شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۶
باشگاه کتابخوانی جای رئیس‌بازی نیست/ مطالعه اعتماد به نفسم را بالا می‌برد

«مهربانو ملبوبی» دانش‌آموز پایه نهم و از فعالان حوزه معرفی کتاب در فضای مجازی در قم، با اشاره به تجربه فعالیت باشگاه‌های کتابخوانی، گفت: رئیس‌بازی و خودمحوری و کار گروهی را بلد نبودن، آسیب زیادی به فعالیت باشگاه‌های کتابخوانی می‌زند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، پاسخ به این سوال که «چرا باید کتاب بخوانیم؟» همان‌قدر که بدیهی به نظر می‌رسد، از اهمیت ویژه‌ای هم برخوردار است. هر کسی به سهم خود فوایدی برای کتاب خواندن قائل است و آنها را با دیگران به اشتراک می‌گذارد؛ این در حالی است که تأثیر کتابخوانی بر ارتقای فرهنگ، علم و حتی اقتصاد بر کسی پوشیده نیست و رشد کشورهای توسعه یافته در گرو خواندن کتاب است، چرا که کتاب بینش ما را نسبت به زندگی، اقتصاد، جامعه و فرهنگ تغییر می‌دهد. تحقیقات علمی نشان می‌دهد یادگیری از طریق خواندن، نسبت به ابزارهای بصری نظیر تلویزیون بهتر صورت می‌گیرد. چرا که خواندن، ذهن فرد را به تفکر فعال وامی‌دارد. در حالی که تلویزیون مغز را در حالت منفعل نگه می‌دارد.
 
فضای مجازی با همه تهدیداتی که برای آن ذکر می‌کنند، اما بستر مناسبی برای معرفی کتاب و تبادل نظر در این رابطه است. «مهربانو ملبوبی» دختر 14 ساله قُمی این کار را انجام داده است. او که یک کتابخوان حرفه‌ای است، کتاب‌های مورد علاقه خودش را در فضای مجازی معرفی و با مخاطبانش به اشتراک می‌گذارد. در همین رابطه و موضوعاتی حول و حوش کتاب با او به گفتگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
چه زمانی متوجه شدید به کتاب علاقه دارید؟
 
اینکه بگویم از چه زمانی به کتاب علاقه پیدا کردم، تاریخ و ساعت مشخصی ندارد. همیشه در خانه ما کتاب وجود داشته است. مثلا در پنج سالگی غیر از کتاب‌های گروه سنی خودم، مادرم داستان‌های شاهنامه و هزار و یک شب را به زبان ساده برایم تعریف می‌کرد. زمانی که هنوز به مدرسه نرفته بودم، علاقه به کتاب خوندن داشتم و یکی از بهترین و بیشترین کارهای مورد علاقه‌ام، خرید کتاب بود.
 
به اصرار خانواده‌ام را کلافه می‌کردم تا برایم کتاب بخوانند و حتی یک کتاب را چند بار برایم بخوانند. اما اینکه خودم مطالعه کنم بعد از شروع مدرسه و از کلاس دوم دبستان بود.

خانواده چقدر در این زمینه به شما کمک کرد. آیا تمایلتان به کتابخوانی ناشی از راهنمایی والدینتان است؟
 
تاثیر خانواده در مطالعه کتاب و حتی انتخاب ژانر موثر بوده است. یعنی وقتی می‌دیدم که کتاب در سبد خرید ماهانه پدر و مادرم حضور دارد، من هم علاقه‌مند می‌شدم و گاهی تقلید می‌کردم.
 
به عنوان یک نوجوان، کتابخوانی چه فایده‌ای برای شما داشته است؟
 
فایده کتاب خوندن واضح و مشخص نیست که بخواهم چند ویژگی را از وجودم جدا کنم و اسم بیاورم. وقتی مطالعه مستمر و همیشگی صورت می‌گیرد، این موضوع بخشی از وجود آدم را شکل می‌دهد و قسمتی که انگار جدایی‌ناپذیر است.
 
