرطرفدارترین نقوش در فرهنگهای مختلف آن بوده است.
این تصویر نگاریها نه تنها در طول زمان کم رنگتر نشده، بلکه گسترش یافته و حتی بال و پر نیز گرفته است به شکلی که حاکمان زمان نیز در کنار و یا در هیبت قهرمانی هم چون گیلگمش نقش شدهاند. بیشتر این آثار از روی مهرها و اثر مهرهای این منطقه تاریخی یافت شدهاند. هر چند که نقوش پهلوانی بر روی سنگ نگارهها و تصاویر آنها، ابزار آلات موسیقی و… نیز دیده شده است اما پراکندگی بیشتر آن در مجموعه مهرها دیده میشود.
با بررسی دادههای فرهنگی جامعه آشور با محوریت نقوش پهلوانی که بیشترین آنها را نیز مهر و اثر مهر تشکیل داده است میتوان به میزان پراکندگی و تاثیر منظومه گیلگمش بر روی اعتقادات مردمان آن زمان با وجود گذشت سالیان دور از زمان سومر تا آشور پی برد. میزان استفاده از محتوای تصویری این منظومه و با اشارات تاثیر پذیر از آن بر روی آثار هنری و تاریخی دوره ی آشور میتواند به نوعی نشانگر میزان زنده یا میرا بودن این داستان اساطیری در میان زندگی و اعتقادات آن زمانه باشد.

فرهنگ خط و زبان سومری با یاری اقوامی که در کمین پذیرش مدنیت بینالنهرین بودند در تمام اماکن گسترده جهان قدیم انتشار یافت خدایان بابل و نینوا و اساطیر دینی آنها در اغلب حالات همان خدایان و اساطیر سومری است که تغییر شکل یافته است. در آن هنگام که تمدن سومریان به قدر کفایت قدمت پیدا کرده بود، شاعران و دانشمندان در صدد تدوین تاریخ قدیم قوم خود برآمدند. آنها درباره آفرینش، بهشت و نخستین توفان سهمناکی که در نتیجه گناهکاری یکی از پادشاهان قدیم پدید آمد و آن بهشت را در خود غرق کرد، داستان تألیف کردند.
این داستان را نخست بابلیان و عبرانیان گرفتند بدین ترتیب کاهنان سومری به داستان بزرگ آفرینش و متفرعات آن پرداختند و از آن میان داستان شگفتانگیز گیلگمش را نیز بر الواح پخته نفر کردند. جورج اسمیت بعد از مطالعه هزاران لوح خرابههای نینوا در روز سوم دسامبر ۱۸۶۲ م نطقی در انجمن آثار تورات ایراد کرد و اعلام کرد که بر روی یکی از الواح کتابخانه کهن آشوربانیپال پادشاه آشور در قرن ۷ ق. م. داستان توفانی را خوانده است که شباهت بسیاری با داستان توفان سفر - تکوین تورات دارد.
وی پس از مطالعه الواح دیگر دریافت که داستان توفان در واقع جزیی از یک منظومه مفصل و طولانی است که بابلیان باستانی آن را مجموعه گیلگمش مینامیدند. این منظومه را کاتبان روزگار کهن به دوازده سرود یا فصل تقسیم کرده بودند و هر سرود سیصد سطر داشت که هر یک از سرودها در کتابخانه آشوربانیپال بر روی لوحه جداگانهای نقل شده بود.
از میان آثاری که از ادبیات سومری و بابل به جا مانده است، جامعترین و زیباترین آن داستان گیلگمش پهلوان است. دوازده لوح شکسته که در کتابخانه آشور با نیپال به دست آمده و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری میشود، جالبترین اثر ادبی بینالنهرین یعنی حماسه گیلگمش را در بردارد و تاریخ آن به ۳۰۰۰ ق.م. میرسد.
از ۶ پاره گیلگمش در سرزمین زندگان گیلگمش و گاو آسمان، توفان، مرگ گیلگمش گیلگمش و اگ کیش گیلگمش و انکیدو و جهان زیرین، دو تکه توفان و افسانه آفرینش آن به تفصیل در آثار ملل دیگر آمده است. قصیده سومری گیلگمش و گاو آسمان و هم چنین مرگ گیلگمش ناقص است. بعضی از حوادث متنوع و گوناگون حماسه گیلگمش که بیشتر درباره ی شخصیت اوست، از اصل و منبع سومری است. حتی بعضی وقایعی که در حماسه سومری گیلگمش مشابه ندارد، از سایر اساطیر و حماسههای سومری اقتباس شده است.
با بررسی دادههای فرهنگی جامعه آشور که بیشترین آنها را مهر و اثر مهر تشکیل داده است میتوان به میزان پراکندگی و تاثیر منظومه گیلگمش بر روی اعتقادات مردمان آن زمان با وجود گذشت سالیان دور از زمان سومر تا آشور پی برد. میتوان گفت که موضوع رایج در دورهای خاص نشان دهنده بعضی از مشخصههای ذهنی و علایق مردمی است که مهرها در درجه اول برای آنها ساخته میشدند. هم چنین گفته شده است که موضوعات برخی از مهرها به شغل صاحبان آنها ربط داشته است.
به جز این دو حدس تصاویر منقوش روی مهرها مطمئناً درباره زندگی روزمره یک دوره خاص اطلاعاتی را به دست میدهند که از منابع دیگر نمیتوان آن را به دست آورد. میزان استفاده از محتوای تصویری این منظومه و یا اشارات تاثیر پذیر از آن بر روی آثار هنری و تاریخی دوره آشور میتواند به نوعی نشانگر میزان زنده یا میرا بودن این داستان اساطیری در میان زندگی و اعتقادات آن زمانه باشد.

انسان به منظور خلق زیبایی پیروزی و ستیز با طبیعت و آثار جوی تولید مصنوعات مورد لزوم و عمومی زندگی و یا برخی اعتقادات خود که گاهی منجر به راضی نگه داشتن خدایان ذهنی و یا عینی مورد پرستش زمان خود بوده است مبادرت به ایجاد آثاری میکرد که به نوعی بیانگر ایدئولوژی و تفکر و نگاه وی به زندگی دنیا و حیات پس از مرگ خود بوده است. در این میان افسانهها و اعتقادات مرسوم نیز به کمک وی آمده و ردپای آنها بر روی آثار تولیدی هنرمند آن زمانه و یا موارد مصرفی مردم عادی، کاملاً مشهود است.
یکی از منظومهها و افسانههای مورد علاقه در منطقه بینالنهرین را میتوان منظومه گیلگمش نامید که با وجود گذشت سالها، همچنان از زمان تولد خود در دوران سومری تا دوران بابل جدید در این منطقه به حیات خود ادامه داده و حتی تاثیرات زیادی بر فرهنگ و ملل مختلف و نزدیک به خود همچون ایران داشته به طوری که تا به امروز نقوش پهلوانی، یکی از مرسومترین و پرطرفدارترین نقوش در فرهنگهای مختلف بوده است.
تا صد و پنجاه سال پیش آشور جز نامی که چندبار در کتاب مقدس عهد عتیق و نوشتههای مورخان یونانی و رومی تکرار شده بود؛ چیز بیشتری نبود. اما اکنون پژوهش و کاوشهای باستانشناسی پیرامون آشور و تمدن آشوری سبب شده است که آشور و آشوریان به عنوان تمدنی درخشان و تاثیر گذار شناخته شوند.
تاکنون درباره دوره آشور؛ تاریخ سیاست زبان نگارش، معماری، شهرسازی فلزکاری حجاری مجسمه سازی سفالگری و سایر هنرهای آن پژوهشهای بسیاری صورت گرفته است و کرسیهای آشورشناسی در اروپا و آمریکای شمالی تحقیقهای جدی درباره آشور و آشوریان انجام دادهاند اما هنوز سوالها و مجهولات بسیاری پیرامون تمدن آشوری وجود دارد که بی پاسخ مانده است.
با وجود همه این تلاشها هنوز درباره نقوش پهلوانی موجود در آثار دوره آشور بالاخص اثر مهرهای یافت شده از این دوره تحقیق جامع و کاملی به عمل نیامده است. هدف از این مطالعه بررسی نقوش پهلوانی در دوران آشور به خصوص مواردی است که به داستان گیلگمش نسبت داده شده و یا به نوعی توسط کارشناسان، تصویر گیلگمش شناسایی شده است. البته نمونههایی با شباهتهای کمتری به موارد منصوبی هم بررسی شده که البته به دلیل بررسی بیشتر تاثیرات این افسانه دور و دراز در تصویرگری پادشاهان و اشراف و دیگر مقامات مسئول آن زمان است که به نوعی شاید خود را با این گونه تصویر کردن با گیلگمش شاه افسانهای اوروک مقایسه و حتی مقابله میکنند.
در این پژوهش صحنه نبرد پهلوانی به صحنهای اطلاق شده است که در آن یک قهرمان بر حیوانات یا مخلوقاتی اعمال زور میکند از این دیدگاه در صحنه نبرد پهلوانی نوعی رویکرد نمادین وجود دارد و با رویکرد روایتی که مثلاً در صحنه شکار قرار داده شده متفاوت است. گاهی تفاوت میان صحنهای که در آن اعمال قدرت به شکلی غیر واقعی نمایش داده شده است با صحنهای که در آن اعمال قدرت به شیوه ای کم و بیش واقعی و در زمینهای روایتی نمایش داده میشود مشخص نیست اما به طور کلی تفاوت میان این دو صحنه قابل تشخیص است به طوری که میتوان از این تفاوتها در خلق یک ساختار نظری برای تجزیه و تحلیل این دو صحنه و در نتیجه شناخت بهتر آنها بهره گرفت به این ساختار نظری به ندرت پرداخته شده اما به طور سنتی پذیرفته شده است.

پهلوان ظاهر شده بر روی مهرهای پهلوانی اغلب پیکره مردی با لباس و تجهیزات متنوع است و پهلوان مونث تا به حال بر روی این مهرها شناسایی نشده است. هم چنین پهلوان ممکن است یک موجود ترکیبی باشد مثل انسان بالدار و یا حتی میتواند یک مخلوق یا حیوان ترکیبی باشد که با وجود اینکه خصوصیات فیزیکی انسانی کمی دارد اما نقش یک انسان را ایفا میکند به همین طریق موجودی که حیوان با او نبرد میکند ممکن است یک موجود واقعی یا غیر واقعی باشد. به طور کلی تنوع زیادی در این زمینه وجود دارد.
در انتخاب و تفسیر صحنه پهلوانی در تحقیق حاضر سختگیریهایی اعمال شده است به این صورت که تنها آن دسته از صحنههایی به عنوان نبرد پهلوانی در نظر گرفته شدهاند که در آنها پهلوان یا موجودی که به نبرد با آنها مشغول است به نوعی تماس برقرار کرده باشد یا تماس بین آنها محتمل است که رخ دهد.
همچنین نقوش دیگری وجود دارد که پیکرههای انسانی را نشان میدهند که در مقابل و فاصله اندکی از حیوانات یا مخلوقات قرار گرفتهاند. در مورد این نقوش که اغلب آنها مربوط به نقش مهر است میتواند صحنه نبرد و یا به دلیل فاصله اندک بین آنها صحنه منجر به نبرد باشد و اصلاً مقصود حکاک نمایش صحنه نبرد بوده که بهترین اصطلاح برای این مهرها نقوش پهلوانی است.
اهمیت مهرهای به کار برده شده بر روی گل نبشتهها به عنوان پروندهای از مدارک برای پژوهش در زمینههای گوناگون است و تجزیه و تحلیل این مجموعه عظیم منجر به ظهور اطلاعات مفیدی در مورد مهرها میشود مانند ابعاد مهرهای استوانهای و غیره امید است این تحقیق برای هر نوع پژوهشی که در آینده در مورد مهرهای آشوری با نقوش پهلوانی صورت پذیرد راهگشا باشد. اگر چه در رابطه با موضوع مطالعه نقوش مهرهای باستانی برای شناخت قالب مهرها، محدویتهای فراوانی پیش رو است و مشخص کردن موادی که مهرها از آنها ساخته میشدند و نیز ابزارهایی که مهرها به وسیله آنها حکاکی و تزیین میشدند امکانپذیر نیست. در بیشتر موارد از طریق بررسی نقوش مهرها میتوان آسیبهایی که روی سطح مهرها وارد آمده را تفسیر و مشخص کرد.
کتاب «بررسی نقوش پهلوانی (حماسۀ گیلگمش) بر روی آثار و شواهد باستانشناختی تمدن آشور» تالیف زینب حقیمقدم در ۳۲۴ صفحه و قیمت ۳۵۰ هزارتومان از سوی نشر کارنامک منتشر شد.
نظر شما