برخی معتقدند سینمای انگلستان در دهه ۶۰ با فیلمهای جیمز باند _با بازی شان کانری_ جان دوباره گرفت. این مترجم دراینباره میگوید: به نظر میرسد که در واقع هنر سینما با وجود وی جان تازهای گرفته است. درست است که او افتخار دنیای بریتانیاییست، اما بهترین امکانات هالیوود، متخصصان هالیوودی و هالیوود آن دوره، همه در اختیار او بودند. کانری از معدود هنرپیشههایی است که هرگز نمیتوان او را نادیده گرفت. آثارش مثل دایرةالمعارفیست از ژانرها و مضامین مختلف که انگار این مرد بزرگ چکیده مطلب را با جامعیت، فصاحت هنری و طراوتی خیرهکننده- حتی پس از گذشت چند دهه- راجع به آن مضامین بیان کرده است.
وی با اشاره به تجربه سالها فعالیت کریستوفر بری در حوزه نقد سینمایی، تحلیل و ارزیابی او از جایگاه شان کانری در تئاتر و سینمای انگستان، گفت: کانری تجربه گستردهای در تئاتر انگلستان داشته و متون مهمی را بر صحنه تئاترهای بریتانیا اجرا کرده است. به نظر من هم زندگینامهی بری و هم کارنامه شان کانری این درس را به ما میدهد که کارهای بزرگ و پر از جزییات فراوان انجام دهیم و سریع از آنها بگذریم تا کارنامه بسیار پربارتری برای خود ایجاد کنیم. از این جهت این دو به هم شبیهاند.
یاسری درباره مراحل ترجمه و انتشار این اثر توضیح داد: با مدیر محترم انتشارات آفتابکاران به صورت لفظی قرارداد بسته بودیم و قرار شده بود کتاب را سه ماهه ترجمه کنم اما نتوانستم ترجمه را به موعد برسانم. آقای احمد تهوری لطف کردند و فرصت بیشتری به من دادند. خوشبختانه الان بسیاری از آثار کانری در شبکه اینترنت موجود است که بازبینی و تطبیق این فیلمها با متن هم زمان بُرد. قبلا فیلمهایش را به زبان اصلی دیده بودم، اما گاهی به خاطر ترجمه یک جمله، ناچار بودم نسخه دوبله شده فارسی را در اینترنت و جاهای دیگر پیدا کنم و ببینم و نقدهای مفصل را بخوانم.
این مترجم درباره معیارهایش در انتخاب آثار برای ترجمه، بیان کرد: مترجمان فارسی طی دههها آثار بسیاری را به زبان مادری ما ترجمه کردهاند، طوری که گاه غیرفارسی زبانها از اینکه ما کتابی را به زبان خود خوانده باشیم متعجب میشوند. اما بسیاری از آثار، از نقد ادبی گرفته تا فلسفه و کتاب کودک متاسفانه توسط ناشرین ما با این توجیهات کلیشهای که «بازار ندارد»، «به درد فارسی زبانها نمیخورد» یا «چرا میخواهی این را ترجمه کنی؟ چه لزومی دارد؟» رد میشود. کتاب نان شب یا قرص سرددرد و دل درد نیست که به دردی بخورد. بازار کتاب باید مثل هر بازار دیگری تنوع خود را داشته باشد و کتابهای ریز و درشت در آن در دسترس باشند. من نمیدانم کتابی که نه نویسندهاش معرفی شده و نه هنوز ترجمه شده با چه توجیهی از صحنه نشر کنار گذاشته میشود. من لیستی طولانی برای ترجمه کتاب داشتم که متاسفانه در همان چند سال اولی که از چاپ اولین کتابم گذشت، دورش انداختم. امیدوارم برای نسل بعد از ما اوضاع بهتر شود.
وی افزود: شاید کتابی که مشابه کتاب بری باشد، تا قبل از این کتاب، کتاب «ضدخاطرات» آندره مالرو است که درست یا نادرست میگفتند تلفیقی از زندگینامه و تاریخ هنر و سیاست و اینهاست. یک نکته جالب در مورد کتاب کریستوفر بری این است که هم تاریخ هنر است، هم تاریخ هالیوود و هم زندگینامه و هم به تعبیری؛ تطور جستجوگری تفکر بریتانیایی.
یاسری در پایان درباره سابقه فعالیتهایش در حوزه ترجمه اظهار کرد: حدود ده سال پیش، اولین کتابم؛ «مرلو-پونتی، ستایشگر فلسفه» توسط انتشارات ققنوس چاپ شد و جایزه کتاب فصل را برد. انگیزهام از ترجمهاش این بود که دوستانی که فرانسه میدانند، اصل کتابهای مرلو-پونتی را به فارسی ترجمه کنند. دو کتاب «آموزش زبان آلمانی به کمک انگلیسی» و «موسیقی برای کودکان» را هم با سرمایه خودم چاپ کردم که به علت بیکفایتی گرافیست ناظر چاپ و اینکه در پخش کتاب نفوذ نداشتم، بعد از چند سال مجبور شدم بیشترشان را به عنوان کاغذ خمیر شده بفروشم. چند کتاب دیگر هم در حوزه کودک ترجمه و با همکاری چند ناشر تازهکار در مشهد چاپ کردم که کاش همکاری نمیکردم. البته نوشتههایی تالیفی هم به انگلیسی داشتهام که برخی از آنها به چاپ رسیده و انتشار یافتهاند.
درباره کتاب:
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«جیمز باند کانری، که آنقدر وطنپرست بود که خودش خندهاش میگرفت، هیچ پیوندی با مفاهیمی مثل تاریخ و سنت نداشت، اما صرفا با مصرفزدگی خودبزرگبینانه فاحشی عجین بود که شاخصه اصلی دههای بود که او را خلق کرده بود. تاثرناپذیری جیمز باند- وقی به جزئیات نقشه دکتر نو پی میبرد نه میخندد نه میگرید، بلکه فقط از آنچه او «همان رویای قدیمی: سلطه بر جهان» میخواند بیزار میشود- با بیمناکی عامه مردم بریتانیا نسبت به چپاولگری توسعهطلبانه مابعد سونزی همسو بود...»
کتاب «شان کانری در قامت یک مرد» نوشته کریستوفر بری، در 468 صفحه، با شمارگان 300 نسخه، به قیمت 135 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه هانیه یاسری و از سوی نشر آفتابکاران راهی بازار کتاب شد.
نظر شما