سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): دیار هگمتانه با گویش محلی و ادبیات بومی خود سهم مهمی در جریان ادبی کشور ایفا کرده است. در همین راستا با حبیب صادقی یکی از اساتید حوزه ادبیات و صاحب کتاب نسیم الوند که به ادبیات بومی دیار هگمتانه پرداخته، هم صحبت شدیم تا با چند و چون ادبیات بومی همدان بیشتر آشنا شویم.
ابتدا معرفی از ادبیات بومی استان همدان داشته باشید.
با تفاسیری که از گویش همدانی برای نسل جدید مانند دهههای ۷۰ و ۸۰ داریم، شاید این گویش را نپسندند و حتی برخی گویش همدانی را در خانوادهها منع کرده و با دید تمسخر به آن نگاه کنند اما دهههای ۳۰ تا ۶۰ دید متفاوتی نسبت به این گویش دارند به طوری که برخی هنوز تعصب خود را به این گویش و فولکلور حفظ کردهاند.
اگر بخواهم از چالشها و تاریخچه گویش همدانی بگویم اینکه گویش همدانی بازمانده یا برگرفته از پهلویات است، پهلویاتی که مربوط به دوره اشکانی است و از این تاریخ بازمانده است.
بنده همیشه در ادبیات مثال میزنم که واژهها مثل اتوبوس در حال حرکت هستند و از آن پیاده و سوار میشوند.
در این زمینه باید بگویم یکسری شهرها از نظر جغرافیایی تاخت و تاز در آنها زیاد بوده و وقتی تاریخ میخوانیم، متوجه میشویم که همدان نیز چندین بار توسط عثمانیها و روسها مورد تاخت و تاز قرار گرفته و همین باعث شده برخی واژهها به این گویش اضافه شده و واژههایی نیز به این گویش سرایت کند.
زبان کنونی همدانی در چم و خم روزگار حفظ شده و میتوان گفت این زبان، گویش یک منطقه است و شاید گویش منطقهای در همدان با دیگر منطقه فرق کند و این تفاوت گفتاری بین آنها وجود دارد. گویش مناطقی چون بازار، حصار چشمه قصابان، دره مرادبیگ که با کشش در صحبت انگار چندین سیلاب اضافهتر دارد و گویشی که در مریانج رایج است به گونهای است که گویا حکایت از بزرگ بودن یک تمدن دارد.
با توجه به گویش خاصی که در بین مردم همدان رایج است، در این خصوص هم توضیحاتی بفرمایید.
گویش مردم همدان میراث گرانبهایی است که از زبانهای کهن ایران زمین بر جای مانده و کاربرد واژههای کهن در این گویش بیانگر این موضوع است.
از باب تاکید باید گفت که فهلویات قدیم شهرهای «پهله» را هرگز نباید از مقوله ادب عوام دانست، زیرا در دوران اسلامی (تا سده ۸ق) که فهلوی همچنان زبان مشترک و متداول بین مردم آن نواحی بوده، گویش خواص نیز کمابیش فهلوی بوده است.
فهلوی اساساً گویش ویژه مردم مغرب و جنوب غربی ایران زمین بوده، همانا در قبال گویش «دری» است که ویژه مردم مشرق و خراسان است.
«فهلوی» به مثابه یک زبان (نه اصطلاحاً گویش) بین عوام و خواص اهالی تمام ولایات فهله تداول داشته است، نمونه بارز زبان پهلوی دوبیتیهای باباطاهر است که دوبیتی یا ترانه فهلوی اسم دیگری هم داشته و آن همانا کلمه «اورامه» بوده است.
قدیمیترین متنی که در مطاوی آن بر فهلویات شعری اسم «اورامه» اطلاق شده، نامههای عینالقضات همدانی (م ۵۲۵ ق) است که خود به واسطه از مریدان باباطاهر بوده است.
باید گفت، بسی پیش از آنکه چنین اندیشهای بر حسب واقع و بنا به ضرورت فرا خاطر آید، نخستین بار اشتاکلبرگ آلمانی ویکتور روزن به عنوان (مادی) سپس گئورگ لئون لسچینکی که دوبیتیهای باباطاهر همدانی را به عنوان «رباعیات باباطاهر عریان یا نالههای درونی به گویش اصیل مادی غربی» به نظم آلمانی ترجمه کرده (مونیخ ۱۹۲۰) در مقدمه آن، زبان فهلویات را علی الاطلاق «مادی میانه» نامیده، که مراد همان مادی غربی است.
پس با اطمینان از درستی این وابرد، میتوان گفت که زبان مادی میانه (فهلوی) هم در ادوار میانگی تاریخ، بر حسب کاربرد آن توسط اقوام گوناگون یا در مکانهای مختلف که به عبارت دقیق ولایات فهله گفتهاند، پس از گویشهای فهلوی آذری و رازی، دو رکن رکین زبان مادی میانه همانا کردی و لری است.
هرگز نباید زبان کردی و گویشهای آن جدا از مقوله (پهلوی) و بنیاد آن را سوا از اصل مادی انگاشت، یا نسبت بدان غفلت روا داشت.
همچنین گویشهای متقارب (لری) به مثابه شاخهای تناور از پهلوی غربی اصلاً مرادف با (فهلوی) مشهور است. اینکه بنیاد کردی از لحاظ فقه اللغه در مادی باستان و میانه است، اکنون دیگر اثبات این مطلب صورت نهایی پیدا کرده است.
شاخصترین شعب آن همانا گویش کرمانجی (شمالی و جنوبی)، اورامانی - گورانی و کرمانشانی است که دانشمندان مردم شناس، کردشناس و زبان شناس اروپایی و ایرانی در این خصوص مطالعات مبسوط متعدد داشتهاند.
ویژگیهای زبانی، سبکی و روایتگری ادبیات محلی همدان چگونه است؟
نباید غافل بمانیم که زبان، کتاب، ضربالمثلها و موسیقیها هستند که باعث میشوند یک زبان حفظ شود. ما امروز میبینیم که شهرداری در یک کار زیبا و فرهنگی، در برخی مناطق همچون پیج زندان و شکریه از ضربالمثلها به گویش همدانی دیوارنگاری کرده است که خود باعث ماندگاری و حفظ اصالت اصطلاحات و ضربالمثلهاست.
در همین راستا ما باید جلساتی داشته باشیم و بررسی کنیم که چگونه میتوانیم برای حفظ این گویشها تلاش کنیم زیرا طبق اعلام سازمان ملل چند صد زبان در حال از بین رفتن است که در ایران نیز شامل آمار قابل توجهی است.
متاسفانه امروزه نسل جدید نیز تحت این شرایط قرار میگیرند و با ارتباطاتی که در فضای مجازی وجود دارد و وارد ادبیات ما میشود، خواه ناخواه گویشها و لهجهها رو به منسوخ بودن گرایش میکند همانطور که امروزه برخی اصطلاحات را کمتر میشنویم یا اینکه فقط افراد خاصی از آنها استفاده میکنند.
به عنوان نویسنده کتاب نسیم الوند از چهرههای شاخص ادبی استان به چه کسانی میتوان اشاره کرد؟
اولین پایهگذار فولکلور و گویش همدانی دبیر قصاب پرتو همدانی را میتوان نام برد که شعر معروفی نیز دارد، سپس محمدحسین شیری شاعری که تخلص شیرین دارد، پس از آن مجرد همدانی را داریم و در ادامه میتوان از مفرج و امیر برقزدگان نام برد و این اواخر امیر شریفی کارهای شاخص با اشعار متفاوتی دارد به طوری که از کلمات پر پیچ و خم زیادی استفاده نکرده و روانتر شعر گفته است.
به نظر شما آثار ادبی برجسته چه تاثیری در سطح ملی و منطقهای دارد؟
آثار همدان تاثیر زیادی در منطقه دارد و این را بارها دیدهام وقتی در انجمنهای ادبی خارج از همدان با گویش همدانی شعر میخوانیم برای آنها خیلی جذاب است به طوری که گیرایی آن گاهی حتی بیش از شعر کلاسیک است و استقبال زیادی میشود.
گاهی از تهران برایم کارهایی را میفرستند که برایم جالب است چگونه به گویش همدانی اشراف دارند زیرا اصطلاحاتی هم به کار بردهاند که اینها نشانگر فرهنگ و تمدن والای یک شهر است و همدان را میتوان جزو شهرهای با مدنیت چند هزار ساله دانست.
شما سهم استان در جریان ادبی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
همدان با تاریخ دیرینه و نام آشنای خود شاعران و مشاهیر بزرگی در طول تاریخ داشته، مشاهیری چون باباطاهر، عین القضات، بوعلی سینا، خواجه رشید الدین فضل الله، میرسیدعلی همدانی، میرزاده عشقی وبسیاری از این دست بزرگان که تاثیر بسزایی در سرزمین ایران و حتی جهان داشتهاند.
با وجود این بزرگان در شعر و ادبیات، همواره جایگاه همدان رفیع بوده است، این افراد چه در حوزه شعر کلاسیک و چه در حوزه شعر با گویش همدانی نقش کلیدی در جامعه ایفا کردهاند.
در طول تاریخ میتوانیم از باباطاهر با گفتار فهلویات نام ببریم و در ادامه شاعران و عارفانی چون عینالقضات و در سدههای مختلف بزرگانی چون بدیع الزمان همدانی، مسعود سعد سلمان، فخرالدین اسعد کرکانی، میر سید علی همدانی، فخرالدین عراقی، میر رضی آرتیمانی، کلیم همدانی، و در سدههای نزدیکتر و معاصر بزرگانی همچون مفتون، ناهید، صابر، غبار، داور، غمام، میرزاده عشقی، مظهر، آزاد، دیجور مجرد، مفرح و تقی پورنامداریان و ادیبان بسیاری که همچنان در حوزه شعر و ادبیات پارسی بسیار فعال هستند.
سهم همدان در جریان ادبی کشور زیاد بوده و اگر بخواهم نام ببرم شاعران بزرگی از همدان ظهور کردهاند. شاعرانی چون صابر همدانی، غمام همدانی، غبار همدانی، مفتون همدانی، باباطاهر و… به علاوه افراد بزرگی مثل مرحوم پرویز اذکایی و سایر بزرگان ادبی همدان خدمات زیادی به ادبیلت کشور ارائه کردهاند و همدان پرچمدار ادبیات است.
در حال حاضر در همدان ۴۴ انجمن فعال وجود دارد که این خود جای تامل دارد که چقدر در این شهر انجمن فعال و شاعران برجسته وجود دارد و باید از این ادبیات بیشتر گفت.
موانع توسعه ادبیات بومی همدان چیست و در این زمینه چالشها و فرصتها چگونه ارزیابی میشود؟
موانع خاصی پیش رو نیست اما به همت همه ما برمیگردد که چگونه برای حفظ این میراث کمک کنیم، کسانی که دغدغهمند ادبیات باشند، کار خود را پیش میبرند ولی متاسفانه شرایط اقتصادی و هزینههای گزاف چاپ نشدن کتاب نیز دخیل است.
کسی که عاشق ادبیات باشد با هر شرایطی خود را وامدار این عرصه میداند و اگر هم نتواند کتاب بخرد برای بهرهگیری از این ادبیات کتابهای مدنظر را دانلود کرده و استفاده میکند.
میتوانیم به ادبیات کنونی منطقه خودمان امیدوار باشیم و همه خود را وامدار و رسالتدار ادبیات بومی بدانیم اما باید دست به دست هم دهیم و ریشهیابی کنیم و بیشتر از این گویش بنویسیم.
باید بیشتر از ریشهیابی ضرب المثلها و لغات محلی بگوییم و افرادی چون گروسی، جمشیدمحمد علیزاده، محمودی وثاق و… را قدر بدانیم و بیشتر از آنها بنویسیم.
نظر شما