یاسر عسگری پژوهشگر، فعال فرهنگی و مدیر انتشارات راهیار در یادداشتی به بررسی کتاب «ایران و ژئوپلیتیک منطقه؛ پیداها و ناپیداها» اثر حجتالاسلاموالمسلمین محمد مسجدجامعی پرداخته است.
تاکنون تجربیات و تأملات خویش را در حوزههایی مانند «ژئوپلیتیک ایران»، «ژئوپلیتیک تشیع»، «ژئوپلیتیک کشورهای اسلامی» و «ژئوپلیتیک مسیحیت معاصر» ارائه کرده است. «زمینههای تفکر سیاسی در قلمرو تشیع و تسنن»، «ایران و جهان عرب؛ تحولات عربی و ژئوپلیتیک ایران»، «ژئوپلیتیک خلیجفارس»، «مسیحیان و روزگار جدید»، «مسیحیت انجیلی؛ بررسی گسترش اوانجلیکالیسم در جهان امروز»، «از شمال آفریقا تا واتیکان؛ خاطرات دوران سفارت محمد مسجدجامعی» و... ازجمله آثار مهم اوست.
کتاب «ایران و ژئوپلیتیک منطقه؛ پیداها و ناپیداها» یکی از آثار جدید دکتر مسجدجامعی است که چاپ اول این کتاب در ۴۸۴ صفحه، قطع رقعی، تیراژ ۵۲۵ نسخه و قیمت ۶۸۰0۰ تومان از سوی انتشارات اطلاعات عرضه شده است و متأسفانه کمتر دیده و مطالعه و نقد شده است.
اگرچه مخاطب در گام اول فکر میکند با یک کتاب منسجم و ساختاربندی تحقیقی مواجه شود، ولی اینگونه نیست؛ چراکه این کتاب، مجموعه یادداشتها و گفتگوهای مسجدجامعی است درباره کشورهای منطقه. البته با رویکردی آکادمیک، به تحولات این کشورها پرداخته است و این نوع کتابها، اگرچه از جهاتی میتواند نقص محسوب شود؛ ولی همین مجموعه مانند درس گفتارها و کتابهای گفتوگومحور، برای اهل نظر، راهگشا و قابلاستفاده است. از سویی برای مخاطبان غیرحرفهای هم جذابتر و خواندنیتر و قابلفهمتر است و از این نکته نیز نباید غافل شد.
بهصورت گذرا، نکات و بخشهای مهم و قابلتأملی از این کتاب انتخاب کردم و علاقهمندان را به مطالعه اصل کتاب، ارجاع میدهم.
۱. دفاع از مصالح و منافع شیعیان با «ارتباطی وسیع الطیف» بهتر انجام میشود. از هنگامی که ما ارتباط با گروههای مختلف لبنانی ـ اعم از مسیحیان و طوایف مختلفشان تا دروزیها و اهل سنت و احزاب و گروههای سیاسی گونهگون ـ را آغاز کردیم، شیعیان به صحنه واقعی این کشور پای نهادند... محدودکردن رابطه صرفاً با مجموعه شیعیان یا جناح خاصی از شیعیان، نه به نفع ماست و نه به نفع آنها. نباید رابطه کشور بزرگی چون ایران، با کشورهای منطقه، «قطبی» شود. (ص 28)
2. ایرانهراسی و شیعههراسی مهمترین عامل ارتقای جایگاه رقبای منطقهای ما بوده و هست و ما نباید با سخنان و اعمال و رفتار خود بدانها کمک کنیم. این رویکرد، دوستان ما را هم در موقعیت غیرقابلدفاعی قرار میدهد و هم زمینه را برای منسجمساختن دشمنان آنها فراهم میکند، مضافاً که هیچ نقش مثبتی بر این اعمال و رفتار مترتب نیست. (ص 42)
۳. مشکل مهم ترکیه تمایل فراوان آنها به استفاده از هر فرصتی، اعم از اقتصادی و سیاسی و بینالمللی است که بتواند منفعتی جلب کند؛ حتی میتوان گفت بهگونهای فرصتطلبانه عمل میکنند. گویی پایبندی چندانی ندارند و متناسب با شرایط، تغییر جهت و سیاست میدهند. اصل، «کسب بیشترین منفعت» است و البته ظرفیتهای خوب آنان بهویژه در بخش تجاری و اقتصادی، چنین اجازهای را میدهد. (ص 200 و 201)
۴. نقل قول سخن مدیرکل فرهنگی اسبق وزارت خارجه ترکیه (همتای سابقش): تا ده پانزده سال پیش بااستعدادترین و شایستهترین جوانان ما جذب وزارت خارجه یا ارتش میشوند؛ اما در حال حاضر آنان جذب شرکتهای خصوصی میشوند؛ چراکه هم در درآمد بیشتری دارند و هم از امکاناتی چون مأموریتهای خارجی بیشتر استفاده میبرند. (ص 192)
5. وی از نقش ارتش در کشورهای منطقه غافل نیست و ارتش کشورهای منطقه را یکی از عوامل تغییر و تحولات آن کشورها میداند. ازجمله درباره ارتش ترکیه میگوید: ارتش [ترکیه] پس از جمهوریت پیوسته خود را حافظ میراث آتاتورک میدانست و هر زمان احساس میکرد انحرافی ایجاد شده، مستقیماً دخالت و حتی کودتا میکرد. موقعیت تاریخی ارتش -که به او مقبولیت و محبوبیت و بلکه نوعی تقدّس میبخشید- و همچنین حس اطاعت ترکها، مانع از آن بود که در قبال او مقاومت کنند؛ بنابراین کاهش این موقعیت صرفاً با عامل خارجی ممکن بود و نه با صرف تحولات داخلی. (ص 194)
نظر شما