به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مرتضی مجدفر، نویسنده و روزنامهنگار در این مراسم گفت: بهترین روز، برای نامگذاری روز قلم ترکی در ایران، تولد این اسوه بیبدیل است. به اعتقاد فعالان فرهنگ، هنر، ادبیات و زبان ترکی آذربایجانی در ایران، به دلیل وسعت فعالیت، تاثیرگذاری و گسترۀ پرتنوع تلاشهای حسین محمدزاده صدیق، بهترین روزی که میتواند به عنوان روز قلم ترکی در ایران نامگذاری شود، روز تولد این اسوه بیبدیل در ۱۵ تیرماه است. محمدزاده صدیق، سراینده دهها مجموعه شعر، مصحح، منتقد و نسخهشناس آثار گرانسنک کلاسیک ترکی، یابنده و ارائه دهنده دهها اثر مدفون در کنج کتابخانهها و مخازن خطی و مترجم بیش از صد جلد اثر از زبانهای گوناگون به ترکی است.
این پژوهشگر ادامه داد: صدیق زبانشناسی خبره و ادیبی نامآور بود و تعداد آثار چاپ شده وی تا قبل از مرگ در شهریور ۱۴۰۱ از ۳۵۰ عنوان گذشت و این به غیر از آثار جدیدی است که حتی بعد از مرگ وی، به طور مرتب از وی منتشر میشود و همچنین آثاری را شامل نمیشود که به دلایلی، در شناسنامه اثر، اسمی بر غیر نام او درج شده است. اگر به این مجموعه، نشریاتی را که صدیق آنها را سردبیری کرده یا مدیر مسئولیاش را بر عهده داشته است، اضافه کنیم، گستره فعالیت و تعداد آثار وی به سمت نجومیشدن پیش میرود که از عهده یک فرد عادی خارج است.
مجدفر گفت: وقتی ترکها، او را پدر معنوی خود محسوب میکنند و ادیبان صاحب صلاحیت، فرهنگنامهها و آثار یک تنه آفریده شده توسط او را محصولات فرهنگستانی تک نفره به شمار میدانند، باید حق داد که روز قلم ترکی در ایران، صرفاً با روز تولد او مصادف باشد؛ پس همه با هم میگوییم: ۱۵ تیرماه، سالروز تولد دکتر حسین محمدزاده صدیق، روز قلم ترکی، بر تمام اهالی قلم و نوشتار گرامیباد!
نقد ترجمه ترکی قرآن از توفیقات مترجم و منتقد است
خلیل پروینی، استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس در این مراسم به بحث و بررسی پیرامون کتاب «نقدی بر یک ترجمه ترکی قرآن مجید» پرداخت و گفت: ارزیابی این کتاب از طرف مرحوم حسین محمدزاده صدیق، نشانی از ارزش و اهمیت آن است. در واقع ویژگیهای ترجمه رسول اسماعیزاده دوزال سبب شده، صدیق به ارزیابی آن بپردازد تا با این ارزیابی، این ترجمه قابل استفادهتر باشد.
پروینی با بیان اینکه اسماعیل زاده، قرآن را از روی ترجمه فارسی آیت الله مشکینی به زبان ترکی ترجمه کرده است، ادامه داد: محمدزاده صدیق در ۲۶۸ آیه از قرآن کریم، ترجمه آیت الله مشکینی را مورد ارزیابی قرار داده است. وی این توفیق را نیز داشته که خود، قرآن را به زبان ترکی ترجمه کند.
بررسی دیوان ۱۲ هزار بیتی فارسی نوایی در زمینه سبک وقوعی
محمدصادق نائبی، منتقد ادبی نیز در رابطه با کتاب «امیرعلیشیر نوایی پیشتاز سبک وقوع در شعر فارسی» گفت: مقدمه صدیق در ابتدای این کتاب مانند تمام مقدمههای وی بر دواوین شاعرانی مانند نسیمی، واقف یا فضولی، خود یک رساله دکتراست و خواننده و محقق را از مراجعه به یک مرجع دیگر بینیاز میکند. صدیق در معرفی شاعران، سبک و نظمی خاص داشت و علاوه بر بیوگرافی شاعر، تمام شاعران و سبکهایی که این شاعر از آنها الهام گرفته و تمام شاعران و سبکهایی که از این شاعر الگو گرفتهاند را به ترتیب میآورد. این کار، نه در جایی ثبت شده و نه با تحقیق میتوان به آن رسید بلکه یک اشراف کامل و حافظه عمیق بر تمام سبکها و اشعار شاعران بزرگ لازم دارد تا تمام این مطالب را به هم رشته کند. همچنین با استخراج کلیدبیتهای دیوان شاعر، تمام باورها و علاقهمندیها و اخلاق و رفتار شاعر را استخراج میکرد. اگر شاعر، در میان ۱۰ هزار بیت خود، ۱۰ بیت تقلیدی و تتبعی داشت، استاد با اشراف به دواوین دیگر، آن را استخراج و ذکر میکرد.
