او در بخش دیگری از مقدمه کتابش مینویسند: «اکنون که به گذشته مینگرم، متوجه میشوم با بیشتر والدین و آموزگارانی که در کارگاه من شرکت میکنند، تفاوتی ندارم. آنها در پی یافتن راهحل برای مشکلات خود با فرزندان مطیع نیستند، بلکه به این دلیل میآیند که در کشمکش با فرزندان سرسخت از پا درآمدهاند. این آموزگاران و پدر و مادرها، مانند من ابزار راهنمایی اندکی دارند، اما ابزار درست را ندارند و ابزاری هم که دارند برای شیوه یادگیری و خلقوخوی کودک سرسختشان، چندان مناسب نیست. این کتاب به شما کمک میکند ابزار را مناسبتر کنید. «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت»، اطلاعات و ابزار مورد نیازتان را به شما میدهد تا کودک سرسخت خود را بهتر درک کنید، بدرفتاریها و کشمکشها را متوقف سازید، قوانین خود را به روشنترین و قابلفهمترین شیوه آموزش دهید. میتوانید با همه روشهای ناکارآمدی که شمار را فرسوده میکنند و به هیچجا هم نمیرسانند، خداحافظی کنید.»
امروزه روش بزرگ کردن فرزند با گذشته متفاوت بوده و از جهات فراوانی مشکلتر هم شده است. این کتاب به والدین کمک میکند که فرزندان خود را مطابق با نیازهای متنوع و فزاینده جامعه امروز پرورش دهند. این اثر در 13 فصل، ابتدا بر درک کودک سرسخت تأکید میکند و در ادامه به این مباحث میپردازد: فرزندان سرسخت چگونه قوانین شما را یاد میگیرند، پدر و مادرها چگونه قوانین خود را یاد میدهند، حد و مرزهای شما محکم هستند یا سست؟، نمایش خانوادگی، چگونه روشن حرف بزنید، توقف جنگ قدرت پیش از آغاز، تقویت قوانین با پیامدهای منطقی، مدیریت مقاومت احتمالی، برانگیختن کودک به همکاری، آموزش مهارتها: نشان دادن موثرترین راه به آنها، شکیبایی: درمان خشم و سرخوردگی و درک فرایند تغییر.
ناهماهنگی میان پدر و مادر
«اگر مادر بگوید: «پیش از آنکه برای بازی بروی، اسباببازیهایت را جمع کن.» و پدر بگوید: «بگذار برود عزیزم. دوستانش منتظرش هستند.» و در را باز نگه دارد تا کودک بتواند در برود، کودک درباره قوانینی که از او انتظار میرود رعایت کند، چه پیامی میگیرد؟ در واقع دو دسته قانون در کار هستند، قانون مادر میگوید: «خواهش میکنم انجام بده.» و «قانون پدر میگوید: «مجبور نیستی.» قانون چه کسی حکمفرماست؟ بله، در اینجا پدر پیروز است.
دفعه بعد که از کودک بخواهند پیش از رفتن برای بازی، اسباببازیهایش را جمع کند، چه میشود؟ احتمالا او محک میزند که ببیند کدام قانون حاکم است. اگر مادر درخواست کند، کودک احتمالا پاسخ خواهد داد: «پدر میگوید، مجبور نیستم این کار را بکنم.» اگر پدر درخواست کند، کودک احتمالا خواهد گفت: «اما دفعه قبل شما گفتید مجبور نیستم این کار را بکنم.» در هر دو حالت، ناهماهنگی میان پدر و مادر، زمینه اختلاف را میان آن سه نفر فراهم میآورد.»
تفکر تنبیهی، تفکر منطقی نیست
«اگر در گذشته به روشهای تنبیهی متکی بودهاید، لازم است مراقب باشید که مبادا از پیامدهای منطقی به روش تنبیهی استفاده کنید. پیامدهای تنبیهی ممکن است بدرفتاری را متوقف کنند، اما به ندرت رفتار قابلقبول را آموزش میدهند یا تشویق میکنند. چرا؟ زیرا بیشتر اوقات کودکان پیامدهای تنبیهی را همچون حملهای شخصی میبینند و در اینجاست که یاددهی به پایان میرسد. پیامدهای تنبیهی، الهامبخش روابط همکارانه و محترمانه میان پدر و مادر و فرزندان نیستند.
اگر گرایش به تنبیه دارید، تفکرتان را بررسی کنید. به یاد بسپارید تفکر تنبیهی، تفکر منطقی نیست. وقتی فرزندانتان بدرفتاری میکنند، آیا از خود میپرسید: «آنها چه دوست دارند؟ بهشان نشان میدهم! آنرا ازشان میگیرم!» اگر پاسخ بله است، احتمالا گرایش به تنبیه دارید و درسهای تربیتی شما به احتمال زیاد به شکست میانجامد.»
نخستین چاپ کتاب «کلیدهای رفتار با کودک سرسخت» با ترجمه فرناز فرود در 352 صفحه با شمارگان یکهزار و 500 نسخه به بهای 58 هزار تومان از سوی انتشارات صابرین راهی بازار نشر شده است.
نظر شما