سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۵
خواندن خاطرات زنان در جنگ منشأ حرکت و اثر است

صباح وطن‌خواه از زنان امدادگر فعال در شهرهای آبادان و خرمشهر است که در جریان اشغال خرمشهر و نیز مقاومت مردمی در مقابل اشغال نقش‌آفرینی داشته است. کتاب «صباح» نوشته فاطمه دوستکامی خاطرات اوست.

فاطمه دوست‌کامی، نویسنده کتاب «صباح» در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: یکی از مهمترین دلایلی که برای من در این مسیر وجود داشت این بود که به هرحال این خاطرات بخشی از تاریخ سرزمین من را بعد از انقلاب اسلامی می‌سازد و می‌شود گفت آنچه که مردم در آن زمان و به رهبری امام خمینی(ره) در شرایط حساس جنگ انجام دادند، نتایج موفقیت‌آمیزی به همراه داشت و نتیجه‌اش این بود که بعد از پایان جنگ بدون از دست دادن یک وجب خاک‌مان به دست آمد، آن هم در کشوری که به حال چند ماه بیشتر از انقلابش نمی‌گذرد و هنوز ارتش منسجمی ندارد. همه اینها به‌جز لطف و عنایات الهی و اخلاصی که در مردم و مسئولان وجود داشت، چیزی نبود.
 
وی افزود: نمی‌توان خیلی توجیه خاص دیگری آورد، اما وقتی پای صحبت رزمندگان و امدادگران و افرادی که در این جریان دخیل بودند می‌نشینیم و کلامشان را می‌شنویم، متوجه بسیاری از ظرایف می‌شویم که چه بسا در زندگی روزمره خودمان و نه فقط در شرایط حساسی و بحرانی مثل جنگ، بلکه در شرایط روزمره انسان‌ها به کار بیاید و به‌عنوان یک زیست‌الگوی تجربه شده بتوان از آن یاد کرد. این یک وجه از وجوه مهم دلیل پردازش به این خاطرات است که برای من اهمیت بیشتری داشت.
 
دوست‌کامی در خصوص اینکه خواندن خاطرات زنان در جنگ باعث شد که خاطرات زنان را بنویسد، گفت: من دوران نوجوانی چند کتاب به دستم رسید، یکی «در کوچه‌های خرمشهر» بود، که خاطرات کوتاه، ولو سه‌چهارصفحه‌ای کمتر یا بیشتر از زنانی بود که در جریان مقاومت خرمشهر حضور داشتند و خاطراتشان را گفته بودند. آن کتاب خیلی برای من تأثیرگذار بود. کتاب دیگری بود به نام «تپه برهانی»، سرگذشت رزمنده‌ای بود که در یک عملیات دچار جراحتی می‌شود و اینکه چگونه با این جریان سر می‌کند و موفق می‌شود جان سالم به‌در ببرد. خیلی در روحیه من تأثیر گذاشت و من را به ثبت خاطرات علاقه‌مند کرد. همچنین چون تأثیر آن کتاب‌ها را در خودم می‌دیدم، خیلی خوب متوجه شدم نوجوانی که طالب  این جریانات است، وقتی کتاب را می‌خواند چقدر در وجودش می‌نشیند و می‌توان برای او منشأ حرکت و اثر باشد.
 

نویسنده کتاب «صباح» بیان داشت: از چاپ و انتشار خاطرات زنان در جنگ بازخوردهای متفاوتی گرفتم، چه زنان چه مردان. چون ناگفته‌هایی که درباره حضور زنان در جنگ هست زیاد است و بالاخره به فراخور حال شرایط هر منطقه جنگی و هر شهری که جنگ به هرصورت به آن ورود پیدا می‌کند، کنش‌ها و واکنش‌‌های زنان و افراد مختلف اجتماع متفاوت است. در این میان زن‌ها یکی از برجسته‌ترین‌ها بودند. چه آنهایی که در جریان تدارکات و پشتیبانی جبهه‌ها بودن و چه آنهایی که جسارت بیشتری داشتند و پشت خطوط نبرد حاضر می‌شدند و به امداد مجروحین می‌پرداختند. واقعا جای کار خیلی زیادی داشت و وقتی هم که این مصاحبه‌ها گرفته می‌شد و کار کتاب انجام می‌شد، با بازخوردهای فوق‌العاده‌ای روبه‌رو می‌شدم. آدم‌ها از هر سن و از هر طیف، با هر سلیقه‌ای، به اندازه خودشان با کار ارتباط برقرار می‌کردند بار خودشان را  می‌بستند. می‌شود گفت اگر بحث تحول روحی باشد، اگر بحت تعمق و فکر باشد، به هرحال هرکسی به فراخور ظرفیت وجودی‌اش استفاده خود را دارد و این را من در کلام بسیاری از دوستان نه‌فقط درباره کتاب‌های من، بلکه کار بقیه دوستان، تأثیرگذاری‌اش را به شدت دیدم. اینکه خاطرات سینه‌به‌سینه نقل می‌شود، این هم به نوعی خیلی جالب است. یکی از بازخوردها این است که وقتی خاطره‌ای را از کتاب می‌خوانند من دیدم که بعدها شروع به تعریف کردن آن می‌کنند. چون به هرحال بحت از مستندنگاری و حقیقت و اتفاقی که افتاده، صحبت می‌شود بسیاری از این خاطرات ارزشمند سینه‌به‌سینه و زبان‌به‌زبان چرخیده است.
 
دوست‌کامی در پایان گفت: محدودیت‌ها برای زنان در روایت خاطراتشان، محدودیت‌های متفاوتی است. یکی از آن‌ها بخشی مربوط به بحث‌های سخت‌افزاری ماجراست، بالاخره این مسیر سختی‌های خود را دارد و همراهی‌هایی که می‌طلبد مقداری سنگین است، خیلی از این بزرگواران در حال حاضر، سنی ازشان گذشته و آنگونه که انتظار می‌رود، نمی‌توانند همراهی کنند. بعضا برای گفتن بعضی از خاطرات معذوریت‌هایی دارند، بنا به ‌دلایلی که خودشان می‌دانند، صلاح نمی‌دانند عنوان کنند، برخی وسط روایت کردن، دچار خودسانسوری می‌شوند، ما خیلی تلاش می‌کنیم که آنها اصل ماجرا را روایت کنند و اگر ملاحظاتی وجود داشت، رعایت می‌شود، ولی بعضی روایت‌هایشان را سانسور می‌کنند. در گرفتن مصاحبه‌ها و در نوشتن خاطرات نیز، افرادی که بتوانند با پشتکار بالا و خستگی‌ناپذیری کار کنند، بعضا تعدادشان زیاد نیست، از قدیم می‌گفتند: مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد، اگر مستمع خوبی نباشد، زنانی که روایت‌گر جنگ هستند نیز سر ذوق نخواهند آمد و آنچه که لازم است به زبانشان جاری نخواهد شد. مشکلات کم نیست، شاید اینجا گفتنش دردی را دوا نکند ولی با همه‌ سختی‌هایی که وجود دارد، ما با همه اصرار و خواهش و توجیه و تمنا برای ثبت و ضبط این خاطرات دست برخواهیم داشت. امیدواریم بتوانیم یک برگ درخشانی به خاطرات و تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به فعالیت‌هایمان اضافه کنیم.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها