هوشیار در خصوص حساسیتهای تألیف کتاب تخصصی گفت: من نویسنده نیستم و فقط سعی کردهام یافتههای علمی و پژوهشهای خودم را جمعآوری کنم. حساسیت کتابهای علمی و دانشگاهی بیشتر است؛ چون قرار است کتابی بنویسیم که مرجع علمی باشد، مورد استفاده پژوهشی و استناد دانشجویان مختلف باشد که ورود به این عرصه کار جسورانهای است.
وی افزود: اگر ترجمه عینبهعین باشد صرفاً یک مهارت را منتقل میکنیم. وقتی میخواهیم مفهوم و مضمون را طوری منتقل کنیم که برای افراد بومی منطقه قابل درک و فهم باشد کار دشواری است. دیدگاه شخصی من این است که این کار تخصص بالایی میخواهد و از تألیف اصلی هم سختتر است. این به این دلیل است که نمیدانیم ذهنیت نویسنده اول چه بوده، چه قصدی داشته و چه مضمون و مفهومی را در جوهره وجودی کلمات پیشبینی کرده تا به مخاطب منتقل شود.
هوشیار تصریح کرد: در بحث ترجمه بهخصوص حوزه هنر، وقتی از منظر تکنیک به موضوع نگاه میکنیم، ترجمه توصیف صرف است؛ اگرچه این تکنیک در هنرهای مختلف مانند هنرهای تجسمی یا صنایعدستی متفاوت است اما در حوزه هنرهای سنتی بهخاطر هویتی که در منطقه است، محتوا، مفهوم، هویت، نقشمایهها و اصول ضمنی کار است که به آن شخصیت میدهد. اگر فردی بیگانه این هنرها را معرفی کند از روح معنوی و هویت بومی آن آگاه نیست. بهطور مثال در سفرنامههایی که توسط مستشرقین کار شده است ردپای صنایعدستی را میبینیم که فقط پوسته ظاهری و لایه رویی آن توصیف شده است.
نظر شما