چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۶
از دانشجوهای دکترای شلوارکردی‌پوش تا فدائیان اسلام

نویسنده تصویری دقیق و ریزبینانه‌ای از گوناگونی همراهان جهادی‌اش نشان می‌دهد و از وصف آنها، چه در بعد اخلاقی و چه در بعد ظاهری هیچ ابایی ندارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهری غلامپور: کتاب «جهادگر» خاطرات محسن ذوالفقاری است از سفرهای جهادی هفت‌ساله ایشان به نقاط مختلف ایران.

در این کتاب با خاطراتی از محرومیت‌ها، بیکاری، سیل، آفت‌زدگی و همه‌گیری ویروس کرونا مواجهیم که همگی در درجه اول تداعی‌کننده حس غم به مخاطب هستند. حال اینکه نویسنده وقایع و موضوعات تلخ را با زبان طنز بیان کرده و با این کار بین مخاطب و وقایع تلخ آشتی برقرار کرده است. طنزی که در سطح و در کلمات نمانده بلکه در اتفاقات، موقعیت و شخصیت‌پردازی‌ها رخنه کرده است.
انتخاب این لحن انتخابی به‌جا و متفاوتی است برای نوشتن از خاطراتی که با بیانی رسمی از رسانه‌های رسمی نشان داده شده است. در حقیقت انتخاب این لحن به‌نوعی کلیشه‌شکنی در این عرصه است.

ناگفته نماند که ریتم طنز در این کتاب یکنواخت نیست. به‌طوری که در فصل آخر ریتم کندتر می‌شود. این ریتم ناموزون حاصل تلخی‌ای است که کرونا در جان نویسنده ریخته است و با گرفتن یکی از عزیزانش گویی نگاهش به این اتفاق تلخ‌تر از بقیه اتفاقات ناگوار خاطرات جهادیش شده است. تلخی عمیق که تا عمق جان نویسنده رسوخ کرده و شده مصداق این شعر حافظ است: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد».

نویسنده در پیشگفتار تکلیف مخاطب را با متنی که در صفحات بعد خواهد خواند روشن کرده است. او آب پاکی را روی دست مخاطب می‌ریزد تا بداند که محسن ذوالفقاری نه سفرنامه‌نویس حرفه‌ای است و نه جهادگر حرفه‌ای و یا فردی مشهور بلکه از پی دغدغه‌هایش پا در این مسیر گذاشته است.

قلابی که چخوف در مزیت به دام انداختن مخاطب از آن یاد می‌کند؛ یعنی شروع خوب، یکی از نقاط قوتی است که در این کتاب با آن روبه‌رو هستیم. همه ما تصوری که از جهادگران داریم آدم‌های شدیداً مذهبی است که با علاقه و اعتقاد بالایی یا به قول نویسنده با بالازدن رگ حزب‌اللهی‌شان پا در مسیر جهادگری می‌گذارند اما نویسنده در آغاز این کتاب با مطرح‌کردن نحوه همراه شدنش در این مسیر از همان صفحات اول ما را آماده خواندن خاطرات طنز سفرهای جهادیش می‌کند. وقتی که دعوت کننده او به این سفرها یک کلاهبردار حرفه ای در قامت یک سوپر حزب‌اللهی از آب درمی‌آید، دیگر تو خود بخوان حدیث مفصل از همین شروع.

از دیگر نقاط قوت کتاب صداقت و صراحت نویسنده تا جایی که پای آبروی شخصی خاص در میان نباشد ستودنی است؛ صراحتی از جنس صراحت‌های جلال آل‌احمد.

نکته حائز اهمیت دیگر کتاب این است که نویسنده تصویری دقیق و ریزبینانه‌ای از گوناگونی همراهان جهادی‌اش نشان می‌دهد و از وصف آنها، چه در بعد اخلاقی و چه در بعد ظاهری هیچ ابایی ندارد به‌طوری که شخصیت‌های خاص خاطراتش عموماً آدم‌های شیک و اتوکشیده نیستند؛ از دانشجوهای دکترا شلوارکردی‌پوش آخر اتوبوس گرفته تا شاه‌غلام و بهنام که آنها را به فدائیان خلق و توده‌ای تشبیه کرده است. از بچه‌های آفتاب مهتاب ندیده بالایشهر نشین تا شهیدهای آینده. در واقع این شخصیت‌ها همان تاش‌هایی هستند که در پیشگفتار به آنها اشاره شده است.

در این اثر نویسنده از هرگونه درازگویی دوری کرده و به بیان خاطرات خاص، به شکلی مختصر و مفید پرداخته است. به جز صفحه آغازین فصل آخر که کمی توضیحات زاید دارد. البته یکی از دلایل مختصرنویسی و عدم تصویرسازی وجود رمزینه‌هایی در حاشیه بعضی صفحات کتاب است که شرح کاملیست بر مختصری که نویسنده در قالب تصویر در مورد خاطره‌ای خاص نگارش کرده است. در واقع این کتاب چند رسانه‌ای است. اما با توجه به نقد متن کتاب (بدون در نظر گرفتن رمزینه‌ها) باید گفت که جا داشت تا مخاطب را با تصویرسازی بیشتری به دنیای سیل‌زدگان، آفت‌زدگان و ... دعوت کند.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها