دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۴
کودکانی که حقوق خود را می‌دانند رفتارهای مسئولانه اجتماعی دارند

مهناز کاظمی مترجم کتاب «حق دارم فرهنگ داشته باشم» عنوان کرد: تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که آموزش حقوق دیده‌اند، درک درست و بزرگسالانه‌تری از حقوق دارند؛ به عبارتی می‌دانند که حقوق و مسئولیت‌ها با یکدیگر ارتباط دارند و رفتارهای مسئولانه اجتماعی در حمایت از حقوق دیگران نشان می‌دهند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «حق دارم فرهنگ داشته باشم» نوشته آلن سِر و تصویرگری اورلیا فرانتی است که مهناز کاظمی آن را ترجمه و انتشارات طوطی (کتاب کودک و نوجوان انتشارات فاطمی) آن را منتشر و راهی بازار نشر کرده است.
در سال ۱۹۸۹ رهبران کشورهای عضو مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پیمان‌نامه‌ حقوق کودک را به تصویب رساندند؛ قانون حقوق بشری خاص برای کودکان زیر هجده سال. حق بر هنر، فرهنگ و اوقات فراغت، در پیمان‌نامه‌ حقوق کودک به رسمیت شناخته شده است. کودکان ما زمانی دارای احترام حقیقی هستند که ما به تک‌تک کلمه‌های این پیمان‌نامه احترام بگذاریم. «حق دارم فرهنگ داشته باشم» با زبانی ساده و تصاویری پرمفهوم حقوق فرهنگی کودکان را معرفی می‌کند. این کتاب به کودک می‌آموزد داشتن حق یعنی چه و او به عنوان یک کودک از چه حقوقی برخوردار است. همه کوکان فارغ از هر رنگ و نژاد و جنسیت و محل تولد و زندگی، حق یکسانی دارند. همه آنها حق دارند در خانواده‌ای سالم رشد کنند، غذای کافی و آب تمیز داشته باشند، به مدرسه بروند و بیاموزند، از خطرها و جنگ دور باشند، شادی کنند و صلح و دوستی را یاد بگیرند. با مهناز کاظمی درباره این کتاب و علت انتخابش از ترجمه «حق دارم فرهنگ داشته باشم» گفت‌وگو کردیم و از او درباره تاثیر خواندن این کتاب بر کودکان پرسیدیم که در ادامه می‌خوانید:
 
کتاب «حق دارم فرهنگ داشته باشم» درباره حقوق فرهنگی کودکان است؛ چرا این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردید؟
«حق دارم فرهنگ داشته باشم» یکی از کتاب‌های سه‌گانه شگفت‌انگیز حق دارم کودک باشم نوشته آلن سر است که مفاهیم سخت حقوقی را به جشنی از رنگ و شادی و حق تبدیل کرده است. سه‌گانه‌ای که حقوق و تکالیف را از میان جملات سنگین حقوقی بیرون آورده و آن را با زندگی روزمره درهم آمیخته است. گویی کودکان در صفحه صفحه آنها می‌دوند و می‌گردند و با حقوق بازی می‌کنند. حقوق در این کتاب‌ها، ردای سنگین و خشن خود را از تن به در آورده و در این سه‌گانه شگفت‌انگیز همبازی کودکان شده و دانه دانه میوه‌های شیرین حاصل از تلاش انسان‌ها برای تحقق آزادی، عدالت و برابری را در دهان کودکان می‌گذارد و کتاب «حق دارم فرهنگ داشته باشم» به طور خاص به حقوقی می‌پردازد که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند؛ به راه طولانی که بشر برای رسیدن به آنچه امروز دارد طی کرده است و اینکه این میراث مشترک که متعلق به همه انسان‌هاست چقدر ارزشمند است و حق همه ماست که از آن بهره‌مند شویم و تکلیف همه ماست که از آن محفاظت کنیم.
 
اکثر آثاری را که برای ترجمه انتخاب کردید، درباره آموزش حقوق به کودکان است؛ چرا؟ چه چیزی باعث شد که آموزش حقوق به کودکان را انتخاب کنید؟
من در رشته حقوق تحصیل کرده و وکیل دادگستری هستم و زمینه فعالیتم در این سال‌ها بیشتر حقوق کودکان، چه به شکل قبول پرونده کودکان معارض با قانون و کودکان بی‌شناسنامه حاصل از ازدواج زنان ایرانی با اتباع بیگانه و به خصوص آموزش حقوق به زبانی ساده و قابل فهم به کودکان بوده است. آموزش حقوق به کودکان و باز کردن راه کتاب‌های حقوقی در میان کتابخانه‌های آنها فراتر از دغدغه، عشق و آرزوی من است.
 
 
خواندن کتاب‌های حقوقی چه تاثیری روی کودکان دارد؟
خواندن کتاب‌های حقوقی به طور کلی می‌تواند از سه نظر بر کودکان تاثیر بگذارد؛ اول افزایش اطلاعات و دانش آنها در مورد ماهیت حقوق و حقوق خاصی که باید از آن برخودار باشند؛ دوم تغییر در نگرش‌ها، ارزش‌ها و افزایش رفتارهای سازگار با حقوق؛ سوم توانمندسازی کودکان برای اقدام در حمایت از حقوق دیگران.
تحقیقات در این زمینه نشان می‌دهد کودکانی که آموزش حقوق دیده‌اند، درک درست و بزرگسالانه‌تری از حقوق دارند؛ می‌دانند که حقوق و مسئولیت‌ها با یکدیگر ارتباط دارند و رفتارهای مسئولانه اجتماعی در حمایت از حقوق دیگران نشان می‌دهند. به طور خاص در مورد این کتاب کودکان با نوع خاصی از حقوق بشر آشنا می‌شوند که کمتر شناخته شده و در مورد آن صحبت شده است؛ فرهنگ و هنر و گونه‌های مختلف آن را می‌شناسند و حقوق و تکالیف خود را در ارتباط با این میراث مشترک جهانی آموزش می‌بینند.
 
آیا «حق دارم فرهنگ داشته باشم» تنها مناسب کودکان است؟
از نظر من خیر. «حق دارم فرهنگ داشته باشم» از هنر، فرهنگ، آداب و رسوم، تاریخ و هرآنچه که ما را به عنوان انسان از سایر آفریدگان متمایز می‌سازد و از راه طولانی که برای به دست آوردن این میراث مشترک ارزشمند طی کرده‌ایم، همچنین از حقوق و تکالیف ما در مقابل آن سخن می‌گوید. این کتاب به دسته‌ای خاص از حقوق بشر می‌پردازد که کمتر از آن گفته و شنیده‌ایم و از این جهت می‌تواند برای همه مفید باشد.
 
هم ابتدا و هم انتهای کتاب با جمله «من در روزی آفتابی یا بارانی به دنیا می‌آیم؛ در این کشور یا کشوری دیگر»، آغاز و پایان می‌یابد؛ نویسنده با مطرح کردن این جمله به دنبال چه چیزی بوده است؟
فکر می‌کنم که نویسنده با این جملات به دنبال نشان دادن جهان شمول بودن این حقوق فارغ از رنگ، نژاد، مذهب، جنسیت و محل تولد بوده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها