سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مرجانه حسینزاده: زندگی در سایه امام رضا (ع)، امام مهربانیها، فرصتی گرانقدر است که مشهدیها از آن بهرهمند هستند. همسایگی با خورشید، نهتنها مزیتی معنوی، بلکه مسئولیتی فرهنگی را بر دوش ما میگذارد، مسئولیتی که با شناخت بیشتر از این امام بزرگوار و گسترش معارف رضوی معنا مییابد. شناخت شخصیت، سیره، معارف و فضائل امام رضا (ع)، نهتنها برای ارتقای ایمان و معرفت فردی اهمیت دارد، بلکه چراغ راهی برای جامعه در رسیدن به الگوهای اخلاقی و انسانی است. در این مسیر، کتابها بهعنوان بهترین ابزار آگاهیبخش و ماندگار، نقشی حیاتی ایفا میکنند.
ادبیات رضوی، با گنجینهای از کتابهای ارزشمند در حوزه تاریخ، سیره، کلام، و ادب، ما را با ابعاد مختلف زندگی امام رضا (ع) و آموزههای ایشان آشنا میکند. معرفی این آثار، بهویژه برای ما که در جوار حرم ایشان زندگی میکنیم، ضرورتی مضاعف است. این کتابها الهامبخش امروز و چراغ راه آیندهاند که در سلسله مطالب «چهارشنبهها با کتابهای امام رضایی» تلاش خواهیم کرد کتابهای برجستهای که درباره امام رضا (ع) نوشته شدهاند و نویسندگان آنها را معرفی کنیم. از زندگینامهها و پژوهشهای تاریخی گرفته تا آثار ادبی و داستانی، که هر یک میتوانند پنجرهای تازه به افق معارف رضوی بگشایند.
مرحوم حسین زاهدی نامقی، نویسنده، پژوهشگر کودک و نوجوان و نمایشنامهنویس سرشناس تئاتر مشهد است که ۱۶ مهر ۱۴۰۰ دار فانی را وداع گفت. از آثار ارزشمند این هنرمند و پیشکسوت تئاتر میتوان به «جوجه گنجشکها»، «کی شاخه را تکان داد»، «دم قرمزی»، «زنده باد»، «بازی شنهای داغ» اشاره کرد. همچنین کتابهای «معجزه باران»، «محمد و ماه دلتنگی»، «آهونامه»، «یک قمقمه از کوثر» و «ماهک و پرندهها» از دیگر آثار او است.
کتاب «ماهک و پرندهها»
«ماهک و پرندهها» کتابی برای نوجوانان است که در پانزدهمین جشنواره دوسالانه کتاب کودک و نوجوان به عنوان برترین داستان مذهبی کودک معرفی شد.
«ماهک و پرندهها» داستانی با مضمونی مذهبی است که با هدف آشنایی با یکی از داستانهای زندگی «حضرت امام رضا (ع)» و معجزه نماز باران در خشکسالی توسط حسین زاهدی نامقی نگاشته شده است.
«ماهک» دختر کوچک و مهربانی است که همیشه با گلها، گنجشکها و سایر پرندگان صحبت میکرد. پدر و مادر «ماهک» او را سرزنش و بقیه مسخرهاش میکردند، امّا دخترک با همین گفتوگو با گل و گیاه و پرندگان شاد بود و همیشه با پرندهها حرف میزد.
در یکی از سالها در مرو خشکسالی میشود و خشکسالی باعث میشود که پرندهها به شهر ماهک یعنی مرو نیایند، دیگر پرندگان نیز همان سال از شهر «مرو» میروند. ولی یک کبوتر چاهی نزد «ماهک» میرود و خبر باریدن باران را به او میدهد. «ماهک» به هر کسی میگفت کبوتر خبر بارش باران را برایش آورده، کسی باور نمیکرد.
مردم شهر برای چارهجویی به سراغ امام مهربانیها میروند و با راهنمایی امام رضا (ع) به نماز باران میایستند. «ماهک» و پدرش هم همراه بقیه مردم «مرو» همراه «امام رضا (ع)» به بیابان رفته و با هم نماز باران خواندند و به برکت حضور امام رضا (ع) و دعایشان باران بارید. دوباره پرندگان به آن شهر بازگشتند و «ماهک» از اینکه توانسته بود امام رضا (ع) را ببینند خوشحال بود.
این کتاب در ۴۴ صفحه توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودک و نوجوان منتشر شده و در کتابفروشیها در دسترس علاقهمندان است.
نظر شما