یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۸
جای کارگزاران ادبی در بازار کتاب خالی است

امیر خداوردی، نویسنده و پژوهشگر ادبی گفت: کارگزار ادبی می تواند اثر جدید نویسنده و ویژگی‌های آن را تبیین کند، نیازهای مخاطب را بشناسد و پیوندی بین نویسنده و مخاطب برقرار کند.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امیر خداوردی با بیان اینکه اغلب افراد و حتی نویسندگان در مخاطب‌شناسی تخصصی ندارند، به ایبنا گفت: بسیار پیش آمده که دیدم کتابی وارد بازار شده و با خودم گفتم چه کسی این کتاب را خریداری می‌کند و بعد دیدم آن کتاب پرفروش شد. اینها نشان می‌دهد که در زمینه شناسایی مخاطب و بازار کتاب نابلد هستیم.
 
این نویسنده با  تأکید بر ضرورت وجود کارگزاران ادبی در بازار کتاب بیان کرد: ما به کارگزاران ادبی نیاز داریم که در بازار کتاب بین نویسنده، مخاطب و ناشر ارتباط برقرار کنند. این کارگزار می‌تواند به نویسنده کمک کند تا بفهمد سمت‌و‌سوی بازار کتاب چگونه است و نویسنده چطور می‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند. اغلب نویسنده نمی‌تواند کتاب خود را معرفی کند اما کارگزار ادبی می‌تواند اثر جدید نویسنده و ویژگی‌های آن را تبیین کند و نیازهای مخاطب را بشناسد و پیوندی بین نویسنده و مخاطب برقرار کند.
 
وی یکی از کارهای اصلی و مهم کارگزار ادبی را مخاطب‌شناسی دانست و افزود: ما در ادبیات داستانی یک سری آثار داریم که از اساس وقتی تدوین می‌شوند مخاطب و حضورش در نظر گرفته می‌شود. به عنوان مثال مخاطب در ژانر پلیسی و جنایی کاملا حضور دارد و درکل حضور مخاطب در ژانرهای ادبی مثل حضور در نمایشنامه و تئاتر است و نویسنده در نظر می‌گیرد، مخاطبی هست و تا آخر باید با اثر ارتباط برقرار کند و حضور پررنگی داشته باشد.
 
این نویسنده تأکید کرد: دسته دوم آثار در ادبیات داستانی شبیه به شعر عاشقانه هستند و در این آثار گویی شاعری عاشق اظهار محبت می‌کند و احساس خود را بروز می‌دهد. نویسندگان این آثار کاری به مخاطب ندارند و مخاطب را در درجه دوم و سوم لحاظ می‌کنند و آنها در لحظه نوشتن به مخاطب فکر نمی‌کنند.
 
خداوردی ادامه داد: برخی آثار ادبی این گونه هستند که از اساس، مخاطب در آنها لحاظ نمی‌شود و انگار اثر ادبی مثل شعر، ساختمانی پدید می‌آورد و یا دنیایی می‌آفریند. برای نويسنده، مخاطب مهم نیست و توجه ویتنها  به ذات آفرینش خود است. بر این اساس می‌توان گفت مخاطب‌شناسی برای همه نویسندگان به یک اندازه و قیمت نیست و برای نویسندگان ژانرهای ادبی نسبت به نویسندگان ادبیات بدنه، مخاطب مهم‌تر است.
 
این پژوهشگر با بیان اینکه مخاطب‌شناسی راه‌های زیادی دارد،عنوان کرد: یکی از راه‌ها توجه به میزان فروش کتاب و تجدید چاپ آن است. تجدید چاپ‌های مکرر نشان می‌دهد که مخاطب از این فرم نوشتاری و این موضوع استقبال کرده است. یک نکته ظریف اینجا وجود دارد که به عنوان مثال اگر «ملت عشق» پرفروش شد دلیل نمی‌شود که اگر نويسنده دیگری با این موضوع و ساختار بنویسد کتابش پرفروش شود. کتاب‌های زیادی درباره مولانا و شخصیت‌های عرفانی داریم اما پرفروش نیستند و برخی نویسندگان عاشقانه و عارفانه نوشتند اما کتابشان فروش خوبی نداشته است.
 
خداوردی یکی دیگر از راه‌های مخاطب‌شناسی را از طریق مجلات ادبی ذکر کرد و گفت: نویسندگانی که در بدنه ادبی کار می‌کنند نقد آثار برایشان مهم است و باید سراغ مجلات و رسانه‌های تخصصی بروند. متاسفانه در زمینه نقد کتاب ضعیف هستیم. مجلات ادبی تخصصی می‌توانند بازخوردی برای ادبیات بدنه باشند و به نویسنده در مخاطب‌شناسی کمک کنند.
 
نویسنده کتاب‌های «آلوت» و «جنون خدایان» با بیان اینکه بخش زیادی از اعتبار برای نويسندگان در مجلات و محافل ادبی به‌وجود می‌آید، تصریح کرد: اگر گلشیری و فهیمه رحیمی را مقایسه کنیم، می‌بینیم آثار رحیمی پرفروش بود ولی گلشیری اعتبار خیلی زیادی داشت. در واقع نویسنده‌ای بازار را به دست می‌آورد و نویسنده دیگری اعتبار کسب می‌کند .
 
وی اقتباس‌های ادبی در سینما را یکی دیگر از راه‌های شناسایی مخاطب دانست و افزود: قبل از انقلاب می‌دیدیم که به عنوان مثال گلشیری رمانی می‌نوشت و کارگردانی از روی آن فیلم می‌ساخت. اقتباس‌های ادبی باعث پیدا کردن مخاطب می‌شود و می‌توان از روی اقتباس‌ها متوجه شد که مخاطب فرهیخته یا از قشر متوسط است و به چه نوع فرم ادبی و موضوعاتی علاقه دارد؟
 
نویسنده «معنای برج بابل» درباره نقش فضای مجازی در شناسایی مخاطب گفت: نویسندگانی هستند که هیچ گونه صفحه مجازی برای تبلیغ و معرفی آثار خود ندارند اما اثر جدیدشان به‌سرعت فروش می‌رود و به اصطلاح خوانندگان برای آثارشان صف می‌ایستند. این نشان می‌دهد که برای فروش خوب صرفا فعالیت در فضای مجازی ضرورت ندارد. دوستی دارم که اثرش ۱۸ بار تجدید چاپ شده اما ۱۸ پست هم در کل فضای مجازی درباره این کتاب ندیدی مو از طرفی برخی کتاب‌ها هم در فضای مجازی گسترده و زياد معرفی می‌شوند اما حتی تجدید چاپ هم نمی‌شوند.
 
خداوردی با بیان اینکه تبلیغ کتاب در فضای مجازی نمی‌توان ملاکی برای مخاطبان آن باشد، عنوان کرد: فضای مجازی معیار قابل قبولی برای مخاطب‌شناسی نیست. سایتی فعال بود که افرادی به کتابی که خوانده بودند آنجا امتیاز می‌دادند و درباره اثر اظهارنظر می‌کردند. متاسفانه برخی افراد آن فضا را به وضع بدی دچار کردند .کتابی که هنوز چاپ نشده بود نمره منفی زیادی داشت و برخی کتاب‌ها که فاخر نبودند امتیاز مثبت داشتند. این فضا که می ‌توانست در معرفی کتاب و مخاطب‌شناسی موثر باشد خراب و غیرقابل اعتماد شد.
 
وی درباره تاثیر مخاطب‌شناسی در اعتلای آثار نویسنده بیان کرد: اصل ادبیات بدنه توسط مخاطب لحاظ نمی‌شود و نویسنده تنها می‌خواهد دنیایش را بیافریند. در دسته دیگر که افراد به نویسندگی به عنوان کار حرفه‌ای توجه  و با نوشتن امرار معاش می‌کنند به مخاطب توجه دارند. در واقع بهترین نویسنده هم باید در جایی و مواقعی به این فکر کند که چطور باید مخاطب و نیازهایش را در نظر بگیرد.
 
خداوردی تصریح کرد: نویسنده حرفه‌ای و نویسنده‌ای که  معاشش از طریق نوشتن تامین می‌شود به مخاطب خود توجه می‌کند و در تلاش است که دایره مخاطبان خود را وسیع کند. این مسئله مهمی است به‌ویژه که در دنیایی زندگی می کنیم که از هرچیز اعم از علم و هنر ما به‌ازای مالی بیرون می‌کشیم و ثروت تولید می‌کنیم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها