به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ماریو بندتی در این اثر که تنها رمان اوست، گذشته، حال و آیندهای فرضی را در هم میآمیزد و در این رفت و برگشت، ادبیاتی پست مدرن را عرضه میکند.
در این کتاب نویسنده به عنوان فاعل مایشا و متعهد و فاعل تبعیدی قرار میگیرد. او گذشته، حال و آیندهٔ فرضی را با هم درمیآمیزد. این رفتوبرگشت در گذشته و حال به نوعی زمینهساز ادبیاتی پستمدرن از او را به نمایش میگذارد.
داستان کتاب بهار با کنجی شکسته درباره «سانتیاگو»، یک زندانی سیاسی اروگوئهای و خانوادهاش است که به دلیل فعالیتهای سیاسی سانتیاگو، مجبور به ترک وطن و زندگی در تبعید شدهاند. رمان در دو خط زمانی موازی روایت میشود: از یک سو شاهد زندگی سانتیاگو در زندان و نامههای پراحساس او به همسرش «گراسیلا» هستیم و از سوی دیگر، با گراسیلا و دختر کوچکش «بئاتریس» در تبعید و همچنین با پدر سانتیاگو و دوست قدیمیاش همراه میشویم که هر کدام به نوعی با پیامدهای دردناک این جدایی مواجه هستند.
بندتی در رمان بهار با کنجی شکسته از نثری شاعرانه و بیانی ساده و روان استفاده میکند. او با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، خواننده را به درون ذهن و احساسات شخصیتها میبرد و با ایجاد همذاتپنداری، تأثیر عمیقی بر او میگذارد.
این رمان به بررسی مفاهیم عمیقی چون عشق، فقدان، امید، ناامیدی، تبعید، زندان و مبارزهی سیاسی میپردازد. بندتی با بیان تأثیر ویرانگر دیکتاتوری بر زندگی افراد و خانوادهها، خواننده را به تفکر دربارهی اهمیت آزادی، عدالت و مقاومت در برابر ستم دعوت میکند.
ماریو بندتی، نویسنده، شاعر، رماننویس، داستاننویس، منتقد، منتقد تأتر، منتقد سینما و طنزنویسِ قرن بیستم اهل اوروگوئه و سخنوری منحصربهفرد بود. تعداد سخنرانیهای بیشمار او همواره با استقبال پر شور مستمعین در کشورهای مختلف برگزار میشد و دریافت جوایز بسیار، او را به یکی از محبوبترین و پر کارترین ادبای این کشور تبدیل کرده بود.
بندتی سال ۱۹۲۰ در یک خانواده مهاجر ایتالیایی در شهر پاسو دلوس توروس در اروگوئه به دنیا آمد. ۱۴ سالش بود که در یک مغازه مشغول به کار شد. از ۱۵ سالگی به خاطر سرودن شعر و نوشتن داستان وارد حلقههای ادبیات آمریکای لاتین شد. از جوانی وارد حرفه روزنامهنگاری شد و برای چند دهه سردبیر مجلات ادبی و سیاسی بود.
نشر ثالث اخیراً این اثر را با ترجمه نجمه شبیری در ۲۲۷ صفحه و با قیمت ۲۵۰ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما