چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۰
از شاعری تا قرآن

نخستین‌بار که شعرش مورد تشویق جدی قرار گرفت نوجوانی سیزده‌ساله بود. شعرش توجه استاد باستانی پاریزی را به خود جلب کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پاسداشت یاد و نام بزرگان و مفاخر کشور راهی است برای الگوسازی؛ راهی که کمک می‌‏کند جوانان با زیست علمی و شخصی این عزیزان آشنا شوند و با الگوگیری، راه پُرتلاش و پُرافتخار آن‌ها را ادامه دهند. بنیاد ملی نخبگان از چند سال قبل اقدام به برگزاری مراسم تکریم از نخبگان و مفاخر معاصر ایران‏ زمین در سراسر کشور کرده است که گزارش آن در بولتنی به نام «طواف شمع» و نشریه‌‌ای به نام «هنرنامه» منتشر شده است. بازخوردهای این اتفاق مبارک باعث شد تا خبرگزاری کتاب ایران با همکاری بنیاد ملی نخبگان تصمیم به درج برشی از زندگی شخصی و حرفه‌‏ای این بزرگان زیرِ نام «قاب روایت» کند. این مجموعه به قلم «محسن شاه‌رضایی» نوشته شده و تقدیم به خوانندگان خبرگزاری کتاب ایران می‏‌شود.
 
متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:
نخستین‌بار که شعرش مورد تشویق جدی قرار گرفت، نوجوانی سیزده‌ساله بود. شعرش توجه استاد باستانی پاریزی را به خود جلب کرد و از مدیر دبیرستان خواست تا سراینده شعر را با اهدای دیوان جامی تشویق کند. آن تشویق دانش‌آموز را به سرودن شعرهای بهتر و بیشتر ترغیب کرد و با توجه به نظم، پشتکار و جدیتی که داشت، پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد.

در تمام زندگی به خدا توکل داشت و از ایمان بالایی برخوردار بود. زمانی که دست اجل جان تنها فرزندش را در کودکی ستاند، طاقتش طاق شد؛ ولی اراده‌اش از هم نپاشید و راه علم‌آموزی و معرفت‌اندوزی را همچنان استوار پیمود. شعر گفت، داستان نوشت، متون زیادی را ترجمه کرد و هم‌زمان درس را تا پایان مقطع دکترا در ایران و خارج از ایران ادامه داد.

با‌این‌همه، استاد شاعر مهم‌ترین کار زندگی خود را ترجمه قرآن می‌دانست که به دو زبان فارسی و انگلیسی انجام داده بود. گاه می‌گفت در خواب نوشته‌های قرآن را به‌صورت انواری زیبا می‌بیند که مقابل چشمانش ظاهر می‌شوند. دکتر طاهره‌صفارزاده به اجر معنوی کاری که کرده بود، بسی امید داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها