یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر در ششمین جلسه از فصل اول سلسله درسگفتارهای زیباییشناسی زبان فارسی، بنیاد زبان فارسی را بر سبک خراسانی استوار دانست.
این شاعر درادامه با اشاره به غلبه لهجه تهرانی تاکید کرد: با اینکه احمد شاملو منظومههای عامیانهای به لهجه فارسی تهرانی چون دخترای ننه دریا، پریا، حسینقلی مردی که لب نداشت و ترانههایی مثل شبانه با لهجه فارسی تهرانی دارد اما در آثار شاملو، باز غلبه با زبان آرکائیک ملهم از سبک خراسانی او است. شاملو متوجه بود که این دو نیز با هماند؛ البته شاعرانی دیگرهم آثاری با لهجه تهرانی دارند اما مسئله آن است که لهجه تهران نباید متر و معیار زبان فارسی شود.
میرشکاک درادامه با اشاره به آرکائیک بودن زبان خراسانی عنوان کرد: این زبان ذاتا موسیقایی است مثل این نقل از بایزید بسطامی که عطار در تذکرهالاولیاء آورده است:«نقل است که گفت به صحرا شدم، عشق باریده بود و زمین تر شده بود؛ چنانکه پای به برف فرو شود، به عشق فرو شدم. از نماز جز ایستادگی تن ندیدم و از روزه جز گرسنگی شکم. آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من».
وی درادامه با اشاره به اینکه تمام تاریخهای ما از جمله تاریخ تصوف ما مبتنی بر زبانی شعریاند گفت: زبان ما، زبان شعر بوده است و خداوند به مشرق زمین فقط وحی و الهام عطا کرده و از اختراع خبری نیست چون کار مشرق زمین رسیدن به یک وحدت اساسی بوده است.
این شاعر و پژوهشگر در ادامه به خللهای تاریخی زبانی که بنی عباس بر زبان فارسی وارد کردند اشاره و عنوان کرد: بنی عباس نه تنها با ما بلکه با قبطیها در مصر هم این کار را کردند. آنها قصد داشتند تیسفون را ویران کنند چون یادگار مجوس میپنداشتند؛ درواقع، ما فقط غرب زده نشدهایم بلکه عرب زده هم شدهایم.
وی ادامه داد: متأسفانه اکنون شرایط زبانی ما طوری شده که اگر واژهای کُردی یا لری در متن بیاوریم، باید برای آن پانوشت بنویسیم.
این شاهنامهشناس تاکید کرد: تعصبی بر بازگشت به زبان آرکائیک فردوسی ندارم بلکه نیازمند آن هستیم و آنچه که هالیوود میخواهد به ما بدهد، فردوسی بدون ابزاری تکنولوژیک به ما داده است.
میرشکاک همچنین گفت: برخی میپندارند که زبان فارسی زبان فلسفه نیست، هست اما زیربار فلسفه ملاصدرا نخواهد رفت همان طور که زیر بار فلسفه ارسطو نرفته چون حکمت یونانی و حکمت ایرانی در یک ظرف نمی گنجند.
نظر شما