جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۶
رشادت شهید باکری از او الگویی ماندگار ساخت/ توصیف قهرمان‌های ملی؛ «نگو، نشان بده»

برگزیده بخش ویژه چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد به مناسبت سالروز شهادت حمید باکری، گفت: ماندگاری هر قهرمانی در طول تاریخ بسته به اقداماتی است که انجام داده اما تبیین وجوه شخصیت و برجسته کردن نقش آن‌‌ها هم بستگی به نبوغ و تلاش نویسنده دارد که تا چه اندازه بتواند قدرت مانور روی کلمات داشته باشد، و در عین حال به ورطه خیالبافی و تقدس‌گرایی نیفتد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ ادبیات جهان سرشار از داستان‌هایی خارق‌العاده، تقدیرشده و پرطرفدار از قهرمان‌هایی‌ است که به واسطه فعالیت‌ها و خدماتشان به جامعه‌ای که در آن می‌زیسته‌اند، همواره در یادها ماندگار شده و تاثیرگذار بوده‌اند. به این ترتیب در دوره‌ها و سده‌های مختلف داستان‌هایی خلق شد که قهرمان‌هایش را در آغوش کشیده و از انسان‌هایی روایت می‌کند که مخاطب در مواجه با آن، ضمن خوانش داستان از زندگی شخصیت‌های اثرگذار مطلع می‌شود. کشور ما نیز در ادوار مختلف قهرمان‌های بسیاری به خود دیده‌ است، مردان و زنانی که برای بهتر کردن جهانی که در آن زندگی می‌کردند، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده‌اند. 
 ششم اسفند، سالروز شهادت سردار حمید باکری‌ است، قائم مقام لشکر ۳۱ عاشورا در جزیره مجنون که در لحظه شهادت 28 سال داشت. لیلا نظری گیلانده، از برگزیدگان بخش ویژه چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد معتقد است که ادبیات ما سرشار از حضور قهرمانانی است که هر کدام به نوعی در ذهن و ضمیر مردم ماندگار شده‌اند. تاریخ ایران از قدیم تا روزگار کنونی بسیاری از دلیرمردان و شیرزنانی را به خود دیده که جانفشانی و ایثارشان در پاسبانی از ارزش‌های دین و میهن ستودنی است.
 
نویسنده کتاب «حاج جلال» می‌گوید: «برای نگارش آثار خلاق و متمایز داستانی درباره زندگی قهرمان‌های ملی نخست باید درباره شخصیت و مؤلفه‌های زندگی قهرمانان تا حد امکان اطلاعات کامل و جامعی به دست آورد که بتوان به چنین فضایی ورود کرد.» در ادامه این گفت‌وگو بیشتر از نقش و تاثیر حضور قهرمان‌های ملی بر ادبیات داستانی و الزامات و ضروریات آن می‌خوانیم:
 
ششم اسفند سالروز شهادت سردار حمید باکری‌ است، از آنجایی‌ که شما سال‌هاست، نگارش خاطرات و روایت‌های حوزه دفاع مقدس را برعهده دارید و آثار بسیاری در این حوزه نوشته‌اید، به نظر شما قهرمان‌های ملی چه جایگاهی در ادبیات داستانی دارند؟
ادبیات ما سرشار از حضور قهرمانانی است که هر کدام به نوعی در ذهن و ضمیر مردم ماندگار شده‌اند. تاریخ ایران از قدیم تا روزگار کنونی بسیاری از دلیرمردان و شیرزنانی را به خود دیده که جانفشانی و ایثارشان در پاسبانی از ارزش‌های دین و میهن ستودنی است. اگر به درستی بتوانیم قهرمان‌ها را بشناسیم و بشناسانیم، در انتقال مفاهیم ارزشی و تقویت حس ملی در عامه مردم به‌ویژه نسل جوان موفق خواهیم بود. قهرمان‌ها با تحقق بخشیدن به پیروزی، غرور ملی و آرمان‌های اخلاقی، هم نیازهای روان انسان‌ها را ارضا می‌کنند و هم سلوک و رفتارشان الگویی می‌شود برای افراد جامعه. از این‌رو هر فرد یا جامعه‌ای به ویژه در شرایط بحرانی، نیازمند قهرمان است تا بتواند با تکیه بر آن موجودیت و اصالت خود را حفظ کند. قهرمانانی مثل شهید باکری به این دلیل در فرهنگ ایثار و شهادت برجسته شده‌اند که علی‌رغم سن کم توانستند حماسه‌های عظیم بیافرینند و با نثار جان و هستی خویش وطن‌شان را از گزند دشمنان مصون بدارند. چنین انسان‌هایی در تمام ادوار قابل تحسین هستند و حتی نام و یادشان بر تن دشمن لرزه می‌اندازد.
 
