نگاهی به بسیاری از کتابهایی که در حوزه کودک و نوجوان چه در ایران و چه در جهان چاپ شدهاند، بیانگر این است که عمده آنها را نویسندگانی بزرگسال که آشنایی مناسبی با فضای کودک و نوجوان دارند، نوشتهاند.
کودکان و نوجوانانی که دست بهقلم میشوند و برای همسن و همزبان خود مینویسند، زبانی ساده و کودکانه دارند و میتوانند بهراحتی دنیا را از دریچه کودکانه ترسیم کنند.
در استان کرمانشاه نیز وضعیت همینگونه است؛ بیشتر نویسندههایی که در فضای ادبیات کودک و نوجوان فعالیت دارند، نویسندگان بزرگسال هستند اما قضیه «لاوین» متفاوت است.
«لاوین جمشیدی» در 10 سالگی و یک سال پس از زلزله شهرش سرپلذهاب، اولین کتابش را چاپ کرد. شاید بتوان او را خردسالترین نویسنده حوزه کودک در استان کرمانشاه به شمار آورد.
گفتوگوی ما با این نویسنده خردسال در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
لاوین! خودت را بیشتر معرفی کن، چه اتفاقی باعث شد که به طرف نوشتن بروی؟
من اهل سرپلذهاب و ساکن کرمانشاه هستم و 13 سال سن دارم. پدر و مادر من هردو نویسنده هستند و این مهمترین دلیلی بود که من هم با کتاب، دوست باشم. بهخصوص اینکه مادرم یک کتاب داستان به نام «بابا درس داد» به چاپ رسانده بود و من این کتاب و داستانهایش را خیلی دوست داشتم. همیشه در دفترم داستانهای تخیلی مینوشتم که بیشتر تحت تاثیر کتابهای «بیل گیتس» و بعضی از برنامههای کودک بود و همین باعث شد که نوشتن را شروع کنم.
کتاب «میتونیم مهربان باشیم» چگونه متولد شد؟
پدرم در این راه کمکم کرد که در چه موضوعاتی بنویسم. او به من گفت «سعی کن برای نوشتن از داستانهای کوتاه شروع کنی و موضوعاتی را انتخاب کنی که بهعنوان یک خاطره برای خودت اتفاق افتاده است». همین باعث شد که من بعضی از خاطرات واقعیام را بنویسم و بعد هم یاد گرفتم که کمی آنها را تخیلی کنم.
این کتاب بیشتر درباره کودکان و رفتار آنها با محیط زیست بهخصوص حیوانات است و بعد از زلزله سال 1396 سرپل ذهاب با حمایت بنیاد رفاه و تعاون امام صادق (ع) تهران و با تصویرگری خانم عطیه ترابی از کاشان به تعداد 5 هزار جلد توسط انتشارات «دیباچه» در کرمانشاه چاپ و در استانهای محروم کشور مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، ایلام، بوشهر، چهارمحال بختیاری و... در میان کودکان توزیع شد.
کتاب شامل چه داستانهایی است؟
در این کتاب داستانهایی با نامهای «حیاط مهربانی»، «آزادی پرندگان»، «تفنگی که شکسته شد» و «پای شکسته گربه» هست که همه درباره رفتار ما بچهها و حتی بزرگسالان با حیوانات و طبیعت است.
آیا استقبالی هم از این کتاب در استان شد؟
کتاب من توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان سرپل ذهاب در سال 1398 و در میان کودکان زلزلهزده شهرم رونمایی و بعد هم توسط ادارهکل محیط زیست استان از من تقدیر و مقرر شد که توسط یکی از کارگردانان کرمانشاهی به فیلم تبدیل شود که البته با بحران کرونا ناتمام ماند.
باز هم مینویسی؟
بله حتماً. در حال حاضر قصد دارم یک داستان دیگر بنویسم و آرزویم این است که به یک نویسنده تاثیرگذار در حوزه محیط زیست تبدیل بشوم.
غیر از نویسندگی چه فعالیت دیگری داری؟
من 8 سال است که در رشته اسکیت فعالیت دارم و یک مقام اول کشوری و چهار مقام استانی هم در این رشته کسب کردهام.
برای بچههایی که همسن تو هستند و دوست دارند نویسنده بشوند، چه صحبتی داری؟
من خودم هنوز سن و سالی ندارم که بخواهم به کسی توصیه بکنم ولی فقط این را میگویم که همه ما میتوانیم نویسنده بشویم و فقط نباید آن را برای خودمان سخت بکنیم. هر بچهای کلی خاطره تلخ و شیرین و جالب دارد که اگر آنها را بنویسد و به کمک بزرگترها و یا ویراستارها جملهبندیهای آن را درست کند، میتواند آن را به کتاب تبدیل کند و به چاپ برساند. مهم این است که ما به تواناییهای خودمان باور داشته باشیم. همانگونه که در نقاشی و هنرهای دیگر میتوانیم در همین سن کودکی موفق باشیم، در نویسندگی هم استعدادهای زیادی داریم اما کمی نسبت به بقیه هنرها وقت و سختی بیشتری میخواهد.
در آخر، از همه افرادی که در این راه کمکم کردهاند بهخصوص پدر و مادرم و معلمان و همکلاسیهایم که تشویقم میکردند، بسیار سپاسگزارم و همچنین از خبرگزاری شما که به کودکان نویسنده اهمیت میدهد، ممنونم.
نظر شما