به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ مراسم رونمایی کتاب «تولد در سرزمین مارادونا»، خاطرات سهیل اسعد، مسلمان آرژانتینی، پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
بهزاد دانشگر، دبیر مجموعه «تولدی دوباره» که شامل خاطرات مسلمانان خارج از مرزهای ایران است، در این مراسم گفت: در سالهای اخیر، میان نوجوانانمان عطشی را درباره بیرون از مرزهای کشور میبینیم؛ آنها تصورات غلط و حسرتآمیزی از کشورهای خارجی و زندگی در آنها دارند. به این نتیجه رسیدم که به سراغ افرادی بروم که خارج از کشور زندگی کردهاند و پای تجاربشان بنشینم؛ زیرا در نتیجه این گفتگو، بدون واسطه نگاه و روایتشان از اسلام و دین و فرهنگشان به دست میآید.
وی افزود: متاسفانه در نگاه رسانهایمان به بیرون از مرزهای کشور، تصویری کاریکاتوری داریم. عدهای آن را در جهنمی سوزان و در کمال زشتی تصور میکنند و عدهای آنجا را بهشت میدانند. بنابراین بدون واسطه پای روایت این آدمها و زندگیشان در آن سرزمینها نشستیم و درباره آشناییشان با موضوع دین پرسیدیم.
دانشگر گفت: اگر از من بپرسند شیرینترین لحظه گفتوگو با سهیل اسعد کدام لحظه است، میگویم آن زمانی است که درباره حرم حضرت معصومه (س) حرف میزد. هیچکدام حرم ایشان را اینگونه نچشیدهایم.
قهرمانان اصلی قصه ما خانوادهمان هستند
سهیل اسعد، راوی کتاب «تولد در مارادونا» سخنانش را اینطور آغاز کرد: زندگی ما برای خودمان معمولی است و جذابیت خاصی ندارد؛ اما یکی دو نقطه در زندگی امثال ما هست که باید منعکس شود. اول اینکه این امید در قلب هر انسان باید باشد که همه امکان تحول در زندگی را دارند. خواننده کتاب باید توجه کند که این کتاب قصه تحول انسانهاست. نکته دوم این است که با شنیدن قصه امثال ما، نگاهها به عالم متفاوت میشود.
او در خصوص تصویر غیرواقعی آمریکا در جهان اظهار کرد: من از بچگی در آمریکای لاتین و آرژانتین بودم و آنچه هالیوود از ما نشان میداد، بسیار منفی بود. هالیوود جغرافیا را به دو قسمت آمریکا و قسمت لاتینی و جنوبیاش تقسیم کرده بود. ما نیز باور کرده بودیم که آمریکا اصالت دارد و ما به آن ملحق شدهایم. بزرگتر که شدم، فهمیدم رسانه و سینما در ایجاد مسائل غیرحقیقی که به حقیقت تبدیل میشود، چه قدرتی دارد.
وی افزود: من سوریه و عراق و لبنان را دیدهام و در ایران قم را انتخاب کردم و متوجه شدم آمریکاییها چقدر از دیدن زیباییها محروماند؛ چون قلبشان کور است. این کتاب دعوتی است به اینکه نگاهمان ظاهری نباشد و به حقایق نگاه کنیم.
سهیل اسعد گفت: خاطرات تلخی در زندگی ما وجود دارد که هیچ وقت در رسانه و کتاب آن را بیان نمیکنیم. این خاطرات درباره افرادی است که مجهول و ناشناختهاند و با این حال، در قصه امثال ما شاید بیشترین فداکاریها را کردهاند. مثلاً خانواده خودم که در کتاب، قصههای زیبایی درباره حضورشان آمده؛ اما فداکارییهای ایشان در طول سی سال در جایگاه مادر چهار فرزند که شش ماه در سال در غربت بهتنهایی زندگی میکند، در کتاب نیامده؛ در حالی که مهمترین خاطره است. پشت صحنه این قصهها افرادی هستند که از ما ارزش بیشتری دارند و مجهول میمانند. قهرمانان اصلی قصهها اینها هستند.
جذب به اسلام از طریق محبت
مهری السادات معرکنژاد، نویسنده این اثر، در این نشست گفت: زندگی آقای اسعد را از سه منظر روایت کردم و تمایل داشتم در متن طوری این سه محور را نشان دهم. یکی اینکه به ما همیشه گفته بودند «هل الدین الا الحب». آنچه در زندگی ایشان میبینیم، این است که از طریق محبت انسانها را به دین جلب کرده و در راه اسلام تبلیغ میکنند. نکته دوم ارتباط ایشان با حضرت معصومه (س) است. حس کردم اگر قرار باشد نور ولایت جایی از زندگی به ایشان تابیده باشد، از نور وجودی ایشان است. به همین دلیل کتاب را با ایشان شروع و تمام کردم. خوشحالم که شب تولد حضرت معصومه (س) کتاب «تولد در مارادونا» رونمایی میشود. منظر سوم نیز شجاعت آقای اسعد موقع تبلیغ دین اسلام تحت ولایت امیرالمومنین (ع) است.
نظر شما