چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۷:۳۳
گله غریب‌ترین فیلمساز مهم تاریخ سینمای ما

فریدون گله را یکی از فیلمسازان برجسته ایرانی می‌دانند که فیلم‌هایش به تعداد انگشتان دست نیز نمی‌رسد و سال‌ها در سکوت و انزوا روزگار گذراند؛ رضا درستکار کتابی را با عنوان «سینمای فریدون گله» گردآوری کرده که به زوایای پنهان و فیلم‌های این فیلمساز اختصاص دارد.

به گزارش خبرگزارب کتاب ایران (ایبنا) فریدون گله را یکی از فیلمسازان برجسته ایرانی می‌دانند که فیلم‌هایش به تعداد انگشتان دست نیز نمی‌رسد و سال‌ها در سکوت و انزوا روزگار گذراند. این فیلمساز پیش از انقلاب به آمریکا رفت و سال‌های ابتدایی انقلاب به ایران بازگشت اما فعالیت‌های سینمایی خود را از سر نگرفت و تنها به تماشای فیلم و خواندن کتاب روی آورد. رضا درستکار  کتابی را با عنوان «سینمای فریدون گله» گردآوری کرده که به زوایای پنهان و فیلم‌های این فیلمساز اختصاص دارد. «سینمای فریدون گله، زندگی و آثار» سال 80 از سوی انتشارات نقش و نگار منتشر شده بود و اکنون با اندک ویرایش و افزودن مطالبی با عنوان «سینمای فریدون گله» دوباره از سوی نشر خزه منتشر شد.
 
چگونه فیلمساز مهم تاریخ سینمای ایران به فراموشی سپرده شد؟
رضا درستکار فریدون گله را غریب‌ترین فیلمساز مهم تاریخ سینمای ایران می‌داند و کتاب را با گشایش: «نور را در پستوی خانه پنهان نمی‌کنم» آغاز کرده است و در آن از غیبت و حضور گله نوشته است. این که چگونه سال‌ها نامی از چنین فیلمساز مهمی با آثار درخشان در تاریخ سینمای ایران برده نشده و در این رابطه نوشته است:«آن روزها بعضی از کتاب‌های تاریخی را که می‌خواندی، هرچزی می‌توانستی در آن‌ها بیابی الا حقیقت دریغ شده بعضی آدم‌ها و فیلم‌سازها و هنرمندانی که بودند و از خود آثاری به جای گذاشته بودند و اما در زاویه نگاه تنگ نظرانه «هم عصری» محو شده بودند و به حساب نمی‌آمدند!» همچنین در ادامه و اشاره‌ای نیز به فیلم‌های او می‌کند. در ادامه نیز معتقد است انقلاب رسانه‌ای و گستره شبکه‌ها و فضای مجازی عاملی برای بازشناسایی فیلمساز و فیلم‌های مغفول و گمنام او شد.
 

زندگی‌نامه گله
در بخش بعدی کتاب نیز درستکار یک دهه با فریدون گله را نوشته و به آثار این هنرمند و زندگی‌اش پرداخته است؛ از فیلم‌نامه‌هایی که نوشت و دیگران ساختند تا فیلم‌هایی که او آغاز کرد و دیگران به پایان رساندند، از «داش آکل»ی که بنا بو گله بسازد و نگذاشتند تا ایامی که برای گذران زندگی فیلمنامه نوشت و سپس در اوایل دهه 50 به صورت حرفه‌ای شروع به ساخت فیلم کرد. در همین بخش درستکار به تحلیل و بررسی فیلم‌های این فیلمساز می‌پردازد و از «شب فرشتگان»،‌ «کافر»، «دشنه»،‌ «مهرگیاه»، «زیرپوست شب» و «کندو» می‌نویسد و آن‌ها را بادیگر آثار هم عصر خود مقایسه می‌کند. در قسمتی از این بخش می‌خوانیم:«کندو حاصل دلشکستگی‌ای بزرگ بود؛‌ بی‌اعتنایی‌ها به سینما و فیلمسازی که می‌کوشید با زبانی تفاهم‌آمیز با مخاطبانش رو در رو شود و تاثیر خود را به عنوان هنرمندی معترض به رخوت و رکود و سکون در جامعه بگذارد.»
 
نقد و تحلیل سه گانه گله
سعید عقیقی فیلم‌نامه‌نویس، مدرس، منتقد و کارگردان سینما نیز در قسمت بعدی کتاب به واکاوی و بررسی سه فیلم «مهرگیاه»، «زیرپوست شب» و «کندو» گله پرداخته و معتقد است گله در این آثار دست به خلق فضایی کمیاب در سینمای ایران زده است و حضور او را در عرصه سینمای پرسه مثبت و اثربخش می‌داند؛ در بخشی از این کتاب آمده است که «فریدون گله در نخستین پرسه جسورانه و هوشیارانه‌اش در دل فضای بحران‌زده تهران اوایل دهه 1350 دوربینش را متوجه حقایقی می‌کند که تا پیش از ساخته شدن «زیر پوست شب» از سینمای ایران دریغ شده بود...»

پنجره سوم کتاب «سینمای فریدون گله» را جواد طوسی قلم زده است و از سه گانه «مهرگیاه»، «زیرپوست شب» و «کندو» می‌گوید و ارتباطی که این سه اثر با یکدیگر دارند و گله هرکدام را یکی پس از دیگری برای تکمیل سه گانه خود ساخته است؛ در ادامه نیز طوسی به طور خاص به «کندو» که آن را بهترین اثر گله می‌دانند پرداخته است و می‌نویسد:«کندو حکم خان آخر را در این سفر پر عذاب دارد. سفری که با نیت مسافرش رقم زده می‌شود. گله آدم‌های اصلی‌اش (ابی و آق حسین) را از دل واقعیت برمی‌گزیند و به آن ها ابعاد چند وجهی و قالب نمادین و الگوپذیر می‌دهد.»
 

تصاویر آلبوم کتاب

گله، کودک عاشق سینما
بخش دیگر کتاب نیز به گفت‌وگویی با فریدون گله اختصاص دارد که جوادطوسی، تهماسب صلح‌جو، سعید عقیق و رضا درستکار در آن حضور داشتند؛ می‌توان گفت نیمی از این کتاب را دربرمی‌گیرد که البته با وجود اینکه گله به عنوان مصاحبه شونده انتخاب شده اما هرکدام از نفرات دیگر نیز علاوه بر پرسش در جایگاه مصاحبه شونده نیز قرار می‌گیرند و به مباحثه با یکدیدگر می‌پردازند که این امر بر جذابیت این گفت‌وگو افزوده است. به واقع این گفت‌وگو از زندگی، تحصیلات و کودکی گله آغاز می‌شود، به مباحث تخصصی در حوزه سینمای ایران و جهان و در نهایت آثار گله می‌رسد. در پایان نیز فیلم‌شناختی از آثار این فیلمساز که نویسندگی و کارگردانی آن را عهده‌دار بود آمده است.
 
گله در این مصاحبه اشاره می‌کند که از همان اوان کودکی عاشق سینما بود و می‌گوید «اصلا هیچ یک از افراد خانواده من اهل سینما نیستند. در پنج شش سالگی تمام فیلم‌ها و هنرپیشه‌های آن دوران را می‌شناختم.» همچنین از سینما رفتن‌ تا جرقه نوشتن در وجودش را روایت می‌کند که در روزنامه آفتاب خراسان داستان کوتاه می‌نوشت و برای مجله اطلاعات هفتگی نیز مطلب ارائه می‌داد. از سینمای آن سال‌ها، فعالیتش در ایامی که در آمریکا بود، از کار در رادیو، کتاب‌هایی که به رشته تحریر درآورده بود و فیلم‌‌هایی که ساخته بود، سخن می‌گوید.
 

تصاویر آلبوم کتاب

شباهت گله با واروژان!
قسمتی بعدی کتاب نیز به گفت‌وگوی دیگری با این فیلمساز اختصاص دارد که به سال‎‌های حضورش در آمریکا و تاسیس کمپانی فیلم‌سازی‌اش، نگاه او به وضعیت ایران و جهان ارتباط دارد که سال 1379 انجام شده است؛ گله در بخشی از این گفت‌وگو می‌گوید: «استقراری وجود ندارد، همه چیز در هم و ناپایدار است، هم در اروپا و هم در آمریکا. مسئله از دست رفتن اعتقادات مردم مسئله ساده‌ای نیست. وقتی اعتقادات اصلی مردم را ازشان گرفتید، باید تا پایان، آن‌ها را راهنمایی کنید.»
 
«تشرف به معصومیت و تفکر» نیز عنوان دیگری است که به قلم خدایار قاقانی نوشته شده است و به تشابهات زندگی فریدون گله با واروژان می‌پردازد، به واقع نقدی است بر موسیقی دو اثر گله که واروژان آن‌ها را ساخته است. اما «احمق‌ها ستایشت نمی‌کنند» مختص سال‌های پایانی زندگی گله است، سال‌هایی که او در انزوا و سکوت زندگی می‌کرد و تنها به زندگی خود مشغول بود. نویسنده در پایان کتاب نیز آلبوم تصاویر فیلم‌های گله همچون «کندو»، «دشنه» و ... فهرستی از اشخاص و نام فیلم‌ها را ذکر کرده است.
 
نشر خزه کتاب «سینمای فریدون گله» اثر رضا درستکار را در 288 صفحه، با شمارگان 300 نسخه و با قیمت 45000 تومان منتشر کرد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها