به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در نشست علمی ویژه سومین همایش دوسالانه بینالمللی انجمن علمی باستانشناسی ایران موضوعات «جستاری در پارهای سویههای نظریِ آب در پژوهشهای باستانشناسی»، «مولفههای حکمرانی آب در نظام مدیریت سنتی آب»، «مدیریت سنتی آب در ایران باستان» و «مدیریت آب در ایران دوران اسلامی» توسط اساتید این حوزه به بحث نهاده شد.
حکمتاله ملاصالحی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و استاد باستانشناسی با تشریح موضوع «جستاری در پارهای سویههای نظریِ آب در پژوهشهای باستانشناسی» گفت: اینکه گفته میشود: «آب خون زمین است و زندگی زمین»، فارغ از سویه استعاری و شاعرانگی سخن، حس و عقل و فهم ما را به آب چونان منبع بیبدیل حیاتی، حساستر و هشیارتر میکند. در اندیشه و آگاهی انسان، آب فقط مایه حیاتبخش نبوده است؛ بلکه به سویههای دیگری از آن نیز توجه شده است؛ مانند سویههای «اسطورهای، دینی آیینی و مقدس»، «جنبههای خیال انگیز و استعاری و تمثیلی و نمادین»، «لایههای تکوینی و هستیشناختی و کیهانشناختی و جامعهشناختی آب»، و «جنبههای تاریخی و فرهنگی و سیاسی و مدیریتی آب»، «مناسبت میان آب و نحوه زندگی» و اخیراً «سویههای باستانشناختی آب و نقش بی بدیل آب در تحولات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی جوامع». هیچ زیست و جغرافیای طبیعی بدون آب و منابع آبی در ذهن و عقل و فهم در نمیگنجد. هرجا و هرگاه که سخن زندگی و پای زیستبوم در میان است، سخن از آب هم در میان است.
او افزود: بنابراین باید به آب چونان یک پیشفرض مسلمِ هر پژوهش باستانشناسی نگریسته شود. هر محوطه و نهشت باستانشناختی، در گذشته، محیط زندگی و زیستبوم گروههای انسانی بوده است که در فقر و غنای منابع طبیعی و حیاتی آن، به ویژه منابع آب، برهمکنشهایی را با زیستبوم خود رقم زدهاند. بنابراین، هر باستانشناس در هنگام مطالعة یک محوطه تاریخی باید آب و منابع آبی مورد استفادة آن جامعة تاریخی را مانند یک پیش فرض مورد توجه و تفطن قرار دهد و در تمام مراحل پژوهشهای میدانی خود به آن بیاندیشد. پیش فرض دیگر آنکه فقر و غنای منابع آبی به ویژه منابع آبی دائم برای ادامه حیات تشکلهای گروهی کوچک و آسیبپذیر و بیبهره از فناوریهای کارآمد مانند روستانشینان هزارههای نوسنگی بسیار ضروری بوده است. پیشفرض دیگر آنکه فراوانی منابع آب دائم میتوانسته سهم مؤثری در توسعه و رفاه اجتماعی، افزایش جمعیت، خیزش نوآوری در سپهر فناوری و فراوانی انواع فراوردههای غذایی و بسط تجارت و دادوستد و کشف و دسترسی به منابع جدیدتر داشته باشد.
ملاصالحی گفت: پیشفرض دیگر، سویههای اسطورهای، دینی آیینی، قدسی، هستیشناختی و کیهانشناختی آب است که باستانشناس با توجه به مادههای فرهنگی و به مدد منابع مکمل نوشتاری و نانوشتاری، میتواند دست به بازآفرینی نظری نحوه نگاه فرهنگها و گروههای اجتماعی روزگاران گذشته به آب بزند. پیشفرض دیگر، نحوه مدیریت و میزان بهرهبرداری و نحوه مصرف آب و منابع آبیست. پیشفرض مهم دیگر درباره آب، به انواع فناوریها و سازههای آبی و نوآوریهای فناورانه در حوزه آب و منابع آبی و نحوه بهرهبرداری از آب مرتبط میشود. بنابراین، بدون توجه به پیشفرضهای نظری فوق درباره آب و اهمیت و جایگاه حیاتی آن، داوریها و توصیفها و تحلیلها و تفسیرهای ما از دادههای باستانشناختی بسیار محدود، مبهم، ناقص و سطحی میماند.
در ادامه الهام راعی به ارائه سخنرانی علیاصغر سمسار باستانشناس پیشکسوت با عنوان «مؤلفههای حکمرانی آب در نظام مدیریت سنتی آب» پرداخت و گفت: با ورود مدرنیته که تغییر نهادهای مدنی و جایگزین نمودن ساز و کارهای جدید را با خود به همراه داشت. فردگرایی در جامعه توسعه پیدا کرد و همین موضوع باعث شد تا مباحثی نظیر مشارکت جمعی و یاریگری افول یابد.از طرف دیگر وضع قوانین جدید که الگوهای جدید را عرضه مینمود و به رویهها، نظامات و عرف مدیریت سنتی آب به گونهای کمرنگ توجه میکرد موجب شد تا بتدریج وظایف نهادهای مردمی و سازمانهای غیر دولتی به دولت واگذار شده و نقش آنان در مدیریت آب روز بروز کاهش یابد. کاهش نقش و مشارکت ذینفعان در مدیریت آب که حتی در مواردی قادر به طرح منافع خود نبودند همراه با سایر کاستیهایی که در پی مدیریت نوین آب پدیدار شد موجب گشت تا پژوهشگران حوزه اجتماعی آب با نگاهی به مدیریت گذشته به ارزشهای ناشی ازمدیریت سنتی و بومی آب توجه کرده و نسجه جدیدی را تحت عنوان حکمرانی آب مطرح کنند.
او افزود: حال آنکه چنانچه به مولفههای حکمرانی آب توجه کنیم میبینیم همان ارزشهایی که در نظامات سنتی آب وجود داشته را در دل خود جای داده است. بعبارت دیگر این مرز و بوم که همواره با چالش آب روبرو بوده و با خشکسالی دست و پنجه نرم کرده است و سعی کرده تا با انواع ابتکارات از این بن بست برون رود عملاً در طی قرنها حکمرانی آّب را اجرا نموده و نتیجه آب بهرهبرداری پایدار از منابع آبهای زیرزمینی و استمرار بهرهبرداری از قناتها بدور از هرگونه تنش و منازعات اجتماعی بوده است. بنابراین بهتر است با نگاهی به درون، از میراث ناملموس آب که هر سطر و هر گوشه آن میتواند درس آموز باشد غافل نباشیم و بدانیم که ارزشهای معنوی ناشی از این میراث میتواند در رفع چالشهای موجود مدیریت آب موثر واقع شود.
استاد سعید جانب اللهی نیز در این نشست به بررسی مدیریت سنتی آب در ایران باستان پرداخت و گفت: در نخستین شیوه مدیریت آب مسئولی وجود نداشته و مردم خودشان قناتها را بصورت جمعی مدیریت میکردند در مرحله بعد از بی عاملی یک مسئول تعیین میشده که بیشترین مالکیت را دارا بوده است و کار تقسیم آب را بهعهده میگرفته است.
او افزود: در مراحل بعد مدیریت سنتی آب در ایران توسط خانوادهایی صورت میگرفته که آب نامه داشتند و این امر موروثی بین آنها ادامهدار بوده است. در شکل بعدی نیز که بیشباهت به میرآبی نیست فردی در طول شبانهروز مسئولیت تقسیمبندی آّب را به عهده میگرفته است تا به مرحله میرآبی میرسیم که درآن اسامی تمامی مالکان در دفتر روزنامه ثبت و طبق سهام و حق آبه به آنها میزان آّب تعلق میگرفته است.
در ادامه نادر کریمیان سردشتی عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، در بررسی مدیریت آب در ایران دوران اسلامی به تشریح پیشینه تمدنی آبی ایران، میراث مکتوب تمدنی آبی ایران، نظام آبیاری و قناتهای کشورهای همسایه حوزه خاورمیانه و آسیای میانه و … پرداخت.
«سومین همایش دوسالانه بینالمللی انجمن علمی باستانشناسی ایران؛ آب و حکمرانی آب در فرهنگ و تمدن ایران و سرزمینهای همجوار» توسط انجمن علمی باستانشناسی ایران با همکاری پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری برگزار شد.
نظر شما