آیا کتابخوانی تاثیر مستقیمی در زندگی شما داشته است؟
 
تاثیر کتاب‌خوانی یک تاثیر مستقیم نیست، اتفاقا امری است که به مرور زمان جا می‌افتد و دیگر از بین نمی‌رود. اگر بخواهم تاثیر آن را نسبت به خودم بیان کنم، می‌توانم بگویم که برای من اعتماد به نفس بالا را به‌وجود آورد. اینکه یک وقت‌هایی موضوعی مطرح می‌شود و من در آن مورد اطلاعات داشته باشم، احساس خوبی به من دست می‌دهد. از طرفی انعکاس کتاب‌ها در رفتارهای فردی و اجتماعی را حس می‌کنم. با مطالعه مستمر قدرت تخیلم بیشتر می‌شود و تعداد کلمه‌هایی که یاد می‌گیرم خیلی مواقع کمکم کرده است. گاهی مطالعه باعث شده است تا فاصله میان خودم و بعضی همکلاسی‌ها یا دوست‌هایم که اهل مطالعه نیستند، حس کنم.
 
 این اعتماد به نفس چگونه اتفاق می‌افتد؟
 
هم‌داستان شدن با شخصیت‌ داستان‌ها روحیه‌ام را قوی کرده است، چون هیچ قهرمانی بدون گذراندن سختی به قهرمانی نمی‌رسد. شاید روحیه ورزشی‌ام هم ناشی از مطالعه باشد که می‌دانم برای به دست آوردن هر چیز باید با تمام وجود برای آن بجنگم.
 

علاوه بر کتاب‌خوانی به فعالیت دیگری هم می‌پردازید؟
 
کتاب خواندن همیشه یکی از اولویت‌هایم بوده است و باعث نشده که به فعالیت‌های دیگرم نپردازم. چون لذت می‌برم و کسی به زور مرا کتاب‌خوان نکرده است. علاوه بر آن سه سال است به صورت حرفه‌ای در رشته اسکیت هاکی بانوان قم فعالیت می‌کنم. در کنار این برنامه‌ها دوره‌های داستان‌نویسی و ژانرنویسی را گذراندم و امسال هم هنرجوی دوره فن بیان هستم و زبان انگلیسی را در کنار این‌ها آغاز کرده‌ام.
 
یکی از فعالیت‌های شما ترویج فرهنگ کتابخوانی و معرفی کتاب در فضای مجازی است. در این باره توضیح دهید.
 
بیشتر یک کار دلی است، اگر از کتابی خوشم بیاد و دوستش داشته باشم، آن را در فضای مجازی معرفی می‌کنم. به همین خاطر کتاب را معرفی می‎کنم تا بقیه یا آن‌هایی که تازه کتاب‌خوانی را شروع کرده‌اند و نمی‌دانند چه بخوانند از تجربه من استفاده کنند. به‌خصوص اگر سلیقه کتاب‌خوانی آن‌ها شبیه من باشد، حتما استفاده خواهند کرد. گاهی هم پیش آمده است کتابی خوانده‌ام و معرفی نکرده‌ام چون خیلی به دلم ننشسته است.
 
خارج از فضای مجازی هم این اتفاق رخ می‌دهد. هر وقت می‌بینم کسی نمی‌داند چه کتابی را باید انتخاب کند، همان‌جا کتاب‌هایی را معرفی می‌کنم. مثلا پارسال در نمایشگاه کتاب دختر خانمی که هم‌سن خودم بود، به فروشنده نشر پرتقال گفت یک کتاب بدهید که خوب باشد. من با خودم لیست کتاب برده بودم و می‌دانستم دقیقا چه کتاب‌هایی می‌خواهم، همانجا چند کتاب به او معرفی کردم.
 
این روزها صداها و نظرات مختلفی درباره استفاده نوجوانان از فضای مجازی به گوش می‌رسد. شما این فضا را چگونه ارزیابی می‌کنید و تعاملتان با این فضا چگونه بوده است؟
 
فضای مجازی مثل هر چیز دیگر جنبه‌های مختلفی دارد. اینکه یک نفر با خواندن تکه‌های کوتاهی از کتاب‌های مختلف و مطالب فضای مجازی چیزهای زیادی یاد می‌گیرد، به نظرم نکته مثبتی است. اما نکته منفی همین موضوع این است که وقت و زمان کافی برای خواندن کامل کتاب باقی نمی‌ماند. یا همین معرفی کتاب، این به نوبه خودش یک کار خوب و مثبت به حساب می‌آید اما بعضی به شنیدن و خواندن همین معرفی اکتفا می‌کنند و دنبال خوندن کتاب معرفی‌شده نمی‌روند، درحالی‌که اگر یک کافه یا رستوران یا لباس فروشی و ... معرفی شود، تقریبا همه می‌روند تا آن فضا را ببینند. من هم بتوانم بروم، می‌روم (با خنده). در کل باید دید چگونه می‌توانیم از بستر فضای مجازی بهترین استفاده را ببریم.
 
ارتباط گرفتن با فضای مجازی خیلی راحت و هیجان انگیز است. اما اگر دقت نکنیم تبدیل به آدمی می‌شویم که شبیه بقیه حرف می‌زند، شبیه بقیه فکر می‌کند و از همه چیز سر درمی‌آورد، اما سطحی.
 

از کتابخانه های مدرسه برایمان بگوید. آیا شما را به عنوان نوجوانی که به کتاب علاقه دارید، راضی کرده است؟
 
راستش مدرسه در زمینه کتاب‌خوانی کمک چندانی به من نکرده است. در ۸ سال تحصیل فقط یک کتاب از مدرسه گرفتم. آن هم هزار و یک شب بود. البته هر سال جزء اولین دانش‌آموزانی هستم که عضو کتابخانه می‌شوم.
 
به نظرم کتابخانه‎های مدارس دو اشتباه را مرتکب می‌شوند. اول اینکه همه کتاب‌ها یک محتوا دارند. یا زندگینامه هستند یا محتوایی آموزنده و نصیحت‌گر دارند. دایره‌المعارف هم پیدا می‌شود اما لذت بردن از کتاب و تخیل کردن در کتابخانه مدرسه معنایی ندارد. همه کتاب‌ها می‌خواهند به شکل مستقیم بگویند فلان چیز خوب است و فلان چیز بد. این‌گونه موارد برای هم سن و سال‌های من برخورنده است. همین حرف‌ها و آموزش‌ها در خانه و تلویزیون هم هست. کتاب‌های نصیحت‌گر برخورنده است.
 
مورد دوم اینکه گاهی برای خواندن کتاب نمره تعیین می‌کنند. خیلی‌ها را من دیدم که کتاب را به خانه می‌برند و اعضا خانواده کتاب را برایشان تعریف می‌کنند، آن‌ها هم یک مطلبی به معلم تحویل می‎‌دهند و نمره می‌گیرند. در کل کتاب خواندن زوری نمی‌شود. به نظرم کتابخانه‌های مدارس باید کتاب‌های بیشتر و متنوع‌تری داشته باشند چون ما نصف روز را در مدرسه سپری می‌کنیم. ما روزهای رشد خودمان را می‌گذرانیم اما اجازه نداریم خودمان خوب و بد را تشخیص بدهیم.
 
با جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی آشنایی دارید. آیا در این جام شرکت کرده‌اید؟
 
بله با جام باشگاه‌های کتابخوانی آشنایی دارم؛ ولی به نظرم تجربه موفقی نبوده است. شاید باید اول جمع دوستانه شکل می‌گرفت و بعد می‌رفتیم سراغ جام باشگاه‌ها. رئیس بازی و خودمحوری و کار گروهی را بلد نبودن، خیلی ضربه می‌زند. همین اتفاق هم برای ما افتاد و در نهایت پخش شدیم و نتونستم ادامه بدهیم.
 
به عنوان سوال پایانی بفرمایید که بیشتر چه کتاب‌هایی را مطالعه می‌کنید؟

رمان های علمی تخیلی و پلیسی معمایی را دوست دارم. البته رئالیستی هم می‌خوانم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها