سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مرضیه نگهبان مروی: چندی پیش، خبری در حوزه ادبیات و گردشگری منتشر شد: راهاندازی شعبه گردشگری ادبی انجمن علمی نقد ادبی ایران. این خبر، نشاندهنده تلاشی نوین برای تلفیق دو حوزه فرهنگی و اقتصادی است. در حکمی از سوی دکتر حمیدرضا شعیری، رئیس انجمن، علیرضا رعیت حسنآبادی به مدت دو سال بهعنوان رئیس این شعبه انتخاب شد. این شعبه با هدف توسعه گردشگری ادبی در ایران و بهرهگیری از ظرفیت دانشآموختگان دانشگاهی رشته زبان و ادبیات فارسی تأسیس شده است.
گردشگری ادبی، بهعنوان شکلی از گردشگری فرهنگی، به معنای بازدید از مکانهای مرتبط با آثار ادبی و گذران اوقات فراغت در این فضاها است. اگرچه این مفهوم با عنوان «گردشگری ادبی» پدیدهای نوین است، اما از گذشته سیاحان و جهانگردان برای بازدید از مکانهای ادبی سفر میکردند. این نوع گردشگری، با مفهوم انسانشناختی، به شناخت، کشف، و بازآفرینی ارزشهای فرهنگی کسانی میپردازد که بخشی از اسطورههای فرهنگی مکانها را شکل دادهاند.
در ادامه، گفتو گویی با حمیدرضا شعیری کردهایم و از او درباره جزئیات بیشتری از اهداف و برنامههای این شاخه و همچنین وضعیت نقد ادبی در ایران پرسیدهایم:
گردشگری ادبی چه مفهومی دارد، با چه هدفی طراحی شده است، و چگونه میتواند به ارتباط ما با جهان خارج از ادبیات کمک کند؟
گردشگری ادبی به این معناست که ادبیات جهان را نه صرفاً بهعنوان یک حوزه فکری یا انتزاعی، و نه محدود به بلاغت یا موسیقی زبان، بلکه بهعنوان راهی برای ارتباط با جهان خارج از ادبیات ببینیم. هدف ما این است که همراه با دانشجویان ادبیات و حتی سایر رشتهها در مکانهایی که در آثار ادبی به آنها اشاره شده حضور یابیم و در آن فضاها درباره ادبیات گفتوگو کنیم. این کار اثرگذاری بیشتری دارد، زیرا حضور در مکانهایی که قابلیت تولید روایت ادبی دارند، به دانشجویان امکان میدهد از طریق خاطرهسازی به تولید اندیشه ادبی دست یابند. ادبیات یک جریان ایستا نیست؛ متون ادبی کانالی برای ارتباط با جهان بیرون هستند و این جهان محل تولید اندیشه است. امروزه رابطه ما با طبیعت و جهان به دلایل مختلفی مانند آلودگی محیط زیست یا گسترش فضای مجازی دچار آسیب شده و صمیمیت لازم بین ما و جهان برقرار نیست. گردشگری ادبی به ما کمک میکند تا این رابطه را بازیابی یا اصلاح کنیم. با حضور در مکانهای خاص که قابلیت خلق خاطره و تولید اندیشه دارند، میتوانیم دوباره با جهان پیرامون آشتی کنیم و این ارتباط صمیمی را بازسازی کنیم.
چگونه گردشگری ادبی با نقد ادبی ارتباط برقرار میکند و چه نقشی در درک عمیقتر متون ادبی و توسعه گفتمانهای ادبی ایفا میکند؟
نقد ادبی به شیوههای گفتمان و ارتباط با متون ادبی مرتبط است. یکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی امروز، توجه به جغرافیای ادبی و مکان در ادبیات است. انسان از طریق مکان با جهان ارتباط برقرار میکند، اما این ارتباط در دنیای مدرن آسیب دیده است. ما معتقدیم که درمان این رابطه تنها از طریق خواندن متون ادبی ممکن نیست، بلکه با حضور در فضاهای مرتبط با این متون میتوان آن را بازیابی کرد. گردشگری ادبی با قرار دادن ما در فضاهای مرتبط با متون، به درک عمیقتر و نقد بهتر آثار ادبی کمک میکند. برای مثال، حضور در مکانی که با خیام یا شاهنامه مرتبط است، به دلیل ویژگیهای پدیدارشناختی مکان، درک ما از این آثار را متفاوت و عمیقتر میکند. این رویکرد به ما امکان میدهد تا همزمان با حضور در فضا، متون را نقد کنیم و رابطهای پویا بین متن و مکان برقرار کنیم.
چه مقاصد خاصی برای گردشگری ادبی در نظر گرفته شدهاند و برنامههای شما برای توسعه این فعالیتها در کدام مناطق متمرکز است؟
ما برنامههای مشخصی برای گردشگری ادبی داریم. در حال حاضر، مقاصد پیشنهادی شامل استانهای سمنان و خراسان، بهویژه شهرهای دامغان، شاهرود و نیشابور است. این انتخاب به دلیل ارتباط این مکانها با آثار ادبی برجسته و ظرفیت آنها برای تولید روایت و خاطره ادبی است. در پروژههای بعدی، احتمالاً به شهرهایی مانند کاشان، اصفهان و شیراز نیز توجه خواهیم کرد تا این فعالیتها را گسترش دهیم.
بهعنوان رئیس انجمن نقد ادبی ایران، وضعیت کنونی نقد ادبی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید و چه چالشها و فرصتهایی در این حوزه مشاهده میکنید؟
وضعیت نقد ادبی در ایران چندان منسجم نیست و پراکندگی به آن آسیب زده است. با وجود پویایی و حضور نیروهای جوان و فارغالتحصیلان حوزه ادبیات که در حال پژوهش هستند، هنوز نتوانستهایم انسجام لازم را ایجاد کنیم. یکی از چالشهای اصلی، وابستگی بیشازحد نقد ادبی ما به مدلها و نظریههای غربی است که اغلب بهصورت ناقص اجرا شدهاند و کمتر به یافتههای بومی تکیه دارند. ما تلاش میکنیم نقد ادبی را با استفاده از دستاوردهای جهانی و در عین حال با تکیه بر داشتههای بومی خودمان توسعه دهیم. برای بومیسازی نقد ادبی، باید از دل ادبیات غنی خودمان مدلسازی کنیم و این مدلها را با نظریههای جهانی در گفتوگو قرار دهیم. خوشبختانه این روند آغاز شده و در برخی مقالات شاهد تولید مدلهای بومی با رویکردهای مختلف هستیم. اگر بتوانیم این پراکندگی را به یک شاهرگ منسجم تبدیل کنیم، موفقیت بیشتری خواهیم داشت.
انجمن نقد ادبی ایران در سالهای اخیر چه دستاوردهای برجستهای داشته است و چگونه این دستاوردها به توسعه ادبیات و پیوند آن با سایر حوزهها کمک کردهاند؟
انجمن نقد ادبی در سالهای اخیر دستاوردهای متعددی داشته است. ما همایشها، نشستها و کارگاههای آموزشی متعددی در حوزه نقد و خوانش متون ادبی برگزار کردهایم. همچنین انتشار مجلات تخصصی و همکاری با دانشگاههای شهرستانها از دیگر فعالیتهای ماست. یکی از دستاوردهای مهم، توسعه مفهوم گردشگری ادبی بهعنوان بخشی از گفتمانشناسی ادبی است. علاوه بر این، پیوند ادبیات با طبیعت، مانند پروژهای که در دانشگاه نور انجام شد، از دیگر دستاوردهای ماست. این پروژهها به دنبال تقویت ارتباط مؤثر ادبیات با جهان واقعی برای مخاطبان، بهویژه دانشجویان، هستند. این فعالیتها به ما کمک کردهاند تا ادبیات را نهتنها بهعنوان یک حوزه نظری، بلکه بهعنوان یک جریان پویا و مرتبط با جهان واقعی معرفی کنیم.
نظر شما