سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - آناهید خزیر: نمایشگاه کتاب همواره جایگاهی دلخواه برای کسانی است که دلبسته کتاب هستند از جوانان جویای نام بگیر تا سالخوردگانی که عمری با کتاب زیستهاند.
از همان روزهای اول نمایشگاه اعلام کرده بودند که محمدحسن سمسار در غرفه مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با دوستدارانش دیدار دارد. از وی به تازگی کتاب «جغرافیای تاریخی سیراف» پس از ۴۵ سال با ویرایش تازه از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بازچاپ شده است.
من هم با آشنای قبلی که با این استاد نامدار داشتم به غرفه رفتم تا گپ و گفت کوتاهی با او داشته باشم. از دور او را دیدم که روی صندلی نشسته، عصایش را به صندلی تکیه داده و با ذرهبینی در دست کتابی را مطالعه میکند. همچنان با چشمانی که کمسو است چنان با شیفتگی کتاب را بررسی میکرد که متوجه حضور من نشد. سلام کردم با خوشرویی همیشگی پاسخ داد. اجازه گرفتم و نشستم.
از او پرسیدم چه کتاب تاریخی برایش اهمیت زیادی دارد. کمی فکر کرد و گفت: برای آدمی مثل من که کارش پژوهش در میان کتابهاست معرفی یک یا چند کتاب که در دنیا شناخته شده باشد کار دشواری است اما تاریخ ایران و زندگی اجتماعی ایرانیان در همه جای دنیا شناخته شده است.
میدانستم که یکی دیگر از فعالیتهای استاد موزهداری است و موزه برایش اهمیت بسیاری دارد، بنابراین از نامگذاری روز جهانی موزه که ۲۸ اردیبهشت است بهره گرفتم و پرسشی را درباره موزهداری با او طرح کردم.
در پاسخ گفت: مطلوبترین جا برای من موزه است. موزه یک پدیده فرهنگی جهانی است که امروزه تقریباً تمامی کشورها و ملتها علاقهمند هستند که یک نمونه خوب از آن را داشته باشند و شاید لازم به گفتن نباشد که از هر فرنگی که به ایران وارد میشود و هر ایرانی که به کشوری دیگر میرود بپرسید که اولین جایی که میخواهید ببینید کجاست میگوید موزه آن کشور.
کمی فکر میکند سپس میگوید: موزه امروز در دنیا جایگاه اول شناساندن و شناختن آن سرزمین است و توصیف جامعی که میشود از موزه کرد این است که موزه شناسنامه یک سرزمین است حتی کشورهای کوچکی که در حاشیه خلیج فارس ایجاد شدند همه به دنبال ایجاد یک موزه هستند که موجودیت آنها را معرفی کند.
از او درباره جایگاه کتاب در میان ایرانیان پرسیدم. لبخندی زد و گفت: کتاب برای من همیشه در اولویت است. کتاب بنیان هر موسسه فرهنگی است. هنوز با آنکه دنیا ابزار انتقال فکر و توسعه فرهنگی را دنبال میکند هیچ چیزی تا امروز جای کتاب را در تاریخ بشریت نگرفته است.
کم کم حس کردم که دارم استاد را خسته میکنم بنابراین برای پرسش پایانی از او درباره حضورش در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران پرسیدم که با شمردگی خاصی در بیانش گفت: نمایشگاه کتاب مرکز فرهنگی پرجاذبه برای کسانی است که توانایی خواندن و نوشتن دارند.
سپس گفت: من دو فرزند دارم و همواره به آنها توصیه میکنم با وجود همه ابزارهایی که میتواند به اطلاعات آنها بیفزاید اما از کتاب غافل نشوند زیرا کتاب هنوز مقام اول را در جهان دارد.
از استاد درخواست میکنم که عکسی به یادگار با او بگیرم و همینطور عکسی برای گزارشم. لبخندی میزند و عکس ثبت میشود. از او خداحافظی میکنم و در دلم برایش آرزوی دیرزیوی و شادزیوی دارم.
نظر شما