نشست حقوقی مشروطه در کاخ گلستان برگزار شد؛
مشروطه زمینهساز شکلگیری نهادهای حقوقی بود/ مشروطهخواهان به قانون استقلال بخشیدند
فردین مرادخانی، استاد دانشگاه بوعلی سینا گفت: آشنایی ما با حقوق و مدرن به زمان کسانی مانند ملکم خان برمیگردد؛ او از «روحالقوانین» مونتسکیو به عنوان کتابی بسیار مهم یاد میکند. مشروطه در پیوند با تکوین مفاهیم حقوقی مانند برابری و آزادی است. مشروطه زمینهساز شکلگیری نهادهای حقوقی نیز بود. حتی علمای بزرگ نجف نیز با دانش حقوق آشنا بودند و به اهمیت پی بردند.
وی افزود: مشروطیت ایران حادثه خاصی است و با مشروطههای کشورهای غربی متفاوت است؛ به همین دلیل همانطور که مرحوم طباطبایی گفت، ایران نیازمند نظریهای خاص است. یکی از علل خاصبودن ایران، مفهوم قانون است؛ در کشورهای اروپایی قوانین از پیش وجود داشتند و بحث بر سر حدود و ثقور آنها بود اما در ایران این مفهوم وجود نداشت. مسئله در ایران این بود که قانون را ایجاد کنیم. مشروطیت با مفهوم قانون گره خورده و مفهومی حقوقی است.
مرادخانی ادامه داد: تفاوت دیگر به مسئله تجدد برمیگردد؛ در اروپا مسئله مشروطیت به محدودکردن قدرت شاه ربط داشت اما در ایران از این موضوع فراتر رفت و با مسئله تجدد پیوند خورد. در اروپا چند صد سال قبل از مشروطه تجدد رخ داده بود. همه ظهور و بروزهای مدرنیته ایرانی را در مشروطه میبینیم. مشروطه در ایران با نظریه دولت نیز گره خورده است. در اروپا شکلهای مختلفی از دولت وجود داشت و بعدها به مشروطیت رسید. مشروطه در ایران تکوین دانش حقوق نیز است؛ یعنی تکوین حقوق به مثابه یک علم مدرن با مشروطه آغاز میشود. ما همچنان نتوانستهایم نظریه مشروطه را تدوین کنیم و صرفاً در مقدمات ماندهایم.
او بیان کرد: آشنایی ما با حقوق و مدرن به زمان کسانی مانند ملکم خان برمیگردد؛ او از «روحالقوانین» مونتسکیو به عنوان کتابی بسیار مهم یاد میکند. مشروطه در پیوند با تکوین مفاهیم حقوقی مانند برابری و آزادی است. مشروطه زمینهساز شکلگیری نهادهای حقوقی نیز بود. حتی علمای بزرگ نجف نیز با دانش حقوق آشنا بودند و به اهمیت پی بردند.
وی افزود: ما پیش از تاسیس دانشگاه تهران، تجربه سی سال آموزش حقوق در مدرسه سیاسی را داشتیم. مدرسه حقوق از سال 1278 تا 1298 به فعالیت پرداخت و در ورند مشروطیت موثر بود. در سال 1305 مدرسه حقوق تاسیس میشود. سپس این دو مدرسه با هم ادغام میشوند. با تاسیس دانشگاه تهران دانشکده حقوق شکل میگیرد. تحولات مدرسه حقوق برای فهم مشروطه در ایران و تکوین دانش حقوق بسیار مهم است. قبل از تاسیس مدرسه سیاسی رساله مستقلی درباره حقوق نداشتیم و بعد از آن تالیفها و ترجمههایی صورت میگیرد. وقتی ایرانیان به این نتیجه میرسند که باید قانون ایجاد کنند، ضرورت پرداختن به علم حقوق احساس میشود.
کسی که به خوبی اهمیت این مسئله را درک کرد، سیدجواد طباطبایی بود که به پژوهش درباره مستشارالدوله پرداخت. مستشارالدوله به اهمیت فقه پی برد و به همین دلیل به این مسئله پرداخت که دین اسلام روحی دارد که باید مبنای قانون قرار بگیرد و از تحولات تاریخی دین جدا شود. تا امروز به تئوری حقوقی نرسیدهایم. مدرسه سیاسی و مدرسه حقوق تلاش میکنند تا دانش حقوق را در ایران تاسیس کند اما اشتباهاتی کردند؛ آنها فکر میکردند حقوق و قانون مترادفند. این اشتباه تا امروز وجود دارد. اشتباه دیگر این بود که به پرورش کارمند برای ادارات پرداخت.
مفاهیم حقوقی تحولات تاریخی ملتها را نشان میدهند
دکتر رضا یعقوبی، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران به بیان سخنرانی خود با عنوان «تاریخ مفهوم قانون در حقوق ایران» پرداخت و گفت: بحث در زمینه تاریخ حقوق قرار میگیرد. تاریخ حقوق به بررسی وقایعی میپردازد که واجد وصف حقوقی است. موضوعات تاریخ حقوق به پنج دسته تقسیم میشود: تاریخ مفاهیم، تاریخ نهادها، تاریخ وقایع، تاریخ اشخاص و قوانین.
وی افزود: برخی مفاهیم حقوقی در تاریخ ایران دارای تداوم نبودهاند و برخی در طول تاریخ ایران تداوم پیدا کردهاند و سابقه داشتهاند. مفهوم قانون دچار تغییرات فراوانی شده و دارای قبض و بسط بوده است. مفاهیم حقوقی تحولات تاریخی ملتها را نیز نشان میدهند. مفهوم قانون از اواسط قرن سیزدهم قمری با تغییرات بنیادین مواجه میشود به صورتی که از معنای قدیمیاش تهی شده و معنای جدیدی به خود میگیرد؛ در دوران قدیم قانون برآمده از اراده شارع یا سلطان بود اما به تدریج زمینه برای تغییر این مفهوم فراهم شد و منشا قانون به اراده عمومی تغییر کرد. این یکی از مهمترین تحولات مفهوم قانون است. با حفظ صورت خود، محتوای جدیدی پیدا کرده است.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران ادامه داد: پس از تولد مفهوم جدید قانون شاهد دگرگونی نهادها نیز هستیم؛ نهادهایی مانند پارلمان یا دولت در نسبت با این درک جدید از قانون شکل میگیرند. مناسبات جدیدی از نظام قدرت شکل میگیرد که در نسبت با درک حقوقی جدید است. مفاهیم همجوار زادهی زمان تاریخی هستند. استقلال نهادهای حقوقی از عرصههایی مانند دین نیز از تحولات مهم این مسئله است.
رضا یعقوبی گفت: تاریخ قدیم مفهوم قانون را میتوانیم از ورود اسلام به ایران تا دوره صفویه پیگیری کنیم که صورتی ثابت دارد. از سال 922 تا 1275 قمری تحولاتی در این مفهوم شکل میگیرد. در خطاینامه اثر سیدعلی اکبر خطایی که در سال 922 نوشته شده است نشانههایی از درک جدید مفهوم قانون را میبینیم اما صرفا به اشاراتی کلی محدود میشود.
وی افزود: اثر دیگر تحفهالعالم اثر عبداللطیف شوشتری است. مهمترین اثر در این حوزه کتاب مسیر طالبی از میرزا ابوطالب لندنی است که دقت و ظرافت بالایی دارد. اثر دیگر سفرنامه میرزا صالح شیرازی است که حاصل چند ماه از سفرهای او است. پس از اثر تا زمان میرزا ملکم خان تحول جدیدی نمیبینیم. ملکمخان در کتابچه قانون یا دفتر تنظیمات درک جدیدی از قانون ارائه میکند. این جریان با «یک کلمه» مستشارالدوله به نقطه عطف خود میرسد و گسستی رقم میخورد. مفهوم جدید قانون برآمده از اراده عمومی است.
مشروطیت، مهمترین مفهومی که در تلاش برای اصلاح کشور به دست آمد
در پایان دکتر سیدناصر سلطانی، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران به بیان سخنرانی خود با عنوان «خرد قانونگذاری در مشروطیت» پرداخت و گفت: از زمان شکست ایران در جنگهای ایران و روس، تلاشهایی برای اصلاح ایران صورت گرفت؛ «خرد قانونگذاری» به این دوره تا سال 1285 مربوط میشود. در این دوره افراد متعددی درباره قانون بحث میکنند و در این میان خرد یا دوراندیشیای در قانونگذاری شکل میگیرد که برای ما بسیار اهمیت دارد و بحث روزگار کنونی ما نیز است.
مهمترین مفهومی که در تلاش برای اصلاح کشور به دست آمد، مشروطیت بود؛ یعنی نوسازی ایران تنها از این اره به دست میآمد. قائم مقام نخستین کسی بود که از مفاهیم مشروطیت استفاده کرد. مفهوم قانون در مشروطه نمایان شد. این مفهوم با دو مخالف مواجه شد؛ یعنی قدرت مطلقه شاه و شریعت. مشروطیت باید میان این دو رقیب به فعالیت میپرداخت. کسانی که در راه مشروطیت فعالیت میکردند تلاش میکردند که راهی میان این دو پیدا کنند.
قانون در مشروطیت امر جدیدی است که مبتنی بر امر قدیم است اما در امور قدیم نیز تغییراتی صورت داده است. قانون جدید از فقه استفاده کرد اما در آن دخل و تصرف کرد. این معنای خرد قانونگذاری در مشروطه است؛ مشروطهخواهان مسائل را پیچیده میدانستند و با دوراندیشی با امور جدید برخورد میکنند. قانون مشروطیت فقهی نبود اما از فقه استفاده کرده بود. مشروطهخواهان به قانون استقلال بخشیدند. بدون آگاهی از مشروطیت نمیتوان به علم حقوق پرداخت.
نظر شما