جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۳۵
به چشم‌انداز ترجمه کتاب‌های عربی خوش‌بینم / به‌رغم اشتراکات فرهنگی با کشورهای همجوار، باهم بیگانه‌ایم 

متأسفانه امروز شاهد این مسئله هستم که تعدادی از مترجمان جوان، از سر شتابزدگی و ناآگاهی هرکتابی را که به دستشان می‌رسد ترجمه می‌کنند. این روند غیرحرفه‌ای، به‌تدریج برایشان به یک روتین نادرست تبدیل می‌شود که مسلماً زیبنده ترجمه هم نیست. با این‌حال، نسبت به کلیت ترجمه آثار عربی به فارسی خوش‌بینم و اطمینان دارم که در این حیطه به جهش‌های بیشتری هم دست خواهیم یافت.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – آزاده صالحی: موسی اسوار یکی از مترجمان به‌نام درحوزه ادبیات عرب است و درطول این سال‌ها ترجمه مجموعه اشعاری از شاعرانی چون نزارقبانی، محمود درویش، جبران خلیل‌جبران و… را به فارسی برگردانده است که از این جمله می‌توان به کتاب‌هایی چون «تا هروقت که برگردیم»، «عیسی پسر انسان»، «اشعار عربی سعدی»، «ستاره‌ها در دست»، «ادبیات و تاریخ‌نگاری»، «تا سبز شوم از عشق» و… اشاره کرد.

اسوار در روز دوم سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، در نشست «از تیسفون تا بغداد»، مهمان فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در سرای اهل قلم بود و در این مراسم، بزرگداشتی هم برای او برگزار شد. در حاشیه این نشست در نمایشگاه کتاب، با این مترجم برجسته ادبیات عرب و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درباره وضعیت ترجمه ادبیات عرب در ایران گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید.

اگر ممکن است در ابتدا به این مسئله بپردازیم که اساساً وضعیت ترجمه شعر و به‌طور کلی ادبیات عرب به فارسی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به‌لحاظ کمی در این زمینه با رشد انبوهی مواجه بوده‌ایم، هرچند از منظر کیفی هنوز انتظاراتی که من از مترجمان دارم برآورده نشده است. البته این نکته را اضافه کنم که به‌چشم‌انداز ترجمه کتاب‌های عربی خوش‌بینم، چرا که در بین جوانان، استعدادهایی را می‌بینم و کارهایی منتشر می‌شوند که بر همین امر دلالت دارد. این گروه از مترجمان درطول زمان پیشرفت خواهند کرد. کما اینکه با بعضی از این مترجمان جوان در ارتباط هستم و فعالیت‌هایشان از نظر من تحسین‌برانگیز است. منتهی همان‌طورکه اشاره کردم، گاهی با پراکنده‌کاری دراین زمینه مواجه می‌شویم. به‌عنوان مثال، برخی از مترجمان جوان که تازه درابتدای این راه قراردارند، کتاب‌هایی را از اینترنت دانلود می‌کنند و به ترجمه آن می‌پردازند اما چون این کتاب را در فضای مجازی جستجو کرده‌اند نمی‌دانند که آن اثر چه جایگاهی دارد.

می‌خواهید بگویید اطلاعات اینترنتی که شاید در برخی مواقع، دقیق هم نباشند منبع الهام این گروه از مترجمان برای ترجمه یک اثر قرارمی‌گیرد؟

دقیقاً. مهم‌ترین رسالت مترجم خوب این است که در درجه اول، کار را بخواند و با سنجش ارزش‌های ادبی آن اثر، ببیند که اصلاً این کتاب در خور ترجمه هست یا نه. سپس اگر کتاب مورد نظر دارای ویژگی‌های مناسب برای ترجمه بود آن را به فارسی برگرداند. متأسفانه امروز شاهد این مسئله هستم که تعدادی از مترجمان جوان، از سر شتابزدگی و ناآگاهی هرکتابی را که به دستشان می‌رسد ترجمه می‌کنند. این روند غیرحرفه‌ای، به‌تدریج برایشان به یک روتین نادرست تبدیل می‌شود که مسلماً زیبنده ترجمه هم نیست. با این‌حال، نسبت به کلیت ترجمه آثار عربی به فارسی خوش‌بینم و اطمینان دارم که در این حیطه به جهش‌های بیشتری هم دست خواهیم یافت.

معیار خود شما برای ترجمه یک اثر دراین سال‌ها چه بوده است؟

پیش از هرچیز، مولفه‌هایی چون درونمایه، ساختار وتکنیک اثر برایم حائز اهمیت است و هم‌چنین شناخت شخصی که از رهگذر خواندن یک کتاب از نویسنده اثر به دست می‌آورم. هرچند معتقدم، بخشی از کار ترجمه به ذوق مترجم برمی‌گردد. برای خود من بارها پیش آمده است که به کتابی برخورده‌ام که تمام ویژگی‌هایی را که به آن اشاره کردم دارا بوده، ولی با ذوق من سازگاری نداشته است؛ درنتیجه کتاب را کنار گذاشته و از ترجمه آن صرف نظر کرده‌ام. درمجموع، ذوق مترجم درترجمه اهمیت زیادی دارد.

به چشم انداز ترجمه کتاب‌های عربی خوش‌بینم / به‌رغم اشتراکات فرهنگی با کشورهای همجوار، باهم بیگانه‌ایم 

چه موضوعاتی درحال‌حاضر در ادبیات عرب وجود دارد که دراین سال‌ها کمتر مورتوجه مترجمان قرارگرفته است؟

به‌هرحال نباید فراموش کرد که موضوعات در ادبیات عرب بسیار گسترده است و می‌تواند امروز، بیش از پیش دستمایه ترجمه به فارسی قراربگیرد، مانند «ادبیات زنان» که کتاب‌های متعددی دراین زمینه نگاشته شده است، ولی از منظر ترجمه کمتر به آن توجه کرده‌ایم. یا همین‌طور، آثار برخی از نویسندگان عرب که اصطلاحاً فرانکوفن هستند؛ یعنی باوجود آن‌که اصالتاً عرب هستند ولی به زبان فرانسه به نگارش اثر می‌پردازند که به نظرم آثار این گروه از نویسندگان هم مهجور واقع شده است.‌

دلیل این مسئله چیست؟

شاید به این خاطر که این آثار عمدتاً از مترجمانی که به زبان عربی اشراف داشته باشند برخوردار نیستند و غالباً از زبان فرانسه به فارسی ترجمه می‌شوند. از دیگر موضوعاتی که می‌توانم در حوزه کتاب‌های عربی به آن اشاره کنم، آثار نسل جدید رمان‌نویسانی است که درسال‌های اخیر، بروز و ظهور بیشتری یافته و درعین‌حال، کمتر موردتوجه مترجمان ایرانی قرارگرفته است.

اغلب مترجمان ترجیح می‌دهند تا آثار مدنظر خود را از انگلیسی به فارسی برگردانند که این آثار طبعاً طیف وسیعی از خوانندگان را دربرمی‌گیرد، درحالی که به نظر می‌رسد تعداد مخاطبان کتاب‌هایی که از عربی به فارسی ترجمه می‌شوند معدود هستند.

من معتقدم اگر فارغ از ذهنیت تاریخی با اثر ادبی برخورد کنیم، مخاطبان کتاب‌های عربی هم از آثار انگلیسی کمتر نخواهند بود. اما متأسفانه ذهنیت تاریخی ما و مسئله حمله اعراب به ایران در ناخودآگاه ما شکل گرفته و باعث شده است تا نگاه ستیزه‌جویانه‌ای نسبت به چنین آثاری داشته باشیم. درحالی‌که اگر خودمان را در روند ترجمه، از چنین قیدوبندهایی آزاد کنیم، علاوه بر این‌که برتعداد ترجمه آثاری از این دست افزوده می‌شود، می‌توانیم از ظرفیت گسترده و درعین‌حال، ناشناخته این حوزه بیشتر بهره بگیریم. مسئله این است که به‌رغم اشتراکات فرهنگی که با کشورهای همجوار داریم، ولی از یکدیگر بی‌خبر و باهم بیگانه‌ایم و به جای آن با بیگانگان، یگانه‌ایم.

وضعیت ترجمه کتاب‌های عربی به فارسی را در نمایشگاه امسال چطور دیدید؟

ازآنجایی که برای سخنرانی در یکی از نشست‌های نمایشگاه حضور یافتم، فرصت کافی برای گشت‌وگذار درغرفه‌ها را نیافتم، ازاین رو هرآنچه دراین‌باره بگویم وافی به مقصود نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

پربازدیدترین

تازه‌ها

پربازدیدها