نویسنده «درخت مروارید» در معرفی این اثر عنوان کرد که تنه اصلی این رمان را واقعگرایی و برخورد ملموس انسان با خیابان تشکیل میدهد؛ اما دراینمیان وامدار ادبیات گمانهزن و پلیسی نیز هست.
نویسنده «درخت مروارید» با بیان اینکه در این اثر از گرایش به گزارشنویسی پرهیز کرده، افزود: تنه اصلی این رمان را واقعگرایی و برخورد ملموس انسان با خیابان تشکیل میدهد؛ اما دراینمیان وامدار ادبیات گمانهزن و پلیسی نیز هست. خیابان نقطه برخورد همه این رویکردها و جایی است که مهمترین رخداد داستان در آن اتفاق میافتد و سپس همهچیز پیرامون همان رخداد شکل میگیرد. شخصیتهای اصلی این اثر بارها با پیامدهای حضور انسان مدرن در شهر مواجه میشوند و این خطر که پیادهرو افزونبراینکه میتواند جایی امن برای گذر و نگر باشد، ممکن است بهجایی برای لطمهخوردن بدل شود، مسئله داستان است.
وی درباره شیوه خاص نگارش این اثر عنوان کرد: وقتی نوشتن «درخت مروارید» شروع شد، هیچ نقشه راهی برای آن وجود نداشت. هرگز از یک خط بعد اطلاعی نداشتم و گاهی از تاریکیهایی که به آنها سرک میکشیدم شگفتزده میشدم. در نوشتن داستان، شیوههایی وجود دارد که ممکن است نویسنده با آنها برخورد کند و برایش آن چنان عجیب باشد که برگردد و دوباره نوشتهاش را بخواند تا دریابد چه کرده است. درست مثل اینکه آن پاره را خودش ننوشته است؛ اما وقتی همه چیز تمام شد و نوبت به بازخوانی داستان رسید، فکر کردم با سازهای روبهرو هستم که حالا نیاز به تغییراتی برای بهتر شدن دارد.
«درخت مروارید» 120 صفحه دارد و بهزودی توسط نشر هشت روانه بازار کتاب خواهد شد.
نظر شما