مترجم کتاب «پنهانکار پاریس» میگوید:
اختلاف نظر لویی پاستور و آنتوان بشان ریشهای فلسفی دارد/کتابی علیه لویی پاستور
مظفرپور گفت: پاستور، میکروبها را عامل بیماریهای عفونی میدانست اما بشان معتقد بود این بیماریها در اثر عوامل محیطی ایجاد میشوند. ریشه این اختلاف، فلسفی است ولی کتاب، مساله را به صورت زیستشناختی بررسی کرده و میتوان از این کتاب به استنادات تاریخی خوبی رسید.
او درباره اینکه چرا امروزه این اختلاف که مربوط به 150-160 سال پیش است تا این حد اهمیت پیدا کرده است اظهار کرد: این اختلاف نظر، سرمنشا شکلگیری جدیترین جریان ضدواکسن در دنیا بوده است. وقتی مساله کرونا و جریان ضدواکسن مطرح شد این موضوع برای من اهمیت پیدا کرد.
او ادامه داد: در اروپا بهخصوص بریتانیا این جریان آنقدر در برابر مساله واکسیناسیون مقاومت کرد که بالاخره در سال 1953 توانست واکسیناسیون اجباری را لغو نماید. یک بعد مساله هم بعد اختلاف فلسفی در این دونظریه است. نگاه پاستور ذاتگرایانه است یعنی یک ذات مشخص به نام بیماری قائل است و یک عامل مشخص به نام میکروب، این بیماری را ایجاد میکند ولی نگاه بشان، محیطگرایانه است یعنی اعتقاد دارد که بیماری، یک ذات مشخص ندارد و تابع محیط و شرایط محیطی است. این ماجرا در تاریخ علم وجود داشته و جریانش خیلی جدی برپاست گرچه در حاشیه است.
مظفرپور افزود: در علم بزرگانی بوده و هستند که نگاهی شبیه به بشان دارند و در بیماریهای جدیدی مثل ایدز نگاهشان جاری است. به عنوان مثال پیتر دوزبرگ میکروبیولوژیست دانشگاه برکلی آمریکا و یا اشتفان لانکا ویروسشناس آلمانی. حتی کری مولیس که سازنده پی سی آر است و در سال 2019 قبل از کرونا فوت کرد چنین نگاهی داشتند.
او بیان کرد: کری مولیس درباره ایدز گفته است: همان طور که ما، مردم زمان گالیله را به تمسخر میگیریم که گالیله را به دلیل اینکه میگفت زمین به دور خورشید میچرخد محاکمه کردند، زمانی خواهد رسید که مردم آینده، ما را مسخره کنند چراکه فکر میکردیم ایدز یک بیماری ویروسی است.
او در ادامه گفت: مساله دیگر برمیگردد به فلسفه علم. اینکه چرا غرب در فیزیک از ذره عبور کرده و به میدان رسیده است، در ریاضیات از عدد عبور کرده و به مجموعه اعداد رسیده است ولی در زیستشناسی حداقل در بحث بیماریهای عفونی، نگاه ذاتگرایانه باقی مانده است؟ این عدم هماهنگی از نظر تاریخی و علمی ارزش بررسی دارد.
او در پاسخ به این سوال که آیا محتوای این کتاب، فلسفی است یا علمی و زیست شناسانه، عنوان کرد: ریشه اختلاف، فلسفی است ولی کتاب مساله را به صورت زیستشناختی بررسی کرده و میتوان از این کتاب به استنادات تاریخی خوبی رسید. در مورد کتاب باید بگویم از زمان پاستور تا امروز تقریبا 3 کتاب در دنیا علیه او نوشته شده و بقیه کتابها در تایید وی هستند. اولین مورد از این 3 کتاب عبارت است از «لویی پاستور، متقلب شیاد» که نویسنده آن خانم داگلاس هیوم در بریتانیا است که آنتوان بشان را در نیویورک پیدا میکند و مصاحبه میکند و برمیگردد به فرانسه و انگلیس و یادداشتهای بشان را پیدا کرده و با یادداشتهای پاستور تطبیق میدهد و کتاب را به تفصیل می نویسد. داگلاس هیوم این کتاب را در سال 1923 یعنی پنج سال بعد از آنفلونزای اسپانیایی و پایان جنگ جهانی اول نوشته است.
او ادامه داد: 20 سال بعد یعنی سال 1942 در بحبوحه جنگ جهانی دوم فردی به نام آر بی پیِرسون دومین کتاب را به نام «پاستور یا بشان، فصلی ناخوانده در تاریخ زیستشناسی» نوشت که به منزله مقدمهای بر کتاب هیوم بود. در سال 2010 یک ناشر انگلیسی، این دوکتاب تاریخی را جمعآوری کرد و عملا تبدیل به کتاب سوم شد. البته ناشر انگلیسی، اسم یکی از کتابها را برای مجموعه این دو کتاب به کار برد ولی من مخالف بودم چراکه در استناد کردن به مشکل میخوردم و وقتی ترجمه کردم عنوان چهارم را برای کتاب انتخاب کردم. کتاب سوم در سال 1995 یعنی صدمین سالگرد مرگ لویی پاستور منتشر شد و خیلی سروصدا کرد. این کتاب با استناد به یادداشتهای آزمایشگاهی لویی پاستور توسط جرالد جیسون استاد تاریخ پزشکی پرینستون نوشته شد که بعد فلسفی و روشی لویی پاستور را بررسی کرده و ادعا کرده لویی پاستور یک متقلب بوده است.
به گفته مظفرپور، یکی از ادعاهای منتقدان پاستور این بود که اگر فرضا نظریه میکروبی پاستور درست باشد، این نظریه متعلق به او نیست چون یک دانشمند ایتالیایی چندین قرن پیش از پاستور همین حرفها را درباره عفونت مطرح کرده است. نقد دوم این است که از نگاه طرفداران بشان، نظریه پاستور قابل قبول نیست البته به جز بخشهایی از آن و آن بخشها دقیقا حرفهایی است که بشان قبل از پاستور گفته ولی پاستور تقلب کرده و به نام خودش این حرفها را مطرح کرده است.
او در پاسخ به این سوال که اسم کتاب سوم چیست و آیا محتوای آن با کتاب چهارم فرق دارد؟ عنوان کرد: این کتاب «دانش محرمانه لویی پاستور» نام دارد و هنوز در ایران ترجمه نشده است. محتوای کتاب اینگونه است که پاستور انسان پنهانکاری بوده و مطالب و یادداشتهای خودش را از نزدیکترین همکارانش هم پنهان میکرده است. او اواخر عمر هم اعتراف کرد که رقیب من آنتوان بشان درست میگفته و در بستر مرگ وصیت میکند که یادداشتهای آزمایشگاهی من به دست کسی نیفتند. 80 سال بعد، آخرین بازمانده مستقیم او دکتر والری رادوت پاستور بخش زیادی از این یادداشتها را به کتابخانه ملی فرانسه هدیه میدهد. کتابخانه ملی فرانسه چند سال بعد به محققان برای دیدن این یادداشتها اجازه دسترسی عمومی میدهد. جرالد جیسون استاد تاریخ پزشکی دانشگاه پرینستون یادداشتها را به تفصیل بررسی میکند و متوجه میشود که کارهای پاستور مملو از تقلبهای علمی است مثلا واکسنهایش که شکست خورده و خیلی از حیوانات را نابود کرده و باعث بیماری شده است.
مظفرپور در پایان گفت: در اوایل کرونا با زاویه دید تاریخ و فلسفه علم به سراغ ترجمه این کتاب رفتم. این کتاب تقریبا سومین کتابم در حوزه علم و فنآوری است. اولین کتاب ترجمه شدهام «صنعت ویروسبازی»، کتاب دوم «افسانه روشنایی» و کتاب «پنهانکار پاریس» هم سومین کتابم است که اخیرا چاپ شد. «افسانه هوش مصنوعی» را نیز به تازگی ترجمه کردهام که انتشارات امیرکبیر منتشر کرده و کتابی هم از مارتین گوری با موضوع رسانه و تاثیرات رسانه بر حاکمیت جهان در دست ترجمه دارم.
نظر شما