وی توضیح داد: صدیق در کتاب «امیرعلیشیرنوایی پیشتاز سبک وقوع در شعر فارسی»، ابتدا جایگاه این شاعر نامدار را در تذکرهها، کتابها، مقالات، تحقیقات و پایان نامهها پیدا میکند و به خواننده ارائه میدهد، از تذکره دولتشاه سمرقندی گرفته تا کتاب تاریخ ادبیات ادوارد براون انگلیسی؛ سپس جزئیات زندگی شاعر را از جد بزرگش آغاز و تا زمان فوت، رصد میکند و به تفصیل به زندگی، اخلاق، تحصیلات، مناصب، آثار علمی، دوستان، سفرها، باورها و اقدامات خیرخواهانه او میپردازد و تقریباً تمام آثار او را مورد مداقه قرار میدهد. در یک بخش مجزا، با توجه به گویش جغتایی شاعر، بعد از معرفی این گویش و خاستگاه آن، گرامر مختصر و مفیدی از این گویش و مقایسه آن با ترکی آذربایجانی آورده که برای خواننده بسیار مفید است. بررسی دیوان ۱۲ هزار بیتی فارسی شاعر خصوصاً در زمینه سبک وقوعی بخش دیگری از این کتاب است. سبک وقوع در این کتاب از دیدگاه صدیق تشریح میشود و دلایلی میآورد تا ثابت کند سبک وقوع پیش از نوایی در تبریز شکل میگیرد و نوایی آن را بارور میکند و شاعران بزرگ از او تقلید میکنند.
ذوق شاعرانه صدیق
رحیم کاویان، دیگر سخنران این مراسم که درباره کتاب «معجزشبستری دیوانیندان سئچمه لر» صحبت کرد، گفت: در گذشته معاصر دیوان معجز شبستری توسط دکتر محمدتقی زهتابی و دیگران منتشر شده بود اما اثری که توسط صدیق منتشر شده، دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که دیگران به آن نپرداخته بودند. تفکیک قالبهای شعری غزل، قصیده، دؤردلوک و مثنوی، کار مهمی است که نیازمند تخصص است. همچنین جدایی آن اشعار براساس اوزانشان در این کتاب انجام شده و از همه مهمتر ذوق و سلیقهای است که صدیق در انتخاب غزلها داشته است؛ به طوری که غزلها و قصیدههای انتخاب شده برای این کتاب از شاهکارهای معجز شبستری است. این کتاب برگزیده نشان دهنده ذوق شاعرانه صدیق است.
پیوند عمیق کتاب «دده قورقود» با آذربایجان و فرهنگ حماسی و اساطیری
امیرعلی برقی، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دیگر سخنران این مراسم بود که در رابطه با کتاب «میراث پدری؛ دده قورقود» توضیح داد: صدیق از نخستین کسانی بود که کتاب دده قورقود را در ایران به علاقهمندان شناساند و مقاله وی در این موضوع بعدها در اثر «هفت مقاله از استاد صدیق در موضوع فولکلور آذربایجان» بازنشر شد. اثر صدیق در این باره در دو مجلد تدوین شده که جلد نخست درباره تاریخ اوغوزنامه و جلد دوم شامل متن نسخه ترکمن صحراست. صدیق در این باره معتقد است که این نسخه خطی متعلق به ترکان اوغوز مسلمان ایرانی است. زبان نسخه، ترکی اوغوزی است که از قرن سوم هجری در صفحات شمال ایران رواج یافت. نویسنده و مولف کتاب شیعه دوزده امامی است و کتاب، جزو لاینفک مجموعه ذخایر فرهنگی و شیعی مردم آذربایجان به شمار میرود. ستایههای حماسی و قهرمانی موجود در کتاب آویزش کامل با نبردهای ترکان مسلمان و شیعه ایرانی با کفار و همسایگان دارد. با توجه به مراجعاتی که استنساخ کننده به کتاب سنگلاخ تالیف میرزا مهدی خان استرآبادی داشته، حدس زده می شود که در اواخر عهد نادرشاه افشار در شهر تبریز یا سوی های آن استنساخ شده باشد.
وی توضیح داد: در نسخه ترکمنصحرا از اوغوزنامههای دده قورقود، نام آذربایجان و شهرهای آن به صراحت آمده است و قهرمانان این کتاب با نقاط مختلف این ناحیه مثل سرخاب تبریز و کوه سبلان اردبیل پیوند نزدیک دارند. چنانکه قازانبیگ قهرمان سرآمد این داستانها در نسخه ترکمنصحرا به عنوان «لنگرِ آذربایجان» معرفی شده است و این نکات از پیوند عمیق این کتاب با آذربایجان و فرهنگ حماسی و اساطیری غنی آن حکایت میکند. نسخه ترکمنصحرا پیوند عمیقی با عصر صفوی و ویژگیهای ادبی و فرهنگی آن عهد دارد، چنانکه میان محتوای این نسخه با اشارات موجود در فرهنگ نصیری که از واژهنامههای آن عهد است، نقاط اشتراک بسیاری میبینیم. در فرهنگ نامبرده از «اوزان» ها یعنی، خنیاگران آذربایجانی که به «آشیق» هم نامبردارند، سخن به میان آمده و آنان به عنوان سرایندگان قهرمانیهای قازان بیگ و نصایح ترکی معرفی شدهاند و چنین تعریفی با محتوای نسخه ترکمنصحرا که در وصف اژدهاکُشی قازان بیگ و نصایح ترکی است تطابق تام دارد.
در این مراسم، هفت کتاب شامل «نقدی بر یک ترجمه ترکی قرآن»، «امیرعلیشیرنوایی پیشتاز سبک وقوع»، «معجز شبستری دیوانیندان سئچمه لر»، «میراث پدری؛ دده قورقود در پژوهشهای دکتر صدیق»، «آشیان مرغ دل؛ شرح هفده غزل و یک قصیده از محمد فضولی»، «نظم جواهر؛ ترجمه نثراللئالی و نتایج الخیال» و «دیوان اشعار ترکی مسیحی تبریزی» رونمایی شدند.
نظرات