در ادبیات جهان، داستان‌های بسیاری بر اساس زندگی قهرمان‌های جنگ خلق شده است که گاهی همه بخش‌های زندگی‌شان را پوشش می‌دهد‌. آثار داستانی داخلی نوشته شده در این حوزه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دوران جنگ و ادبیات مرتبط با دفاع مقدس برای اهل قلم، در حقیقت گنجینه‌ای است که هر چه بیشتر از این معدن بی‌انتها استخراج کنیم باز هم می‌توان از آن بهره‌مند شد. جای خوشحالی است که در سال‌های اخیر نویسندگان بسیاری در این حوزه مشغول شده‌اند، اما طبیعتاً همه آثار را نمی‌توان شاخص و تأثیرگذار بر متن و بطن جامعه قلمداد کرد. گاهی مؤلفی به راحتی از کنار موضوعی به سادگی عبور می‌کند و به حواشی غیرضرور می‌پردازد، در صورتی که اگر به کُنهِ اتفاق پی می‌برد حتماً اثری شایسته دست مخاطب می‌داد. در مواقعی می‌بینیم که کیفیت فدای کمیت شده و به خاطر سهل‌الوصول بودن اخذ مجوزهای چاپ در این ژانر خاص، کتاب‌سازی و تولیدات آماری هم رواج یافته است. باید در این حوزه بیش از این‌ها کار شود و نویسندگان با جدیت وارد این عرصه شوند. شخصیت‌های زیادی داریم که باید از دل قاب‌ها بیرون بیاوریم و به جامعه معرفی کنیم.
 
به نظر شما از چه کارکردهای ادبی می‌توان‌ برای نگارش آثار خلاق و متمایز داستانی در این حوزه بهره برد؟
نخست اینکه باید درباره شخصیت و مؤلفه‌های زندگی قهرمانان تا حد امکان اطلاعات کامل و جامعی به دست آورد که بتوان به چنین فضایی ورود کرد. به نسبت حضور و تأثیرگذاری آنان در اتفاق مهمی که رقم زده‌اند باید به گزاره‌هایی رجوع کرد که کمتر پیرامون آنها صحبت یا کار شده. هرچند ماندگاری هر قهرمانی در طول تاریخ بسته به اقداماتی است که انجام داده اما تبیین وجوه شخصیت و برجسته کردن نقش آنها هم بستگی به نبوغ و تلاش نویسنده دارد که تا چه اندازه بتواند قدرت مانور روی کلمات را داشته باشد، در عین حال که به ورطه خیالبافی و تقدس‌گرایی نیفتد. یعنی جوری بنویسد که هم واقعیت را انعکاس دهد و هم برای مخاطبش دست‌یافتنی و ملموس باشد که بتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. شخصیت‌ها باید به ساحت روایت آورده شوند و برای همه قابل دسترس باشند. اگر با دید فرازمینی به شخصیت داستان یا روایت نگاه کنیم شیوه نگارش هم رسمی می‌شود، مخاطب آن را به عنوان اثری کلیشه‌ای پس می‌زند و از مقصد و مقصود دور می‌افتیم. مخلص کلام اینکه اصلی با عنوان «نگو، نشان بده» اگر مورد توجه نویسندگان قرار گیرد قاعدتاً شاهد شکل‌گیری شاهکارهای درجه یک و آفرینش‌های خلاقانه در ادبیات خواهیم بود. بهتر است شیوه نوشتار و پرداخت به موضوع که در برخی کتاب‌های پر استقبال دفاع مقدس انجام شده است، مورد توجه تمامی نویسندگان علاقه‌مند قرار گیرد. خوب ‌نوشتن و مراعات کردن استاندارد‌های ادبی، باعث می‌شود که این ژانر جذابیت پیدا کند.
 
با توجه به زندگینامه‌هایی که در حوزه دفاع مقدس و شهدا نوشته شده است، به نظر شما این آثار تا چه میزان می‌تواند به عنوان منابع برای خلق داستان و رمان راهگشای نویسندگان باشد؟
برخی آثار منتشر شده، بیش‌تر محصول خیال‌پردازی‌های نویسنده‌ است تا واقعیت، البته کتاب‌های خوبی هم در این حوزه نوشته شده که قابلیت تبدیل به داستان و رمان را دارند. برای تبدیل زندگینامه به داستان و رمان باید به شیوه‌ای متفاوت نوشت. این شیوه می‌‌تواند از یک رویداد شروع شود و کم‌کم در ادامه شخصیت‌ها را بشناسیم. می‌توان از آنها به‌عنوان ماده اصلی ساخت و نوشتن رمان استفاده کرد، به شرط اینکه تک‌تک لحظات و وقایع پرمغز را به عنصر دراماتیک تبدیل کند. شاید محدودیت‌هایی در بحث نوشتن رمان در حوزه دفاع مقدس وجود داشته باشد. رمان نوشتن یک سری آزادی‌ها و فراغ‌بال‌‌هایی می‌خواهد که شاید در حوزه دفاع مقدس نویسنده این آزادی‌ها را نداشته باشد. مثلا اگر نویسنده‌ای بخواهد درباره یک شخصیت یا آدم مشخصی از جنگ رمان بنویسد، شاید نتواند به‌راحتی کلمات و واژگان را به‌کار گیرد. بارها شنیده‌ایم که می‌گویند فلان شهید، فلان روز متولد شده، در خانواده مذهبی بزرگ شده، به جنگ رفته و در فلان روز به شهادت رسیده است، در حالی‌که می‌توان از این کلیشه‌ها گذشت و به اتفاقات خاص قابل پردازش رسید.
 
به نظر شما کدامیک از ویژگی‌های شخصی و اجتماعی فرماندهان جنگ در نگارش آثار ادبی باید موردتوجه قرار بگیرد؟
پرداختن به سوژه‌‌ها از زاویه دید اشخاص معنا پیدا می‌کند. یکی از مهمترین ویژگی‌هایی که معمولاً فرماندهان جنگ را برجسته می‌کند و آنها را به این مرحله می‌رساند که نیروها یا عملیاتی را فرماندهی کنند، شجاعت و ایثار است. فرمانده شجاع هم به نیروهایش روحیه می‌دهد و هم با عزم راسخ در پی دستیابی به هدفش تلاش می‌کند. قدرت تصمیم‌گیری در مواقع بحرانی، پشتکار و پیگیری مأموریت محوله تا حصول نتیجه از سوی فرمانده می‌تواند الگویی بشود برای زیردستانش. علاوه بر اینها شیوه رفتاری و اخلاقی فرمانده و نوع ارتباط‌گیری با رزمندگان دیگر می‌تواند به اثر ادبی غنا بخشد.
 
اگر قرار باشد اثر تازه‌ای درباره شهید باکری بنویسید، بیشتر روی کدامیک از محاسن و بارزه‌های شخصیت ایشان تکیه خواهید داشت؟
ویژگی‌های بارز شخصیتی ایشان مثل «مدیریت»، «اخلاق» و «ایثار» که به نوعی شهید سردار حاج قاسم سلیمانی هم بر آنها تأکید داشت. نقش این شهید عزیز در دوران قبل و بعد از انقلاب تا مسئولیت در سپاه ارومیه و محرومیت‌زدایی مناطق غرب کشور منشأ خدمات زیادی بود. رشادت بی‌نظیرش در جزیره مجنون و قبل از شهادت از او الگویی ساخت که همواره در قلب مردم ماندگار خواهد ماند.  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها